تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):وقتى جبرئيل با وحى به نزدم مى‏آمد، نخستين چيزى كه به من القا مى‏كرد، بسم اللّه‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803851459




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پشت پرده تلخ مزاحمت‌های تلگرامی برای نوعروس 15 ساله


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



پشت پرده تلخ مزاحمت‌های تلگرامی برای نوعروس 15 ساله
روز نو : ایران نوشت:چندی پیش مردی جوان با مراجعه به پلیس مشهد ادعا کرد همسر نوجوانش هدف مزاحمت‌های گروهی ناشناس قرار می‌گیرد و در فضای مجازی و تلگرام دست از سرش برنمی‌دارند.مأموران پس از بررسی‌های گسترده توانستند این مزاحمان را دستگیر کنند و همین کافی بود که راز تلخ نوعروس 15 ساله فاش شود.
ناگفته‌های فریب خورده
فریبا 15 سال سن دارد و دو ماه پیش با پسر یکی از اقوام نامادری‌اش ازدواج کرده است. اما او در برابر مزاحمت‌های چند پسر نوجوان قرار گرفت و با پیگیری علت این مزاحمت‌ها حقایق تلخی برای نامزدش نمایان شد.فریبا در میان قصه تلخ زندگی‌اش به کارآگاهان گفت: 8 ساله بودم که پدر و مادرم از همدیگر جدا شدند. پدرم اخلاقش خوب نبود و به همه چیز گیر می‌داد. مادرم واقعاً مانده بود چه کار کند. چند بار با هم قهر کردند و آخرین بار چون دیگر امیدی به خوب شدن رفتار پدرم نبود مادرم بعد از آن که یک کتک مفصل از پدرم خورد تقاضای طلاق داد و از هم جدا شدند.وی افزود: من یک خواهر و یک برادر بزرگ‌تر از خود دارم و بعد از طلاق آنها، مدتی با پدرم بودیم. زن که گرفت نسبت به ما سرد شده بود. یک روز با نامادری‌ام جر و بحث کردم. پدرم ما را از خانه بیرون انداخت. رفتیم خانه مادربزرگم. چند ماه هم خانه خاله‌‌ام بودیم. مادرم خانه بزرگتری اجاره کرد و پیش او رفتیم. اوضاع آرام بود تا اینکه مادرم ازدواج کرد. ناپدری‌ام چشم دیدن ما را نداشت. به خانه پدربزرگ برگشتیم. حدود یک سال هم آنجا بودم. پدرم مرا به خانه خودش برد. 2 ماه پیش بود که پسر برادر نامادری‌ام به خواستگاری‌ام آمد. با هم نامزد شدیم. خیلی خوشحال بودم اما اشتباهی که 5 ماه پیش مرتکب شده بودم نگذاشت آب خوش از گلویم پایین برود. واقعیت رو شد و حالا نمی‌دانم چه کنم.نوعروس 15 ساله اشک‌هایش را پاک کرد و افزود: من و دوستانم برای بازی والیبال و ورزش به پارکی که نزدیک خانه‌مان است می‌رفتیم. یکی از همکلاسی‌هایم با پسری دوست بود. او تشویقم کرد من هم با پسر دیگری دوست شوم. مریم می‌گفت یکی از پسرها به من علاقه‌مند است و می‌خواهد با او دوست شوم. شماره تلفن آن پسر را گرفتم. می‌خواستم سر به سرش بگذارم. مدتی شوخی شوخی پیامک بازی می‌کردیم یک روز فهمیدم مریم با این پسر هم دوست شده است. لج مرا درآورده بود. من هم با دوست او که بابک نام دارد و 14 ساله است دوست شدم تا انتقام بگیرم. ما در محیط تلگرام با هم ارتباط داشتیم. یک روز مرا به خانه‌شان کشاند. دو دوستش هم آنجا بودند و من فریب آنها را خورده بودم. از آن روز به بعد هر روز مزاحمم می‌شدند و می‌گفتند از من فیلم گرفته‌اند و می‌خواهند همه چیز را به نامزدم و پدرم بگویند.شوهرم متوجه این مزاحمت‌ها شده بود. موضوع را که پیگیری کرد فهمید حقیقت چیست. من بعد از طلاق پدر و مادرم سختی‌های زیادی کشیده‌ام. روزهای بدی را پشت‌سر گذاشته‌ام. وقتی فامیل به چشم ترحم نگاهم می‌کردند اعصابم به هم می‌ریخت. اگر مادر بالای سرم بود این بدبختی‌ها به سرم نمی‌آمد. پدر و مادرم ازدواج کرده‌اند و سروسامان گرفته‌اند اما من و خواهر و برادرم سرخورده شدیم. البته من خودم اشتباه کردم.رئیس پلیس مشهد درباره این پرونده گفت: با اعلام شکایت نوعروس جوان و خانواده‌اش سه متهم پرونده شناسایی و دستگیر شده‌اند. سرهنگ حجت نیک‌مرام با ابراز تأسف از وقوع چنین آسیب‌هایی گفت: تحقیقات پرونده ادامه دارد.




تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۴ - ۲۳:۲۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن