واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
سرانجام ازدواج دوم آزاده نامداری چه می شود؟/عکس
روز نو : اگر شما هم مثل آزاده نامداری یک بار در زندگی عاطفیتان شکست خوردهاید و میخواهید بار دیگر شانستان برای خوشبخت شدن را امتحان کنید، حرفهای هرایر دانلیان، روانشناس و زوج درمانگر را جدی بگیرید.
تا مهر توی شناسنامه نخورده...
اگر چیزی به اسم ازدواج را مطرح میکنیم، درمورد اتفاقی حرف میزنیم که پس از عبور از یکسری مراسم خاص و دینی به زندگی کردن دو نفر زیر یک سقف ختم میشود. یعنی ما وقتی درمورد دو نفر که در دوران عقد بهسر میبرند اما دور از هم زندگی میکنند صحبت میکنیم، نمیتوانیم ازدواج به این معنا را مطرح کنیم. حالا وقتی هم از طلاق صحبت میکنیم، تعریفمان اتفاقی است که گرچه به جدا شدن خانه دو نفر میانجامد اما یکسری مراسم قانونی و شرعی هم برای بهسرانجام رسیدنش انجام میشود. با این تعریف تنها جدایی فیزیکی دو نفر و در یک خانه زندگی نکردنشان را نمیتوانیم بهعنوان طلاق گرفتنشان به رسمیت بشناسیم و اگر آن دو مراسم خاصی که باید را بهجا نیاورند یا بهعبارت دیگر قانونی و شرعی از هم طلاق نگیرند، حتی اگر مدتها دور از هم زندگی کنند، مطلقه به حساب نمیآیند. طلاق وقتی اتفاق میافتد که دو نفر نه تنها از جهت روانی، بلکه از جهت حقوقی و شرعی هم با هم ارتباطی نداشته باشند.
به خودتان فرصت بدهید
بعد از طلاق دو نفر باید به خودشان فرصتی برای رها شدن از اتفاقهایی که افتاده را بدهند. توصیه روانشناسان این است همه افرادی که جدایی را تجربه میکنند، حداقل 6ماه به فکر شروع ارتباط عاطفی دیگری نیفتند. باتوجه به آنچه گفته شد، تا 6ماه پس از جاری نشدن صیغه طلاق و قانونا جدا نشدن، افراد حتی درصورت طلاق عاطفی از همسرشان نباید به فرد دیگری دل ببندند. در این 6ماه آنها باید از فضای قبلی دور شوند و ببینند که چه احساساتی سراغشان میآید. ببینند که اتفاق پیش آمده را میپذیرند یا نه، آرام میشوند یا نه و... این دوره استراحت حداقل 6ماه باید به طول بینجامد و بعضیها باتوجه به شرایط و احساساتشان نیاز به دوره طولانیتری دارند.
سنگها را با خودتان وا بکنید
طلاق چه برای کسی که خوشحال است و تصور میکند از رنجهایی که میکشیده خلاص شده، چه برای کسی که آشفته بهنظر میرسد، آسیبزاست. این آسیب را یک نفر با خشم نشان میدهد و یکی با بیتفاوتی. آدمها باتوجه به شرایطی که در رابطه داشتهاند، وضعیت فعلی و روحیاتشان واکنشها را به شیوههای متفاوت و با شدت متفاوت ابراز میکنند. واقعیت این است که وقتی دو نفر تصمیم به ازدواج میگیرند، هدفی را برای خود مشخص میکنند و نرسیدن به این هدف- که با طلاق اتفاق میافتد- آن دو را از نظر عاطفی، ذهنی و اجتماعی دچار شکست میکند و این شکست –حتی درصورتی که فرد در دوره تاهل آزار زیادی دیده باشد- آسیبهایی را بههمراه میآورد.
خودتان را خالی کنید
افراد در چنین شرایطی معمولا سه نوع عکسالعمل هیجانی نشان میدهند؛ یا هیجان منفی زیادی را ابراز میکنند و بهصورت خشم، حسادت، تنفر و... احساسشان را نمایش میدهند یا بیتفاوت دیده میشوند و میگویند این اتفاق برایشان اهمیتی نداشته یا دنبال تجربه احساساتشان میروند و به خود برای روبهرو شدن با واقعیت و مرور گذشته فرصت میدهند و پس از آن با کمک تجربههایی که کسب کردهاند به آینده فکر میکنند. آنچه مهم است این است که افراد در نمایش احساساتشان افراط و تفریط نکنند، یعنی با خشم بیش از حد یا شادی بیش از اندازه که اشکالش را در واکنشهایی مثل جشن گرفتن برای جدایی میبینیم، احساسات خود را نمایش ندهند. ازدواج اتفاقی بسیار عاطفی است و ما بعد از درگیر شدن عواطفمان منطق را به آن اضافه میکنیم. شکست در چنین اتفاق احساسی دردناک است و هر کسی که در این شرایط قرار بگیرد بهطور طبیعی باید با واکنشهایی، دردناک بودن این اتفاق و تاثیرش روی زندگی خود را ابراز کند نه اینکه با سکوت یا ابراز خوشحالی، پذیرش موضوع و خارج شدن از بحران را برای خود سخت کند.
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]