محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826589291
در راهروهای دادگاه خانواده از چه حرف می زنند؟
واضح آرشیو وب فارسی:سلامت نیوز: سلامت نیوز : راهروهای دادگاه خانواده شلوغ است. درست شبیه فیلم هایی که همیشه دیده ایم. راهروها پر است از آدم های غمگینی که نشسته اند روی صندلی و با کلافگی ساعتشان را نگاه می کنند، معطل مانده اند، کاغذهای توی دست هایشان را لوله می کنند و هر از چندگاهی یک نفس عمیق از سر استیصال می کشند. آدم هایی که فکر می کنی حوصله حرف زدن ندارند اما به محض این که کنارشان می ایستی شروع می کنند از علت طلاق پرسیدن. انگار که صِرف حضور داشتن در دادگاه خانواده به این معناست که آمده ای تا یک زندگی را پایان دهی. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، چند نفری هستیم که باهم شروع می کنیم به حرف زدن. سر صحبت را زن میانسالی شروع می کند که برای دخترش درخواست طلاق فرستاده اند. چهره درهم رفته اش نشان می دهد تا چه اندازه کلافه حضورش در دادگاه است. دختر ٢٦ساله اش را نیاورده. ٦ماه از عقدشان گذشته و می گوید مادرشوهر دخترم نمی گذارد که ازدواج کنند. درخواست طلاق داده و گفته دخترت بزرگ نشده. گفته دخترت بچه است و لازم نکرده با پسرم ازدواج کند. پسر هم به حرف مادرش گوش داده و درخواست طلاق داده اند. حالا آمده ام این جا ببینم چه کاری می شود کرد. حرفش که تمام می شود، آدم های دوروبر شروع می کنند به راه نشان دادن. «مهریه اش را بگذار اجرا، بیچاره شون کن. شهر هرت که نیست، یک روز دختر مردم رو عقد کنن و فردا بگن نمی خوان؟ کوتاه نیا... از حق خودت و دخترت دفاع کن» حرف ها بیشتر می شود. انگار که همه یک بار تا ته راه را رفته باشند. انگار که همه می دانند برای اذیت کردن طرف مقابل تا چه اندازه حربه های محکمی دارند. همهمه ها بیشتر می شود. وسط راهکارهای مختلف یک دختر جوان خودش را می کشد کنارتر. دنبال علت طلاق بقیه است. حال وحوصله زیادی ندارد اما انگار آرام می شود که مشکلات دیگران را بفهمد. شاید هم دنبال زندگی های سخت تر از خودش می گردد. دنبال بهانه ای است که با خودش فکر کند چه خوب جای فلانی نیستم.٢٧ساله است اما خیلی بیشتر از چهره اش نشان می دهد. یک نفر پیشدستی می کند و می پرسد: «چرا آن قدر دمقی؟ جدا شدی یا تو گیروگرفتاری های طلاقی؟» مثل یک نوار ضبط شده شروع می کند از اول تعریف کردن. می گوید: «دو سال دوست بودیم و یک سال هم نامزد. توی این سه سال انگار خواب بودم. هیچ وقت نفهمیدم یک آدم روانی است که قرص های قوی مصرف می کند. خانواده اش پنهان کردند و حتی نگفتند قبلا هم یک دوره ای در بیمارستان روانی بستری بوده. بعد از ازدواج فهمیدم با چه کسی زندگی می کنم. دست بزن داشت. دیوانه می شد و شروع می کرد به زدن. بار آخر اگر همسایه ها نرسیده بودند که الان زیر خروارها خاک بودم. به این جای حرفش که می رسد دستش را می گذارد روی