واضح آرشیو وب فارسی:فارس: محمدسرور رجایی
درگذشت «حکیمی» و گذشتهای که نباید فراموش شود
حکیمی نمونه یک جهادگر فرهنگی بود، دیر یا زود لحظه عزیمت ما فراخواهد رسید اما پیش از آنکه بار دیگر در سوگ مردان اول نسل جهاد اسلامی خود بگوییم «ناگهان، چقدر زود دیر میشود» بیاییم دست به کار شویم.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «محمد سرور رجایی» مدیر مسوول مجله «باغ» طی یادداشتی به فعالیتهای فرهنگی سید عباس حکیمی در طول عمر وی پرداخت. در این یادداشت آمده است: استاد سید عباس حکیمی از چهرههای مطرح جهادی افغانستان، بعد از تحمل دردها و رنجهای بسیار، دعوت حق را لبیک گفت و به آرامش ابدی رسید. مرحوم حکیمی عضو شورای رهبری حزب وحدت اسلامی افغانستان و از یاران نزدیک شهید عبدالعلی مزاری بود. وی که دانش آموخته حوزههای علمیه افغانستان و ایران بود، پیش از آن که راه مهاجرت را در پیش بگیرد، با دوستان همفکر خود هستههای اولیه سازمان «نصر افغانستان» را در کابل بنا نهاد. سازمانی که بعدها در سال 1358 رسمی شد و در دوران جهاد تأثیرات بسیار مهمی هم در فضای مبارزاتی مردم مجاهد افغانستان از خود برجای گذاشت و هم صفحات ماندگاری از تاریخ سیاسی افغانستان را برای خود اختصاص داد. حکیمی مبارز فرهنگی بود اما شادروان حکیمی از معدود چهرههای جهادی بود که همواره در کنار مبارزه نظامی در سالهای جهاد با ارتش سرخ شوروی سابق و دولت هوادارش، نگاه بلندی به مبارزه فرهنگی داشت. در روزگاری که بزرگترین بخش احزاب جهادی، بخش نظامی بود و ضعیفترین بخش هم، بخش فرهنگی، او در پایگاههای جهادی خود با امکانات محدود چاپ و نشر در آن سالها، دست به انتشار ماهنامه «پیام مقاومت» میزند تا چهره فرهنگی جهاد را به مردم بنمایاند. کتابخانه سیار «فتح» را راه میاندازد، تا حلقه وصلی باشد برای نزدیک شدن دلهای مردمی که از ستم دولتمردان خائن سالها از هم دور نگهداشته شده بودند. چنین مردی که تفکرات نظامی و فرهنگی را توامان مدیریت میکرد، پس از فروپاشی امارت طالبان و روی کار آمدن دولت جدید با دلسردی از فضای سیاستپیشگیهای معمول و به دور از هیاهوی تبلیغات رنگارنگ رسانههای توجه خاصی به کارهای فرهنگی از خود نشان داد. حکیمی؛ مدافع ارزشهای انسانی درس گفت و کتابهای «فلسفه حقوق، جهان آفرین و آوای انقلاب» را منتشر ساخت. شعر سرود و قناعت پیشه کرد. در موضعگیریهای سیاسی فرهنگی خود همواره از ارزشهای اسلامی و تعهدات اخلاقی با خردمندی سخن گفت نگارنده هیچگاه توفیق هم صحبتی با زندهیاد استاد حکیمی را نداشتهام، اما بر اساس اقتضای فعالیت خویش، فعالیت فرهنگی اجتماعی او را در سالهای اخیر بیشتر رصد میکردم. اگر چه بعضیها میپندارند که او در سالهای آخر عمر خود در یک انزوای سیاسی خودخواسته و یا تحمیلی زندگی میکرد. اما باور من این است که زنده یاد استاد حکیمی فردی متعهد و بسیار منظم تشکیلاتی بود که بر اساس ارزشهای تفکرات اسلامی و تشکیلاتی خود سالها مبارزه کرد و تا پایان عمر هم بر آن وفادار ماند. حالا چنین مرد مبارز و فداکاری از میان ما رفته است. همین چند روز پیش بود که مرحوم حجتالاسلام و المسلمین «قربانعلی عرفانی» یکی دیگر از چهرههای نامدار جهادی ما چهره در نقاب خاک کشید. از دست مرگ گریزی نیست. ما هم باید مانند حکیمی دستبهکار شویم دیر یا زود لحظه عزیمت ما فرا خواهد رسید. اما پیش از آن که بار دیگر در سوگ مردان اول نسل جهاد اسلامی خود بگوییم «ناگهان، چقدر زود دیر میشود» بیاییم دست به کار شویم. آنچه من را بیشتر از پیش نگران ساخته است، این است که رهبران و فرماندهان جهادی ما یکی پس از دیگری از دست میروند بی آن که ما کاری درخورشان آنها برای ثبت خاطرات جهادی آنها کرده باشیم. دور نرویم، آیا کسی در زمان حیات استاد حکیمی و عرفانی برای ثبت خاطرات مبارزات سیاسی، نظامی و فرهنگیشان رفته است؟ آیا خودشان در دوران حیاتشان دست به چنین کاری زدهاند؟ آیا ما میدانیم که مشغول چه کاری هستیم؟ چرا از خاطرات دوران جهاد مردم مسلمان ما در برابر نیروهای اشغالگر شوروی سابق نمینویسیم. درگذشت عرفانی و حکیمی زنگ خطر برای فرماندهان جهادی چرا رسانههای تصویری ما که مرتبط با یکی از رهبران و فرماندهان جهادی است، هیچ فیلم و برنامه جهادی ندارند و نمیسازند؟ درگذشت استاد حکیمی و استاد عرفانی در کمتر از یکماه، بیشتر از پیش صدای زنگ خطر مرگ را برای رهبران و فرماندهان جهادی به صدا در آورده است. زنگ خطری که میتواند تاریخ مبارزات اسلامی ما را تهدید کند. یقیناً اگر امروز ما به روایت دست اول از مبارزات تاریخی جهادگران خویش از زبان خودشان نرسیم، فردا به روایت تحریف شده دست چندمی خواهیم رسید که به زیان تاریخ و نسلهای بعدی مردم ما تمام خواهد شد. با این که شادروان استاد حکیمی در سالهای پایانی عمر خود در شهر کابل زندگی میکردند، در مدرسه آیت الله «محقق کابلی» بحثهای تحلیلی داشتند، چندین کتاب تالیف کردند، اما به دلایل بسیاری مظلومانه روزگار گذراندند. حکیمی؛ نمونه ارزشمند یک جهادی متعهد استاد حکیمی نمونه ارزشمند یک جهادی متعهد و وفادار بر آرمانهای عدالت خواهی بود که تا آخرین رمق خویش بر سر پیمان خود باقی ماند. تا آخرین رمق از ارزشهای اخلاقی گفت و بر بیاخلاقیهای سیاسی انتقاد کرد. شعر «اثنای انقلاب» از سرودههای زنده یاد استاد سید عباس حکیمی، که پایان بخش این یادداشت است، نشاندهنده روحیه ارزشمند انتقادی اوست. غفران الهی بدرقه راهش باد. «اثنای انقلاب» ظاهر بُوَد ز حالتِ اثنای انقلاب وضع خراب و ابتر فردای انقلاب هرجا نزاع بهر مقام و ریاست است گم گشته حکم شرع ز مجرای انقلاب خیر و صلاح جامعه نبود مرام کس اغراض دیگری شده مبنای انقلاب از اختلاف و تفرقه رهبران حزب خم گشته است، قامت رعنای انقلاب ارباب و خان به یاری تزویر کردهاند آلوده، پاک دامن زیبای انقلاب یغماگران به بیع و شرائت نشستهاند ریزند طرح غارت و یغمای انقلاب با مشتری بهای تو را بر شمردهاند ای غازیان صحنه و صحرای انقلاب ریزد به جیب خویش حریصانه و دلیر غافل بُوَد ز مسئله ابنای انقلاب دانم که پول اسلحه باشد بهای تو هم دام سختُ محکمی بر پای انقلاب بر دام، حلقهها و به هر حلقه دانهای بنهاده بهر صید تو اعدای انقلاب یعنی مده اجازه به امالفساد قرن تا پا نهد به مسند و مأوای انقلاب یا غول زرد چین از آن سوی مرزها رو آورد به پیر و به برنای انقلاب تا آن زمان که روسیه رو سیاه و پست حاضر شود به محشر کبرای انقلاب تا آن زمان که خلق ستمدیده جهان از هر کرانه سر دهد آوای انقلاب تا آن زمان که رأیت اسلامیان بلند گردد به کوه و دامن و صحرای انقلاب بخروش غم مدار مشو خسته پیشتاز آخر شود سحر شب یلدای انقلاب انتهای پیام/ح
94/08/13 - 15:22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]