تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834096986




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گزارشی از پشت صحنه سریال مهران مدیری


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: گزارشی از پشت صحنه سریال مهران مدیری
تخصص من پلاستولیز سلول‌های بینابینی است و کسی که من با او اشتباه گرفته می‌شوم، تیمور بینابینی است و اتفاقات از اینجا شروع می‌شود».
آفتاب : اینجا همه‌چیز آرام و بی‌صداست. در اطراف ساختمان استوانه‌ای‌شکلی که مقابلش ایستاده‌ام کسی دیده نمی‌شود.

به گزارش شرق، از سنگفرش‌های مقابل ساختان رد می‌شوم، از پله‌ها بالا می‌روم، در را باز می‌کنم. نگهبانان جلو در مشغول دیدن بازی فوتبال هستند و از آنها سراغ عوامل را می‌گیرم. جواد رضویان تنها کسی است که از پله‌های مدور ساختمان با متنی در دست به سمت لابی می‌آید و چند دقیقه‌ای را مقابل تلویزیون مشغول دیدن فوتبال می‌شود.

خوش‌و‌بشی با هم می‌کنیم. رضویان لباسی آبی به تن دارد و گریمش همان «زهتاب» معروف «در حاشیه» است. رضویان در مجموعه «در حاشیه» یکی از جذاب‌ترین نقش‌های دوران بازیگری‌اش را ایفا کرد. آن‌قدر که تکیه‌کلام‌هایش ماه‌ها بعد از پخش سریال هنوز هم از زبان مردم شنیده می‌شود.

وفا ملک‌زاده، مدیر روابط‌عمومی مجموعه، به استقبال‌ ما می‌آید و مثل همیشه با صبر و حوصله برای دیدن دکور، همراهی‌مان می‌کند. حقیقتش این است که همیشه قبل از پخش مجموعه‌های مهران مدیری، دیدن دکورهای سریال، جذابیت عجیبی دارد.

هوا بارانی است و کارِ گروه در لوکیشن خارجی پشت ساختمان تمام شده؛ جایی که یکی از لوکیشن‌های اصلی مجموعه است: «هواخوری اردوگاه». در فصل دوم سریال «در حاشیه» افرادی که در فاز اول در حوزه پزشکی تخلف کرده‌‌اند، دوران محکومیت‌شان را بین زندانیان سابقه‌دار می‌گذرانند و درگیر ماجراهایی می‌شوند.

نیمکت‌های قرمزرنگ محوطه هواخوری با دیوارهای فلزی سفید و قرمز، حس‌و‌‌حال عجیبی به فضا داده است. تور بسکتبالی در گوشه حیاط است. در راه با ملک‌زاده از طراحی دکور حرف می‌زنیم؛ اینکه تا‌چه‌حد ظریف و باجزئیات روی همه‌چیز کار شده است.

این نکات وقتی به دکورهای داخلی مجموعه می‌رسیم، چشم‌گیر‌تر می‌شود. اتاق ملاقات اردوگاه با ردیفی از صندلی‌های زردرنگ در پایین شیشه‌هایی که با آیفونی در کنارش از سمت دیگر جدا شده است و در طرف دیگر، ردیف دیگری از صندلی‌ها، محل نشستن ملاقات‌کننده‌هاست یا اتاق ورزش اردوگاه که تقریبا مجهز است و انواع و اقسام وسایل ورزشی در آن هست.

اتاق بازجویی با دیوارهای سرمه‌ای‌رنگ و یک میز و دو صندلی در کنارش هم از دیگر دکورهای اصلی این مجموعه است؛ اما نکته جذاب این دکور، سلول‌های انفرادی و چندنفره‌ای است که با جزئیات تمام، طراحی شده است. نوع این سلول‌ها با سلول‌های معمول کمی فرق می‌کند. در اینجا هم می‌توان انواع وسایل رفاهی، مثل دستگاه قهوه‌ساز و... را دید.

حسین مجد در کارگاه اردوگاه مشغول کار است؛ کارگاهی که مثل دیگر دکورهای این مجموعه، جذاب و دیدنی است. قفسه‌هایی که با چوب و کاموا و نخ‌های رنگی پر شده است و در طرفی، دار قالی هم دیده می‌شود و ظاهرا جایی است که افرادِ این اردوگاه مشغول کار می‌شوند.

از حسین مجد درباره طراحی دکور‌ها و زمانی که برای ساخت‌و‌ساز صرف شده است، می‌پرسم: «طراحی دکور با مشورت و نظرات آقای مدیری شکل گرفت. اساسا لازم نبود همه‌چیز واقعی به‌نظر برسد و فانتزی باید در طراحی‌ها رعایت می‌شد که بخشی از آن، به وسیله رنگ‌ها اجرا شد و برخی دیگر با لوازمی که در صحنه می‌بینید.»

مجد می‌گوید: «ساخت‌و‌ساز دکور حدود یک‌ماه‌و‌نیم زمان برد و خوشبختانه با وجود فضایی که می‌توان در آن ساخت‌و‌ساز انجام داد، دستِ طراح برای ایجاد فضای جدید باز است. هرچند هزینه‌ها بیشتر می‌شود؛ اما می‌توان کار را در آرامش بیشتری انجام داد».

رفت‌وآمد در دکور لابی اردوگاه زیاد است. از دور مهران مدیری را می‌بینم که پشت مانیتور نشسته است. وارد لابی می‌شوم. ردیفی از صندلی‌های زردرنگ کنار دیوار چیده شده است و تعداد زیادی از بازیگران با لباس‌های فرمِ آبی‌رنگی، که بسیار شیک و متفاوت طراحی شده‌‌اند، روی این صندلی‌ها نشسته‌‌اند و منتظر شروع ضبط پلان هستند.

تلویزیونی بزرگ با چند تابلو نقاشی هم روی دیوار دیده می‌شود. مهران غفوریان، سیامک انصاری، نصرالله رادش و جواد رضویان، چند قدمی از مدیری فاصله دارند و مشغول تمرین دیالوگ‌ها هستند. ما هم با فاصله‌ای از مانیتور تمرین‌ها را دنبال می‌کنیم. مدیری آماده ضبط پلان است. همه در جای خود ثابت می‌شوند و ضبط شروع می‌شود.

هومن صحرایی: به خاطر لطفی که بچه‌ها به من دارن، ترجیح دادم که یک‌سری فعالیت خیرخواهانه در اینجا انجام بدم...

زهتاب: چی هه هو؟

بهروز عشقی: یعنی چی هست این؟ بعد دکتر می‌شه لطفا برای من یه کم بازش کنید؟

هومن صحرایی: خب این یعنی کسایی که وضع مالی خوبی ندارن رو بهشون کمک کنیم.

بهروز عشقی: من حاضرم نصف غذامو با نصف ماستمو برای آدمای دیگه بدم. بالشم هم قابل نداره ...جورابام هست ...

سیروس تکراری: کار خیرخواهانه به من نمی‌سازه دکتر... یعنی به بدنم نمی‌سازه، دست خودم نیست تا میام یه پنج تومنی از تو جیبم دربیارم، دستم می‌لرزه تشنج می‌گیرم؛ اما وقتی دوباره تو جیبم می‌ذارم، حالم خوب می‌شه...

آن‌قدر دیالوگ‌ها خنده‌دار نوشته و اجرا می‌شود که به‌سختی می‌شود جلو خندیدن را گرفت. بچه‌های پشت صحنه هم همین حال‌وهوا را دارند و گهگاه لبخندی گوشه لب مدیری هم نقش می‌بندد. مدیری کات می‌دهد و فکر می‌کند ادای دیالوگ‌ها انرژی‌ای را که باید ندارند و این را به بازیگران گوشزد می‌کند.

مدیری نکاتی را به بازیگرانش می‌گوید و در برداشت بعدی همه‌چیز تغییر می‌کند. از مدیری چیزی جز این نیز بعید نیست؛ مردی که در تمام این سال‌ها چه در زمانی که از تلویزیون دور بود و در مدیوم دیگر فعالیت می‌کرد و چه حالا که با مجموعه‌ای پرطرفدار مجددا قدم به تلویزیون گذاشته است، توانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند و بعد از گذشت این‌همه سال‌ها، محبوب‌ترین بازیگر و کارگردان طنز ایران لقب بگیرد؛ کارگردانی که در تمام این سال‌ها، فقط به کارش فکر کرده، نسبت به حواشی اطرافش موضع‌گیری خاصی نداشته و فقط با کارش حرف زده است. نظم عجیبی در پشت صحنه وجود دارد و کارها طبق برنامه‌ریزی مشخصی جلو می‌رود. مدیری برداشت آخر را چک می‌کند و از نظر او همه‌چیز خوب است.

