تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به جرّاح مدائنى فرمودند: آيا به تو بگويم كه مكارم اخلاق چيست؟ گذشت كردن از مردم، سهي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834050521




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تحولات نهاد خانواده پس از انقلاب اسلامی در بستر تغییرات اجتماعی و اقتصادی


واضح آرشیو وب فارسی:شاخه طوبی: تفکیک حوزه عمومی و حوزه خصوصی، تفکیکی مدرن و برگرفته از تغییرات کلان در سطح نهادهایی چون سیاست، خانواده و اقتصاد بوده است. ذبه گزارش شاخه طوبی به نقل از مهرخانه، تاریخ به واسطه نهادهای اجتماعی نور تغییر را به چشم سوژه نظاره گر می تاباند. چیزهایی را در پرتو دیدن هستی می بخشد و زبان و اندیشه را جلا می دهد. خانواده به عنوان نهاد اجتماعی از این منظر، یعنی عرصه شفاف شدن تغییرات کلان در عرصه اجتماعی، در این نوشتار مورد بحث قرار می گیرد. این که با نظر کردن به خانواده طی سی سال اخیر، چه چیز درباره جامعه درمی یابیم. به عبارت دیگر چگونه خانواده ما را به تغییراتی رهنمون می شود که در سطح جمعی انجام داده ایم؟ به این ترتیب مسئله این نیست که خانواده را به صورت خودبنیاد، عامل این تغییر و تبدیلات بنگریم، بلکه چگونه خانواده می تواند پنجره نگریستن به افقی فراتر از خود باشد؟؛ این گونه چنین بررسی می تواند تا حدی دربردارنده تأمل به جامعه ای باشد که ساخته ایم؛ در عین حال که تغییر و تبدیلات نهاد خانواده را در سی سال اخیر بررسی می کنیم. تفکیک حوزه عمومی و حوزه خصوصی، تفکیکی مدرن و برگرفته از تغییرات کلان در سطح نهادهایی چون سیاست، خانواده و اقتصاد بوده است. ذیل این تفکیک و برقراری مرزی روشن و محکم که تغییرات جهان جدید تا حد زیادی در متن این دوگانه جدید صورت پذیرفت و فهم شد، خانواده از فضای ایزوله و جداافتاده اندرونی، گسست و در عین محدودشدن مرزها، روشن شدنِ نقش ها و محدودشدن افرادی که عضو خانواده دانسته می شدند (به پدر و مادر و فرزندان)، در متن روابطی شفاف تر و در عین حال مراقبتی و نظارتی با دولت مرکزی، اقتصاد رسمی و نهاد آموزش قرار گرفت. به این ترتیب تمامی رخدادهایی اعم از ازدواج، تولد فرزندان، فوت، طلاق و... باید نزد دولت مرکزی ثبت و ضبط می شد. در عین حال تشریفات هر یک از این رویدادها نیز باید زیر نظر مقامات مرتبط با دولت مرکزی انجام می پذیرفت. هم زمان، کودکان باید جدا از معیارها، شرایط، فضا و زمان بندی پیشین از عمر و کودکی و آموزش پذیری، ذیل برنامه ای همگانی و همه گیر آموزش می دیدند و تربیت می شدند. دختران، برای وظایف همسری و مادری باید از سوی نهاد آموزشی جدید پرورش داده می شدند. این نظارت و کنترل فقط به صورت بیرونی و اجبار از سوی دولت تحمیل نمی شد، بلکه تغییر شرایط گفتمانی و غیرگفتمانی در دوران جدید، مناسبات متفاوتی نسبت به دوران قبل بر ساخت که تمامی ساحت های حیات اجتماعی و سیاسی را در برمی گرفت و به نوعی خانواده نیز بازوی تعین و تحقق این مناسبات جدید شد. به صورتی که افراد خود را در متن نظمی آشنا که با مرزها و سامان ذهنی شان مطابق بود، می یافتند. به عبارت دیگر نزد افراد، فهم از خانواده و وظایف آن و اصلاً نیازهایی که قرار است خانواده به آن پاسخ گوید، شکل جدیدی به خود گرفت. پیش از هر نوع تحلیل درباره سامان خانواده در سی سال اخیر باید بگویم این تحلیلیات را نباید در متنی واقع گرا (مبتنی بر مطابقت مکانیکی تحلیل با جهان واقع) فهمید و این نوشتار چنین ادعایی ندارد؛ چراکه تنها هدف آن ترسیم نظمی بسیار کلی در متن تغییرات، تفاوت ها و تمایزات عمده در متن واقعیتی چندوجهی و متکثر است که در کل این دوران در سطح اقتصادی، سیاسی، قومی، دینی و... برقرار بوده است. چنین نظم بخشی کلی، تناقضات، تشتت ها و گسست ها را در متن چنین روایتی نادیده نمی گیرد، بلکه امکان نوع خاصی از مواجهه با تجربه ای جمعی را ممکن می سازد. از این منظر می توانیم از شرایطی بگوییم که در سال های اولیه پس از انقلاب، عملکرد درست جامعه اسلامی را به عملکرد درست خانواده پیوند می زد. در متن این گفتار و این سامان نو، زنان اهمیت وافری داشتند؛ رفتار زنان در حوزه خصوصی، ربط مستقیم داشت با سعادت جامعه. خانواده در طول این دوران به نوعی ادامه عرصه عمومی و تعهدات و مسئولیت های آن و عرصه برقراری نزاع ها، کشمکش ها و گفتگوها و پیوندهای برخاسته از آن بود. محدودشدنِ حوزه خصوصی به معنای کانونِ روابط عاطفی رمانتیکِ بی ارتباط با پیوند با جمعی بزرگ تر (طی آن سال ها) در تقابل بود با شرایطی که خانواده را پناه گاه ناامنی و بی ثباتی اقتصادی و روابط اجتماعی بی ثبات و نامطمئن می ساخت. پایبندی به امر جمعی، آرمان و موفقیتی که همه افراد میهن در آن سهیم باشند و تلاش برای برقراری آن، به نوعی از افراد می خواست از محدودیت های عرصه خصوصی و الزامات خودخواهانه رها شوند و در زمینه ای جمعی، بخواهند و عمل کنند و تلاش کنند. بر این اساس، نه تنها خواندن دیگران به نام اعضای خانواده (خواهر و برادر) رواج پیدا کرد، سامان زندگی خانوادگی، امکانی برای مبارزه سیاسی با رژیم سابق بود؛ از این منظر خانواده می رفت مرزهای خود را درنوردد و جهانی ساخته می شد با دغدغه ای فراتر از آسایش و رفاه نزدیکان و امنیتی خواسته می شد فراتر از آن چه به عنوان امنیت نزدیکان می خواهیم. طی آن سال ها تغییر در ساختار قدرت، در سطح کلان ساختار قدرت در خانواده را نیز تا حد زیادی دگرگون کرد. چنین نگرشی نوع خاصی از روابط عاطفی را نیز برمی انگیخت. در این دوران حوزه عمومی بود که به مرزهای حوزه خصوصی دست می انداخت از افراد می خواست که در بند آن نمانند. اگر سال های دهه هفتاد و پس از دوران انقلاب و جنگ را به عنوان دورانی میانی بین شرایط ذکرشده با وضعیت فعلی که درباره اش سخن گفته خواهد شد بدانیم، می توانیم مسیر تعین بخش جامعه امروز را دریابیم؛ مسیری که خانواده را به سوی تنها تکیه گاه مطمئن افراد در شرایط نامطمئن اجتماعی، سوق داد و به تنها مرکز حمایت مالی جوانان در برابر بی کاری و کمبود سرمایه تبدیل کرد. در دوران بعد از جنگ، خانواده بار کفالت به عهده داشت، اما بیش از هر چیز نهاد آموزش و جامعه پذیرکردن کودکان دانسته می شد. نهاد مراقبت از یکدیگر و اعضای خانواده در برابر امواج جامعه در حال تغییری که لطمات و ویرانی های ناشی از دفاع مقدس را به دوش داشت، می رفت به سوی آزادسازی اقتصادی نیز حرکت کند. در چنین زمینه ای ارتباط حمایتی با خانواده، با زوال سیاست های اقتصادی سال های جنگ، ضروری می نمود. در طی دهه هشتاد پس از سال هایی که بعد از اتمام جنگ سیاست های توسعه ای حاکم شد، شدت گرفتنِ سیاست های آزادسازی اقتصادی و رهاکردنِ هر چه بیشتر سیاست های رفاهی و پاگرفتن نوعی ایدئولوژی مبتنی بر سرمایه داری بازار آزاد که عرصه عمومی را محل جستجوی منافع شخصی می دانست و تلاش برای به حداکثر رساندن نفع شخصی را ضامن تحقق رشد و پیشرفت اجتماعی به عنوان خیر عمومی می دید، نه تنها تبعات جبران ناپذیری برای امر جمعی و اندیشه نفع جمعی و برابری خواهی داشت و ارتباط با دیگری را به رقابت فرومی کاست، مرزهای امر خصوصی را جدی تر و مهم تر کرد، تا دورانی از راه برسد که در های منازل بسته بماند به روی هر امر جمعی. در عین حال فردگرایی فزآینده و جستجوی نفع شخصی مرزهای خانواده را نیز درنوردید. رشد خودخواهی فردی، کوچک ترین نمونه حاکمیت چیزی جز منافع شخصی را نیز خرد می کند. با بسط این منطق رفتار، خانواده نیز نمی تواند فضای عاطفی و صمیمی گذشته را حفظ کند و هم چنان منبع کسب حمایت، عاطفه و همدلی باقی بماند. در چنین شرایطی کودکان، به ماشین مصرف و والدین به پاسخ گویان صرف نیازهای آنان بدل می شوند. مناسبات فردگرایانه در جامعه فعلی، امکان موقوف کردنِ خواست های شخصی به نفع خواست جمعی (ولو منظور از جمع همان افراد خانواده باشد) را نمی دهد. به این ترتیب خانواده نیز تاب مقاومت در برابر منطق فردگرایانه و رقابتی افراطی را نمی یابد. سست شدنِ پیوندهای خانوادگی که علایم آن را در افزایش نرخ طلاق، افسردگی فزآینده در میان بزرگسالان و حتی کودکان، افزایش طلاق عاطفی و خانوارهای تک نفره می یابیم، نتیجه شرایط اجتماعی کنونی است. در عین حال چنین وادادنی از سوی نهاد خانواده و پیش از آن تضعیف امر جمعی به بسط حوزه خصوصی و خصوصی شدنِ حوزه عمومی انجامیده است؛ آن جاکه رنج دیگری و مصائب او تغییری در رفتار افراد ایجاد نمی کند و حضور در کنار یکدیگر، به عمل مشترک و یا رفتار مسئولانه در قبال یکدیگر منجر نمی شود. این گونه است که در شهر تهران حتی در شرایطی اضطراری که کمک شهروندان استمداد می شود، آنان تنها نظاره گر باقی می مانند و یا هر تعاملی با عدم اطمینان، تردید و نگرانی همراه می شود. در چنین شرایطی بسط حوزه عمومی و لوازم آن، می تواند هم بی تفاوتی و خودخواهی در عرصه اجتماعی را محدود کند و هم از آسیب بیشتر نهاد خانواده به عنوان بنیان زندگی اجتماعی جلوگیری کند.


پنجشنبه ، ۱۴آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شاخه طوبی]
[مشاهده در: www.shakheyetoba.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن