واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
بعد از رفع تحریمها همه مردم دیگر می توانند پیانو بنوازند وبلاگ > شاهمحمدی، حمیدرضا - در این یادداشت میخواهیم به دو سوال این روزهای فضای سیاسی کشور پاسخ دهیم. اول آنکه علی رغم تایید رسمی توافق هسته ای ایران و غرب توسط عالیترین مقامات نظام چرا همچنان پاره ای رسانه ها و حتی صدا و سیما هنوز بدان می تازند و یا آنرا در جهت منافع دشمنان ایران ارزیابی می کنند؟ دوم فضای پسا تحریم چگونه فضایی خواهد بود؟ و با رفع احتمالی تحریمها آیا کلیه مشکلات کشور حل و فصل خواهد شد؟
سریال برجام در حالی به قسمتهای پایانی خود نزدیک می شود که هنوز تندروها و رسانه های وابسته به آنها هیچ فرصتی را از حمله به آن دریغ نمی کنند. اما سوال اینجاست چگونه می شود توافقی که پس از دهها سال کشمکش بین ایران و جهان غرب بصورت مسالمت آمیزی در حال حل و فصل است و نه تنها مردم و دولت، بلکه مجلس، شورای عالی امنیت ملی، و حتی رهبری عالی نظام کتبا بر اجرای آن صحه گذاشته اند همچنان مورد تهاجم و حمله روزمره کسانی قرار گیرد که خود را ولایت مدار می خوانند؟ چه انگیزه ای رسا نه های تندرو و حتی صدا و سیما را وا میدارد تا همچنان بر این تفاهم حمله کرده و بصورت مستقیم یا به زبان مقامات امریکایی تلاش کنند تا این توافق را به ضرر مردم ایران و به نفع غرب قلمداد نمایند؟ حال که تمام ارکان نظام بر اجرای این توافق تاریخی تاکید دارند، خالی کردن دل ملت و مقایسه آن با قرارداد ترکمنچای و انجام تفاسیری از برجام به نفع طرف مقابل چه تناسبی با منافع ملی کشور دارد؟ آیا انتظار آن نبود که پس از پایان بررسی های طولانی در مراکز متعدد و تصمیم گیری نهایی نظام، همگان از موافق تا مخالف خصوصا صدا و سیما و مدعیان ولایت مداری از آن حمایت می کردند؟
کاسبان تحریم در حالی از عدم موفقیت در رفع تحریمها و یا بی ثر بودن آن سخن می گویند که همگان شاهد سقوط آزاد اقتصاد کشور در سالهای پایانی دولت محمود احمدی نژاد بودند و کیست که نداند تداوم آن شرایط برای کشور غیر قابل تحمل بود؟
پس بنظر می رسد انگیزه این گروه از بی نتیجه و ناموفق نشان دادن تفاهم هسته ای را نه در گفتگوهای ظریف در لوزان بلکه در انتخابات اسفند ماه در بهارستان باید جستجو نمود. اگر دولت روحانی همچنان که قاطبه مردم ایران باور دارند با کلید ظریف توانست کشور را از بحرانی بی سابقه خارج نموده و روزنه امید به روزهای بهتر را پیش روی مردم بگشاید، با این سرمایه عظیم اجتماعی بزودی خواهد توانست مجلس آتی را از وجود کاسبان تحریم پاکسازی کرده و بلیط ورود کسانی را که جواز جلوسشان بر کرسیهای سبز مجلس از گیشه پرونده اختلاس بیمه و توسط معاون اول دولت پاکدستان صادر شده بود را باطل کند.
لذا این گروه بدون فرو کاستن از ارزش این توافق، بی نتیجه دانستن یا خیانت آمیز جلوه دادنش نمی توانند در میان مردم و مجلس آینده برای خود جایگاهی تصور کنند. اینجاست که منافع جناح تندرو باید بر منافع ملی کشور رجحان یافته و یک دستاورد ملی در قربانگاه منافع جناحی کاسبان تحریم به مذبح رود. تحت این شرایط دور از انتظار نخواهد بود تا برخی در اقدامی خیانت آمیز در هماهنگی خواسته یا نا خواسته با رژیم صهیونیستی و آل سعود، تلاشهای خود را برای توقف کامل یا تاخیر اجرای برجام و رفع تحریمها (حداقل تا بعد از انتخابات اسفند ماه) بکار گیرند تا بلکه دولت را در اجرای وعده رفع تحریمها ناموفق نشان داده و مردم را ناامید نمایند.
تصویری رویایی که این دوستان برای مخاطبین خود از پیروزی در مذاکرات به نمایش می گذارند همان داستان دوغ کردن آب دریا با یک کاسه ماست است که اگر می شد چه می شد. در این سناریو باید نمایندگان ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای با نمایندگان همه ابرقدرتهای جهانی صاف و رو در رو بنشینند و بگویند: آقایان شما 5 کشور که خود منبع عظیم سلاحهای کشتار جمعی هستید، بر کدامین ضابطه اخلاقی و قانونی از تلاشهای صلح آمیز هسته ای ما جلوگیری می کنید؟ چرا نمی روید جلوی صدها کلاهک هسته ای اسرائیل کودک کش را بگیرید؟ اصلا شما چکاره دنیا هستید که در شورای امنیت برای خود حق ویژه وتو تعیین می کنید؟ کجاست آن دمکراسی که از آن دم می زنید؟ ما هم قطعنامه های شما را کاغذ پاره ای بیش نمی دانیم. آنها هم بگویند: خوب حرف حساب که جواب ندارد و در مقابل منطق ملت بزرگ ایران زانو بزنند و بدون گرفتن کوچکترین امتیازی هر چه امتیاز است در بست در اختیار ما قرار دهند. و ما پیروزی خود را اعلام کنیم و آقای جلیلی قهرمانانه به کشور بازگردند و اعلام کنند همه تحریمها رفع شد و قرار شد زرادخانه های هسته ای همه دنیا خصوصا اسرائیل غاصب برچیده شود.
اگر مردم عادی چنین تخیلاتی را از روابط و مناسبات جهانی داشته باشند بر آنان حرجی نیست. اما جز این است که این حضرات بخوبی می دانند که چرخ سیاست جهانی نه بر پایه عدالت بلکه بر محور توازن قوا به حرکت در می آید؟ آیا آنان نمی دانند که سیاست در جهانی واقعی محل رویا پردازیهای آرمان گرایانه نیست؟
واقعیت آن است که حاصل تلاش و توازن قوای ما با قدرتهای بزرگ جهانی همین برجامی است که می بینید. امتیازاتی دادیم تا امتیازاتی بگیریم. و اگر تندروهای دو طرف و کاسبین تحریم در امریکا و ایران و اسرائیل و عربستان اجازه دهند انشا الله تحریمها رفع شود، این را می گویند بازی برد - برد.
اما جناح تندرو اولا تلاش می کند تا دستاوردهای این توافق را حتی الامکان ناچیز نشان دهد. ثانیا سعی دارد تا توقعات مردم از شرایط پساتحریم را حتی الامکان بالاتر برده و متعاقبا با برآورده نشدن آنها در سطحی که انتظار ایجاد شده، دولت را ناکارآمد نشان دهد.
البته بعید نیست این عده کوچک به برکت بلندگوهای گوش خراشی که در اختیار دارند برخی از مردم را در این گمراهی با خود همراه کرده و یک صحنه رویایی دیگر برای پساتحریم به نمایش بگذارند.
اما پساتحریم واقعی چگونه فضایی است؟
توقعات رویایی در پساتحریم، داستان بیماری است که دستِ شکسته و گچ گرفته اش بعد از بهبودی توسط دکترش باز می شود، بیمار سوال می کند آقای دکتر آیا دست من خوب شده و می توانم با آن هر کاری بکنم. دکتر اطمینان می دهد که دست شما کاملا مثل روز اول خوب شده و حالا هر کاری می توانید با آن انجام دهید. بیمار مجدد سوال می کند آقای دکتر هر کاری می توانم انجام دهم؟ حتی پیانو هم می توانم بزنم؟ دکتر پاسخ می دهد بله هر کاری بکنید مشکلی نیست حتی پیانو هم می توانید بنوازید. مریض با خوشحالی پاسخ می دهد عالی شد چون من قبلا پیانو زدن بلد نبودم؟
داستان رفع تحریمها دقیقا داستان گچی است که بر دستان شکسته ما گرفته شده بود که با وجود آن امکان هرگونه تحرکی از اقتصاد کشور سلب شده بود و رفع آن شرط لازم ولی نه کافی برای انجام هر اصلاحی است. اما آیا این به معنی آن است که با رفع تحریمها تورم کشوری که در 42 سال گذشته (به جز یک سال) همیشه بالای 9 درصد بوده و میانگین رشد اقتصادی در سالهای بعد از انقلاب به 5% هم نمی رسد و رتبه ها و شاخصهای اقتصادی و اجتماعی در سالهای اخیر به سرعت سیر قهقرایی در پیش گرفته بوده (رجوع شود به یادداشت در کجای جهان ایستاده ایم از صاحب این قلم) با رفع تحریمها چون پایان سریالهای تلویزیونی خودمان به یکباره همه چیز به خوبی و خوشی ختم به خیر می شود؟
رفع تحریم ها تنها دست و پای ما را برای برنامه ریزی و تلاش و کوشش دولت و ملت برای انجام هزاران کاری که نشده باز می سازد و نه چیزی بیشتر از آن. باقی می ماند همت و تلاش یک ملت برای بهره برداری از فرصتهای پیش رو که اولین گام آن می تواند بیرون راندن تندروهای فرصت سوزِ متوهم و کاسبان تحریم از خانه ملت در اسفند ماه امسال بوده باشد. انشالله.
حمیدرضا شاه محمدی
جمعه 15 آبان 1394 - 07:55:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]