او در این فصل، برخلاف فصل پیشین، بازی نمی‌کند. نقش‌های پرتعدادی که مردان ایفاگر این نقش‌ها هستند و تعداد معدود بازیگران خانم، از ویژگی‌های این فصل از سریال است. طراحی لباس و آماده‌شدن هر روز این تعداد بازیگر، کار مشکلی به‌نظر می‌رسد.

«شادی رستگارپور»، که به‌عنوان سرپرست لباس سال‌هاست با مهران مدیری کار می‌کند، پشت صحنه نیز مدام در حال چک‌کردن جزئیات لباس است. از او درباره طراحی لباس‌های این فصل می‌پرسم و اینکه طراحی لباس‌ها چطور اتفاق افتاده است.

می‌گوید: «در این فصل بیش از ٩٠ درصد بازیگران آقا هستند و با توجه به اینکه قصه در یک اردوگاه روایت می‌شود، طبعا لباس‌ها به‌صورت فرمی طراحی شد. طراحی این لباس‌ها با آقای مدیری بود و براساس ایده‌ای که در ذهن داشت، لباسی مد نظرشان بود که ایستایی و فرم لباس حتی کفش، خیلی شیک به نظر برسد و طبعا به‌شکلی نباشد که در واقعیت وجود دارد. لباس‌های این اردوگاه، در دو نوع طراحی شده است: یقه‌ قرمز‌ها که جرم بیشتری دارند و یقه آبی‌ها که به‌نسبت گروه اول، خلافکار حرفه‌ای نیستند».

ظاهرا هنوز کار مدیری و گروهش در لابی اردوگاه تمام نشده است. باید بازیگر دیگری به جمع بازیگران اصلی گروه اضافه شود. مدیری از نیما فلاح می‌پرسد آماده است یا نه و او از پشت دیوار، آمادگی‌اش را اعلام می‌کند. با شمارش مدیری، ضبط شروع می‌شود. فلاح با لباسی سراسر آبی و یقه قرمز و سبیل‌هایی که از پشت لب‌ها تا چانه‌اش آمده و ظاهر خلافکاری از او ساخته است، از پشت دیوار به سمت بازیگران دیگر می‌آید و خط‌و‌نشان‌هایی برای هومن صحرایی می‌کشد. ظاهرا نیما فلاح از خلافکاران باسابقه این اردوگاه است.

بعد از اینکه مدیری ضبط سکانس را تأیید کرد، گروه باید قسمت دیگری را برای تصویربرداری آماده کنند. در این فاصله به طبقه اول این ساختمان سر می‌زنم؛ طبقه‌ای که اتاق گریم و لباس هم در آنجاست.

اتاق گریم هم با این تعداد از بازیگران قطعا جای پُررفت‌وآمدی است. این را از عکس‌های تست گریمی که به دیوارهای این اتاق نصب شده است می‌توان متوجه شد.

مهرداد شکرابی طراح گریم مجموعه، چند دقیقه‌ای فرصت گفت‌و‌گو پیدا می‌کند و از حال‌وهوای سریال برایمان می‌گوید: «قصه در زمان حال روایت می‌شود و اتفاقا گریم‌ها در این فصل خیلی غلوشده نیست. در فصل قبل، گریم تعدادی از بازیگران مثل جواد رضویان یا محمدرضا هدایتی، با توجه به نقش، کمی اغراق داشت؛ اما در این فصل باید روی تیپ خلافکاران متمرکز می‌شدیم و گریم‌ها بیشتر به این سمت رفته است؛ هرچند باید راکورد گریم‌های فصل قبل را تا‌حدممکن حفظ می‌کردیم.

اتاق بازیگران، در طبقه دوم این ساختمان مدور قرار دارد؛ جایی‌که بعد از ضبط سکانس می‌توان چند دقیقه‌ای با بازیگران اصلی مجموعه صحبت کرد. سیامک انصاری چند دقیقه‌ای را با ما درباره حال‌وهوای سریال صحبت می‌کند: «در این فصل از مجموعه، اشتباهی صورت می‌گیرد و من را با یک خلافکار در اردوگاه اشتباه می‌گیرند.

تخصص من پلاستولیز سلول‌های بینابینی است و کسی که من با او اشتباه گرفته می‌شوم، تیمور بینابینی است و اتفاقات از اینجا شروع می‌شود».

انصاری معتقد است که فصل دوم سریال در حاشیه، تفاوت‌های محسوسی با فصل اول دارد. او می‌گوید: «فکر می‌کنم داستان‌ها از فصل اول جذاب‌تر است و حداقل در ١٠ قسمتی که ضبط شده است، این را متوجه شدم و البته نظر مردم مهم‌تر است و امیدوارم با این مجموعه، سرگرم شوند و از دیدنش لذت ببرند؛ چراکه حقیقتا هدف ما هم سرگرم‌سازی مخاطب است و لذت‌بردن از ساعاتی که برای دیدن این مجموعه وقت می‌گذارند».

دراین‌بین، مهران غفوریان هم از راه می‌رسد و از او هم درباره حس‌و‌حال فصل جدید سریال می‌پرسم. او هم با نظر سیامک انصاری موافق است. غفوریان می‌گوید: «از نظر من قصه‌ها جذاب‌تر از فصل قبل است، علاوه بر اینکه متن‌های امیرمهدی ژوله را دوست دارم و متن‌ها خوب نوشته شده است. غفوریان در ادامه صحبت‌هایش درخواست می‌کند از روزنامه ما نیز اعلام شود که او هیچ صفحه مجازی ندارد».

گروه مدتی استراحت می‌کنند و برای ضبط سکانسِ بعد آماده می‌شوند. ساعت نزدیک ٨ شب است و هوا کاملا تاریک شده؛ اما انرژی گروه همچنان بالا و همه‌چیز برای ضبط آماده است. باید به طبقه پایین برویم به دکور معروفی که همه‌چیز در آنجا اتفاق می‌افتد.

ریل‌ها چیده شده است و مدیری پشت دوربین همه‌چیز را چک می‌کند. چندین‌بار با وسواس، حرکت دوربین را کنترل می‌کند.

قسمت ١٠ سریال در حال تصویربرداری است. در این سکانس، زهتاب با کاغذی در دست، از اتاق ملاقات بیرون می‌آید و با خنده‌ای روی لب، تلوتلوخوران از مقابل اتاق ورزش رد می‌شود و به یکی از هم‌بندانش برخورد و غش می‌کند. در برداشت اول، مدیری به رضویان می‌گوید: «جواد خنده یادت نره». مدیری این صحنه را چک می‌کند. از نظر او همه‌چیز خوب است.

با تمام‌شدن تصویربرداری، چند دقیقه‌ای را با جمال شمس، یکی از تصویربرداران و نورپردازان سریال، صحبت می‌کنم. از او درباره تصویربرداری با پنج دوربین می‌پرسم و اینکه تا چه حد سرعت کار را بالا می‌برد؟ شمس می‌گوید: طبعا سرعت کار بالا می‌رود و تعدد پلان‌های متفاوت، بیشتر می‌شود. ریتم و ضرباهنگ کار نیز به همان نسبت بالا می‌رود.

علاوه بر اینکه شرایط نورپردازی در استودیو به‌گونه‌ای است که همه‌چیز از قبل طراحی می‌شود تا در میانه‌های کار، زمان زیادی برای طراحی نور گذاشته نشود.

لوکیشن کم‌کم خلوت می‌شود. در این فاصله، با ابوالفضل نصیر، مدیرتولید مجموعه، صحبت می‌کنیم. نصیر از شرایط تولید مجموعه می‌گوید: «جمع‌کردن لوکیشن بیمارستان با تمام تجهیزاتی که دیدید و تبدیل آن به اردوگاه، کار آسانی نبود و زحمت زیادی برای آن کشیده شد. حدودا دو ماه برای ساخت دکور جدید زمان صرف شد و از نتیجه کار راضی هستم.

از اوایل مهر هم وارد مرحله تصویربرداری شدیم و تا به امروز همه‌چیز طبق برنامه‌ریزی پیش رفته است». او در ادامه می‌گوید: «از نظر من شیرینی قصه‌های این فصل، به‌نسبت فصل قبل بیشتر است و امیدوارم مخاطبان هم ازدیدنش لذت ببرند».

از او درباره همکاری با مهران مدیری می‌پرسم که می‌گوید: «تجربه بسیار خوبی بود. مهران مدیری کارگردان کاربلدی است و بر کارش مسلط است». فصل جدید سریال «در حاشیه» به تهیه‌کنندگی حمیدرضا مهدوی برای پخش بعد از ایام محرم و صفر آماده می‌شود و باید دید که نظر مخاطبان درباره سری جدید این مجموعه چه خواهد بود. تقریبا ساختمان خالی شده است. در هوای سرد و بارانی یکی از شب‌های پاییزی از گروه خداحافظی می‌کنیم.



تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن