واضح آرشیو وب فارسی:اکوفارس: اکوفارس: مقام سابق وزارت دفاع آمریکا در جلسه استماع کنگره تاکید کرد انگیزه ایران از توافق هسته ای برداشته شدن تحریم ها بود.داگلاس فایث عضو ارشد موسسه هادسون و معاون وزیر دفاع سابق آمریکا در جلسه استماع کمیته ملزومات بودجه مجلس نمایندگان آمریکا درباره ایران گفت از من سوال خاصی پرسیده شده است و آن این است که وضع کنونی ایران را بر اساس توافق هسته ای با اوضاع لیبی در اواخر سال 2003 مقایسه کنم، در آن زمان رژیم قذافی برنامه های تسلیحات هسته ای و شیمیایی خود را کنار گذاشت. در آن زمان من معاون وزیر دفاع آمریکا دونالد رامسفلد بودم. سوال این است که آیا اقدام جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا در متوقف کردن تحریمها علیه لیبی می تواند به عنوان الگویی برای اقدام اوباما در متوقف کردن تحریمها علیه ایران باشد. من تفاوتهای قابل توجهی میان این دو مورد می بینم. رژیم لیبی تصمیمی بی سابقه گرفت و نه فقط برنامه تولید تسلیحات کشتار جمعی خود را متوقف کرد بلکه مهندسان آمریکایی و انگلیسی را به لیبی دعوت کرد تا تاسیسات مربوط به این برنامه ها را برچینند و تجهیزات آن را از کشور خارج کنند. وقتی آمریکایی ها و دیگران وارد لیبی شدند، اجازه یافتند هر جایی را که می خواستند بازرسی کنند. به آنها اطلاعاتی بیشتر از آنچه که قبلا داشتند، داده شد. مقامات لیبی نیز در این روند مداخله ای نکردند و جمع آوری اطلاعات را از طرف خارجی ها محدود نکردند. معمر قذافی دیکتاتور لیبی مصمم بود از قضیه تسلیحات کشتار جمعی خارج شود. دولت لیبی این تصمیم را بدون هیچ ابهامی اعلام کرد. شخص قذافی نیز علنا این مسئله را تایید کرد. قذافی با وجود اینکه دیکتاتور وحشتناکی بود، در پایان دادن دائمی به برنامه تسلیحات کشتار جمعی لیبی جدی بود. حرفهای او کاملا شفاف و روشن و عمل او نیز مطابق حرفهایش بود. اما درباره حرفها و عمل رهبران کنونی ایران این مسئله صحت ندارد. در برجام، ایران دوباره تاکید می کند به هیچ وجه ایران دنبال تسلیحات هسته ای نخواهد رفت یا آنها را به دست نخواهد آورد. اما این اساسا همان وظیفه ایران در قبال پیمان ان پی تی است که ایران در 1970 پذیرفت و در سالهای اخیر آن را نقض کرد. فعالیتهای مختلف هسته ای ایران این تعهد و وظیفه را نقض کرد به همین علت هم شورای امنیت سازمان ملل متحد از تحریم های اقتصادی علیه ایران حمایت کرد و این همه تلاشهای دیپلماتیک در این سالها درباره ایران انجام شد. ایران هرگز اذعان نکرده است که غنی سازی اورانیوم، موشکهای بالستیک و دیگر برنامه هسته ای این کشور با هدف ایجاد توانمندی تسلیحاتی است. ایران هرگز اذعان نکرده است که پیمان ان پی تی را نقض کرده است و هرگز برای آن برنامه های عذرخواهی نکرده است و در توافقنامه هسته ای نیز قول نداده است برای همیشه به آنها پایان می دهد. بنابراین تاکید دوباره ایران بر اینکه دنبال سلاح هسته ای یا دستیابی به آن نیست چیز با ارزشی نیست. درست مثل برخی فروشگاههای لباس است که شلوارهای جین از قبل پاره را می فروشند، ایرانیها نیز به باراک اوباما وعده ای از قبل نقض شده را فروخته اند. ایران مثل لیبی، اسرار مرتبط با تسلیحات هسته ای خود را در اختیار ما نگذاشته است. ایران به بازرسان اجازه بازرسی آزاد را از ایران نداده است، برعکس ایران خواستار محدودیتهایی هم شده است. این مسئله باعث شده است برای بازرسان تایید هر گونه نقض توافقنامه حتی اگر از آن مطلع شوند، بسیار دشوار یا حتی غیرممکن شود. رژیم بازرسی های برجام اساسا روی تاسیسات اعلام شده تمرکز دارد اما منطقی نیست اگر فکر کنیم ایران سعی می کند توافقنامه را در تاسیساتی اعلام شده نقض کند. بنابراین مسئله تاسیسات اعلام نشده به همان اندازه مهم است. ایران در طول سالها تاسیسات هسته ای بزرگی ساخته و توانسته برای مدتهای طولانی آنها را از دید خارجیها پنهان کند. یک مقام ارشد سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی دو سال پیش در اظهار نظری گفت اگر امروز هیچ تاسیسات اعلام نشده ای وجود نداشته باشد این اولین بار در 20 سال گذشته است که ایران هیچ تاسیسات هسته ای اعلام نشده ای ندارد. بر خلاف لیبی، ایران مهندسان آمریکایی و دیگر مهندسان خارجی را برای برچیدن تاسیسات هسته ای خود دعوت نکرده است. ایران بر اساس برجام، اجازه یافته است غنی سازی اورانیوم را انجام دهد، تحقیق و توسعه هسته ای را ادامه دهد و در نهایت کیفیت سانتریفوژهایی را که برای غنی سازی استفاده می شود، بهبود بخشد و به تقویت فناوری خود در عرصه موشکهای بالستیک ادامه دهد، فناوریی که هیچ هدفی جز انتقال کلاهکهای جنگی هسته ای ندارد. بر اساس قوانین آمریکا، تحریمها می تواند بر کشورهایی که حامی تروریسم هستند اعمال شود و باید خاطر نشان کنم وقتی بوش تحریمها علیه لیبی را برداشت، رژیم قذافی نشان داد که از حمایت از تروریسم فاصله می گیرد. برای ایران انگیزه مهمی برای ورود به این مذاکرات و حصول توافق هسته ای بود و آن برداشته شدن تحریمها و رسیدن به منافع عظیم اقتصادی و احتمالا صدها میلیارد دلاری است. اما انگیزه دولت اوباما برای توافق با ایران، تغییر کرد. در ابتدا هدف دولت اوباما این بود که به برنامه هسته ای ایران پایان دهد. اما وقتی معلوم شد این هدف دست یافتنی نیست دولت هدف خود را تغییر داد بدون اینکه به این مسئله اذعان کند. هدف دولت اوباما، از پایان دادن به برنامه هسته ای ایران به تاخیر انداختن آن تغییر کرد و این همه چیزی است که آنها توانسته اند به دست آورند. آنها فقط زمانی می توانند برنامه هسته ای ایران را به تاخیر بیندازند که ایران به توافق عمل کند اما اصلا معلوم نیست که ایران حتما به توافقنامه عمل خواهد کرد. معلوم نیست آیا ما خواهیم توانست موارد نقض توافق را از طرف ایران شناسایی کنیم و معلوم نیست حتی اگر بتوانیم موارد نقض توافقنامه را شناسایی کنیم، کاری موثر برای اعمال شروط توافقنامه انجام دهیم.
جمعه ، ۱۵آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اکوفارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]