پیشانی اش و یکم دور می شود. دوست دارد گذشته ها را به یاد نیاورد. یک سال گذشته اما انگار خیلی روبه راه نیست. دوباره برمی گردد و توضیح می دهد. سه سال زندگی کردم و نخواستم طلاق بگیرم اما نشد.» حرفش را تمام می کند و با چشم های بی حوصله اش منتظر می ماند یک نفر دیگر شروع کند به حرف زدن. نفر بعدی بدون این که کسی از او خواسته باشد، ماجرای طلاقش را تعریف می کند. «همسرم شکاک بود، هر کاری که می کردم یه ماجرایی برای دعوا راه انداختن پیدا می کرد؛ برای همین آخرسر خسته شدم و آمدم که طلاق بگیرم. نه اجازه می داد سرکار برم نه این که می ذاشت با دوست هام معاشرت کنم. از صبح تا شب هم سرکار بود. حق نداشتم پام را از در خونه بیرون بذارم» بقیه اما شکاک بودن یک نفر را دلیل خوبی برای جدایی نمی دانند. با بی خیالی و طعنه می گویند: «بیکاری اومدی طلاق بگیری؟ بشین زندگیتو بکن!» و بعد خیلی راحت سراغ شنیدن حرف های نفر بعدی می روند. نفر آخر هم دختر جوانی است که هنوز عقدکرده است. برعکس آدم های این جا غمگین نیست. خودش می گوید، همسرش دروغ های زیادی بهش گفته. تعریف می کند در دوران دوستی همه چیز خوب بوده. همسرش یک آدم ایده آل بوده که هیچ مشکلی نداشته. مثلا این که حتی مشروب هم نمی خورده و ورزشکار هم بوده. اما بعد از دوران عقد فهمیده که همه اینها دروغ بوده است. شوهرش رابطه های پنهانی زیادی دارد و گاهی هم شیشه مصرف می کند. همه اینها باعث شده تا بیاید و طلاقش را بگیرد. اما خیلی راحت با این قضیه کنار آمده. می گوید به آدم ها بی اعتمادم. طلاقم را هم که گرفتم دیگر ازدواج نمی کنم. همه از دور خودشان را خوب نشان می دهند اما چه فایده وقتی آن قدر راحت دروغ می گویند. مجردبودن از هر چیزی بهتر است. هم آدم این دردسرها را نمی کشد هم به بقیه زندگی اش می رسد. طلاق که گرفتم می روم استرالیا زندگی کنم. این روزها دیگر آدم باصداقت پیدا نمی شود که بخواهم زندگی ام را به پایش بگذارم. به فکر گرفتن مهریه هم نیستم. بی ارزش تر از این حرف هاست که بخواهم وقتم را تلف کنم. یک طرف دیگر این دعواها، مردها هستند. آنهایی که بدون زن هایشان آمده اند دادگاه و با دیگر مردها حرف می زنند. خیلی راحت نمی توان وارد حرف هایشان شد. آنها زن ها را غریبه می دانند. دل خوشی از جنس مخالف ندارند. همه شان مجبورند مهریه بدهند. شده ماهی یک سکه آن هم قسطی اما به هرحال با این تصور زندگی می کنند که پول زور می دهند. برای شنیدن حرف مردها باید کمی دورتر ایستاد. مشکل اکثرشان زیاده خواهی همسرانشان بوده است. بی پولی را اضافه می کنند و درد دلشان بازمی شود. همه شان همدردند. مشکلات اقتصادی به کنار، نتوانسته اند یک زندگی خیلی خوب و مرفه فراهم کنند. یکی توضیح می دهد: «زنم برام شرط گذاشته بود که سالی ٣ مسافرت خارجی بریم و ٦ تا مسافرت داخلی. من یک شمال می رفتم و می آمدم هر بار کلی زیربار قرض می رفتم. از کجا می آوردم جواب درخواست های جورواجورش را می دادم؟ ندارم، خودم رو هم توی دردسر نمی ندازم. طلاق می خواد که بخواد. بذاره بره. راه باز؛ جاده دراز!» خیانت، متهم اصلی برای جدایی هاست داستان ها آن قدر تکراری است که اگر توی یک کتاب آن را بخوانی، نویسنده را متهم می کنی به نوشتن داستان های کلیشه ای. اما دادگاه خانواده به اندازه همین اتفاقات کلیشه ای تکراری است. تاریخ تکرار می شود و دوباره آدم هایی هستند که می آیند دادگاه تا روبه روی قاضی بنشینند و توضیح بدهند که شوهرم معتاد است، زنم زیاده خواه است، مادر همسرم توی زندگی ما دخالت می کند و همسرم هر روز به من بدبین تر می شود و عاصی ام کرده است. قاضی عموزادی درباره مشکل زوج های جوانی که این روزها به دادگاه های خانواده مراجعه می کنند، می گوید: علت اصلی درخواست طلاق ها این روزها خیانت است. خیانتی که با پنهانکاری شروع می شود و کم کم به ظن و خیال بد می رسد. درصورتی که همیشه این سوال وجود دارد، چرا زن و شوهری که تصمیم می گیرند نزدیک ترین فرد به یکدیگر باشند باید چیزهایی را از هم پنهان کنند؟ وقتی اعتماد وجود داشته باشد، وقتی دو نفر همدل باشند، دیگر از این موارد به وجود نمی آید. مشکل این جاست که در خیلی از مواقع حتی خیانت هم ثابت نمی شود. یعنی تنها به دلیل دروغ هایی که گفته می شود این توهم به وجود می آید. همین واژه حریم خصوصی که این روزها خیلی می شنویم یکی از مواردی است که شک و تردید ها را بیشتر می کند یا به اختلاف ها دامن می زند. من خیلی از مردها را می بینم که سفرهای مجردی می روند اما با پنهانکاری. این پنهانکاری ها چرا باید صورت بگیرد؟ تنها به این بهانه که حریم شخصی خودم است و دوست دارم کار هایی را انجام دهم که قبلا هم انجام می دادم؟ اگر زن و شوهر به علایق هم احترام بگذارند، نیازی به این دروغگویی ها نیست. زن و مرد می توانند با توافق طرفین سفر بروند، با دوستانشان معاشرت کنند و همه اینها هم بخشی از زندگی شان باشد نه حریم خصوصی و بعد هم بدون هیچ مشکلی زندگی شان ادامه داشته باشد. او همچنین معتقد است، شبکه های اجتماعی، زندگی ها را دچار مشکل کرده است. عموزادی می گوید: افراد در شبکه های اجتماعی شخصیت تازه ای از خودشان نشان می دهند که با زندگی آنها کاملا تفاوت دارد و چون می خواهند آن جا آزادی عمل داشته باشند سعی می کنند آن را از همسر خود پنهان و ادعا کنند تلفن همراه جزو حریم خصوصی افراد است. کاش جوان ها می فهمیدند همین یک جمله تا چه اندازه شک و بدبینی را زیاد می کند و منجر به رفتارهای غلط در زندگی می شود. درصورتی که اگر همه چیز با صداقت پیش برود درنهایت نه خیانتی اتفاق می افتد و نه شک ایجاد می شود. این روزها هم در دادگاه های خانواده پر است از زوج های جوانی که به بهانه های مختلف چیزهایی را از هم پنهان کرده اند و درنهایت با توهم خیانت یا خود خیانت و دروغگویی، آمده اند که به زندگی شان پایان دهند.
شنبه ، ۱۶آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سلامت نیوز]
[مشاهده در: www.salamatnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]
صفحات پیشنهادی
یک جامعهشناس: تلگرام میتواند شکاف اجتماعی را ترمیم کند /اینترنت نباشد، افراد خانواده حرف میزنند؟
یک جامعهشناس تلگرام میتواند شکاف اجتماعی را ترمیم کند اینترنت نباشد افراد خانواده حرف میزنند جامعه > آسیبها - دکتر ذکایی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی میگوید شبکههای مجازی میتوانند فرصتی برای همبستگی بیشتر باشند و شکافهای اجتماعی و فاصله طبقاتی رمزایای تلگرام از نظر یک جامعه شناس/ اینترنت نباشد، اعضای خانواده باهم حرف میزنند؟
مزایای تلگرام از نظر یک جامعه شناس اینترنت نباشد اعضای خانواده باهم حرف میزنند جامعه > آسیبها - دکتر ذکایی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی میگوید شبکههای مجازی میتوانند فرصتی برای همبستگی بیشتر باشند و شکافهای اجتماعی و فاصله طبقاتی را کم کنند فهیمهحسینی: ملی پوشان درد می کشند، حرفی نمی زنند اما پشت میزنشین ها آنها را زیر سؤال می برند
مدافع تیم ملی فوتبال کشورمان می گوید که بازیکنان این تیم خیلی دردها کشیده اند و حرفی نمی زنند اما پشت میز نشین ها با صحبت های شان آنها را زیر سؤال می برند وانانیوز-سیدجلال حسینی در خصوص آخرین وضعیتش و اینکه گفته شده بازی های تیم ملی مقابل ترکمنستان و گوام را از دست داده است گفترئیس دادگستری آمل خبر داد ورود ۲ برابر بیش از استاندارد پرونده قضایی به دادگاه خانواده آمل
رئیس دادگستری آمل خبر دادورود ۲ برابر بیش از استاندارد پرونده قضایی به دادگاه خانواده آملرئیس دادگستری شهرستان آمل گفت هماکنون ۲ برابر بیش از حد استاندارد پرونده قضایی در امور خانواده وارد دستگاه قضا در این شهرستان میشود به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان آمل حجتالاسلام فضخواهش می کنم که کارشناسان علیه پرسپولیس حرف بزنند! |می خواهند پرسپولیس را زمین بزنند
سرپرست باشگاه پرسپولیس گفت فدراسیون فوتبال درگیر مشکلات شخصی است و می خواهند به همین دلیل پرسپولیس را زمین بزنند اما همه چیز را در این باره می گویم به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام ; علی اکبر طاهری درخصوص اشتباهات سریالی داوری که در چند بازی اخیر پرسپولیس بر ضطاهری: کارشناسان داوری علیه پرسپولیس حرف بزنند/برای کفاشیان و عنایت متأسفم
سرپرست باشگاه پرسپولیس گفت فدراسیون فوتبال درگیر مشکلات شخصی است و می خواهند به همین دلیل پرسپولیس را زمین بزنند اما همه چیز را در این باره می گویم Source 01چهارشنبه ۱۳آبان۱۳۹۴کیروش از فرگوسن چیزی یاد نگرفته؟ |خیلی ها جرات نمی کنند درباره کی روش حرف بزنند چون از اطرافیانش حساب می برند
سرپرست تیم سایپا گفت با وجود حمایت مدیرعامل و اعضای هیات مدیره به ویژه بیت الله رضایی مجید جلالی با قدرت به کار خود ادامه می دهد به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام و به نقل از کاپ; اصغر حاجیلو درباره پیروزی سایپا مقابل سیاه جامگاه اظهار داشت ما به این برد بیشنورمحمدی: استقلالی ها درباره خودشان حرف بزنند
کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس گفت پرسپولیس حالا تیمی است که به این راحتی ها نمی شود به آن گل زد و از ابتدای فصل حتی زمانی که نتیجه نگرفته ایم از نظر فنی سرتر از حریفان بوده ایم سایت باشگاه پرسپولیس نوشت کاپیتان تیم فوتبال پرسپولیس گفت پرسپولیس حالا تیمی است که به این راحتی ها ننکا نیازمند شعبه دادگاه خانواده است/ نبود ساحل اختصاصی
در شورای اداری نکا عنوان شد نکا نیازمند شعبه دادگاه خانواده است نبود ساحل اختصاصی شناسهٔ خبر 2958257 - چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷ ۱۶ استانها > مازندران نکا - فرماندار نکا نبود دادگاه شعبه خانواده و نداشتن ساحل اختصاصی را از جمله نیازها و مشکلات این شهرستان بیان کرد خبرگزارئیس دادگستری نکا خواستار شد راهاندازی شعبه اختصاصی دادگاه خانواده در نکا
رئیس دادگستری نکا خواستار شدراهاندازی شعبه اختصاصی دادگاه خانواده در نکارئیس دادگستری نکا گفت وجود شعبه اختصاصی دادگاه خانواده نیاز اساسی شهرستان نکا است تا با بررسی دقیق مشکلات و معضلات ناشی در حوزه خانواده برای رفع مشکلات اقدام شود به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان نکا امر-
گوناگون
پربازدیدترینها