تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس سنت نيكويى را بنا نهد، اجرى برابر اجر همه عمل‏كنندگان به آن عمل تا روز قي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820837972




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چگونه با تبلیغات غربی مقابله کنیم؟


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چگونه با تبلیغات غربی مقابله کنیم؟
آندره ولچک[1]
ابتدا دروغ هایی بزرگ را تولید می کنند و بعد به ما می گویند که باید بی طرف باشیم!آیا عشق بی طرف است؟ عواطف چطور؟ آیا رؤیاها منطقا و از جنبه فلسفی قابل دفاع هستند؟زمانی که خانه ای مورد حمله راهزنان قرار می گیرد، وقتی تبهکاران به روستایی حمله می کنند، وقتی دود، آتش و صدای فریادهای کمک از هر گوشه بلند است، آیا ما باید فرصت طلایی را صرف این کنیم تا راه حل های کاملا منطقی، اخلاقی، جامع و بی طرفانه را محاسبه کنیم، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و بعد تصمیم بگیریم؟من قویا مخالف این گزاره ام. ما ملزم به مقابله با کسانی هستیم که در حال به آتش کشیدن خانه هایمان هستند و باید با نیروی تمام با کسانی که می کوشند به زنانمان تعرض کنند، حمله ببریم و در جایی که افراد بی گناه سلاخی می شوند، آتش را با آتش پاسخ دهیم.وقتی که قدرتمندترین و ویرانگرترین نیروی روی زمین تمام توان اقناع کننده اش را به کار می گیرد و از رسانه های جریان غالب گرفته تا تاسیسات آموزشی، همه چیز را برای توجیه جنایاتش به خدمت می گیرد، وقتی که این قدرت، تبلیغات و دروغ های زهرآگینش را به منظور سرکوب جهان و سرکوب امید انتشار می دهد، آیا ما باید کناری بنشینیم و کاری بی پایان و همراه با جزئیات را درمورد روایت های دقیق و بی طرفانه در دست بگیریم؟ یا باید با روایت های خودمان به مقابله این دروغ ها و تبلیغات برویم، روایت هایی که شهود، احساس و رؤیاهایمان برای داشتن جهانی بهتر تایید کننده آنها باشد؟امپریالیسم مداوما دروغ می گوید. صبح دروغ می گوید، در طول روز، عصر، حتی در طول شب که اکثر مردم در خواب نازند، دروغ می گوید. امپریالیسم این کار را دهه ها و قرن هاست که انجام می دهد. برای القای نیرنگ های بزرگ، این نظام بر تعداد بی شماری تبلیغات چی تکیه دارد که ژست افراد دانشگاهی، معلم، روزنامه نگار و «روشنفکر اجتماعی» را به خود گرفته اند.  آنها در هنر ارائه اطلاعات نادرست به کمال رسیده اند.روشن است که حتی برخی از رهبران این امپراتوری نیز اکنون اکثر جعلیات خود را باور کرده اند، همانطور که به یقین اکثریت شهروندان آن چنین کرده اند. اگر جز این بود چگونه امکان داشت شب ها خواب به چشم آنها بیاید؟تشکیلات تبلیغات غربی به شکل چشمگیری کارآمد و موثر است. همچنین در نحوه حصول اطمینان از کانال یابی، توزیع و پذیرش جعلیات خود در چهار گوشه جهان ید طولایی دارد. سیستمی که از طریق آن اطلاعت نادرست انتشار می یابد، بی شک باید سیستم پیچیده ای باشد. رسانه های محلی و افراد دانشگاهی وابسته در تمام کشورها به سختی کار می کنند تا این ضمانت را به وجود آورند که تنها یک روایت اجازه نفوذ به اذهان میلیاردها نفر از مردم جهان را دارد.نتایج این امر روشن است: بزدلی و تجاهل روشنفکری در سراسر جهان و به خصوص در غرب و کشورهای خراجگزار غرب.ولی از ما کسانی که مخالف این رژیم هستیم، انتظار می رود که چه کنیم؟ اول از همه اینکه باور کنیم آنچنان که تاکنون می اندیشیده ایم، وضعیت نومید کننده نیست.جهان کنونی آن جهان تک قطبی و تیره و تاری نیست که دراوایل دهه 1990 تجربه کرده ایم. اکنون ونزوئلا، روسیه، چین و ایران حامی رسانه های بزرگی هستند که با امپریالیسم مخالفت می کنند. ایستگاه های تلویزیونی قدرتمندی ظهور کرده اند، مثل راشا تودی، پرس تی وی، تله سور و سی سی تی وی. انبوهی از مجلات اینترنتی و مجلات انگلیسی زبان در آمریکا، کانادا و روسیه نیز در حال افشای دروغ های تبلیغات چی های رسمی غربی اند، سایت ها و مجلاتی نظیر کانترپانچ، اینفورمیشن کلیرینگ هاوس، گلوبال ریسرچ، وترانز نیوز، استراتژیک کالچر، نیو ایسترن اوت لوک از جمله نام هایی است که بی درنگ به ذهن خطور می کنند. همچنین صدها سایت اثرگذار وجود دارند که همین کار را به زبان های اسپانیایی، چینی، روسی، پرتغالی و فرانسوی انجام می دهند.مبارزه در حال انجام است: مبارزه برای داشتن یک جهان از نظر فکری چند قطبی. این نبردی دشوار و جانفرسا است! این مبارزه ای حیاتی است، به این خاطر که انشعابات سرطان تبلیغات غربی در همه جا پخش شده و تمام کشورها را آلوده کرده است؛ حتی برخی از  شجاع ترین کشورها و مغزهایی را که بی امان در حال مبارزه با امپریالیسم و فاشیسم غربی اند! هیچ کس مصون نیست. صریح بگویم، تمام ما آلوده شده ایم.جز از طریق شرکت در این مبارزه و ابتدا به روشنی «روایت آنها» را به عنوان روایتی جعلی شناسایی و اثبات کردن و بعد برداشت های انسانی و همراه با همدردی را ارائه کردن راه دیگری وجود ندارد. جز این حتی  نمی توانیم خواب انقلاب  یا تغییراتی اثرگذار را در ترتیبات جهان کنونی نیز ببینیم.چگونه می توان به پیروزی رسید؟ چگونه می توان توده ها را، آن میلیاردها انسان را قانع کرد؟ چگونه می توان چشم هایشان را باز کرد و آنها را واداشت تا ببینند این رژیم غربی، ناصادق، زهرآگین، مسموم و ویرانگر است؟ بخش اعظمی از جامعه انسانی در قلاب تبلیغات امپریالیسم گرفتار شده، همان تبلیغاتی که نه تنها توسط رسانه های جریان غالب منتشر می شود، بلکه توسط موسیقی پاپ، نمایش های آبکی تلویزیونی، رسانه های اجتماعی، آگهی های تجاری، مصرف گرایی، «گرایش های مد» و بسیاری روش های پنهان دیگر نیز اشاعه می یابد؛ آشغال های فرهنگی، مذهبی و رسانه ای که به کرخی و رخوت عاطفی و فکری مطلق می انجامد و مانند برخی افیون های به شدت اعتیاد آور، منظما و مداوما تجویز می شود.آیا با تاکتیک ها و راهبرد این امپریالیسم ویرانگر و بی ترحم، باید با صداقت، با تحقیق، با گفتن و نوشتن واقعیت های به دقت مورد تحقیق قرار گرفته مبارزه کنیم؟امپریالیسم واقعیت ها را مورد دستکاری و تحریف قرار می دهد. امپریالیسم از طریق بلندگوها و نمایشگرهای خود دروغ را انتشار می دهد. آنها را هزاران و هزاران بار فریاد می زند تا جایی که کاملا در ضمیر نیمه آگاه مردم نشست کنند، در پوست آنها نفوذ کنند و در سراسر مغزشان گسترش یابد.نیت خیر، صداقت همراه با سادگی، سخن گفتن از حقیقت؟ آیا این ها به تنهایی می توانند تغییری در جهان و نظام قدرت به وجود آورند؟ من که شدیدا شک دارم.امپریالیسم و قدرت آن نامشروع اند، مجرم هستند. آیا با یک تبهکار سخن گفتن از حقیقت هیچ فایده ای دارد؟ دشوار بتوان گفت! حقیقت باید با مردم، با توده ها سخن بگوید، نه با کسانی که جهان را در وحشت فروبرده اند.با سخن گفتن با افراد شرور، با درخواست کردن از آنها برای متوقف کردن شکنجه دیگران، ما به جنایاتشان مشروعیت می دهیم و قدرتشان را به رسمیت می شناسیم. با تلاش برای خشنود ساختن تبهکاران، مردم خودشان را در معرض ترحم آنان قرار می دهند. من به کلی چنین موضعی را رد می کنم!برای به دست آوردن دل میلیاردها نفر، باید به آنها الهام ببخشیم، باید آنها را تهییج کنیم، باید آنها را به خشم آوریم، آنها را در آغوش بگیریم، شرمسارشان کنیم، کاری کنیم که بخندند، کاری کنیم که بگریند. ما باید اطمینان حاصل کنیم که وقتی فیلم هایمان را تماشا می کنند، کتاب ها و مقالاتمان را می خوانند و به نطق هایمان گوش می دهند، مو بر تنشان راست شود.ما باید از آنها سم زدایی کنیم، کاری کنیم که دوباره احساساتشان به کار افتد، باید غرایز طبیعی را در آنها بیدار کنیم.حقیقت صرف به عنوان یک عامل سم زدایی کننده کارآیی نخواهد داشت. سم آگهی های تجاری که در معرضشان قرار می گیریم، عمیقا در درونمان رسوب می کند. اکثر مردم در برابر حقایق ساده ای که بی صدا بیان می شوند، به شدت خمود و مصون شده اند.ما در این راه تلاش کرده ایم و دیگران نیز کوشیده اند. جان پرکینز که یکی از آشنایان من است (اما دقیقا نمی توان گفت که دوستم است) صاحب منصب پیشین آمریکا در وزارت امور خارجه این کشور، در کتابی به نام «اعترافات یک آدمکش حرفه ای اقتصادی»، گزارشی دقیق را از اعمال هولناکی که در اکوآدور، اندونزی و جاهای دیگر انجام داده، نوشته است. این کتاب، گزارشی همراه با وسواس و موشکافی از چگونگی بی ثبات کردن کشورهای فقیر توسط غرب با استفاده از فساد مالی، پول، الکل و سکس است. از این کتاب، میلیون ها نسخه در سراسر جهان به فروش رفته است. با این حال همچنان هیچ چیز تغییری نکرده است! این کتاب جرقه یک انقلاب مردمی را در ایالات متحده نزده است. هیچ گونه تظاهراتی را باعث نشده، هیچ تقاضایی را برای تغییر رژیم در واشنگتن دامن نزده است.در گذشته نه چندان دور من نیز دو کتاب آکادمیک یا دست کم نیمه آکادمیک را نوشتم و منتشر کردم که هر دو آکنده بودند از انبوه جزئیات، نقل قول ها و خروارها پانوشت: یکی در باره  اندونزی، کشوری که غرب پس از کودتای نظامی مورد حمایت آمریکا در سال 1965،  از آن به عنوان مدلی از یک سناریوی وحشت برای بقیه جهان استفاده کرده است. طی این کودتا دو تا سه میلیون نفر کشته شدند.امپریالیسم سخن می گوید، می نویسد و بعد برخی از دروغ های نفرت انگیز را درباره نیک اندیشی خود و استثنایی بودن حاکمیت خود یا درباره «شیاطین»! حاضر در شوروی، چین، ایران، ونزوئلا، کره شمالی یا کوبا تکرار می کند. این کار هر روز و هر روز انجام می شود. در واقع این روند جوری طراحی شده که تقریبا  تک تک انسان ها مقدار مشخصی از زهر آنها را دست کم چند وعده در روز دریافت کنند.ما حس می کنیم که باید واکنش نشان دهیم؛ پس سال ها از عمر خود را صرف اثبات کردن قدم به قدم این موضوع می کنیم که تبلیغات امپریالیسم دروغ هایی چاق و چله یا نکاتی غلو شده یا آمیزه ای از هر دو هستند. بعد از آنکه استدلال هایمان را گردآوری کردیم، نتایج را به احتمال زیاد به شکل کتابی لاغر در یک انتشاراتی کوچک منتشر می کنیم، اما به خاطر تیراژ اندکش و به این خاطر که یافته های آن معمولا بسیار پیچیده و ثقیل الهضم هستند و نیز به این دلیل که این حقایق دیگر بدن کسی را به لرزه نمی اندازد، تقریبا هیچ کس آن را نمی خواند. یک میلیون انسان بی گناه دیگر در جایی در آفریقا، خاورمیانه، آسیا کشته شده اند؛ خبر جدید چیست؟ما با تحقیق و تلاش برای بازگفتن حقیقت، به کمال و با صداقت، احساس می کنیم که کاری بزرگ، حرفه ای و علمی انجام می دهیم. ولی در تمام این مدت تبلیغات چی های امپریالیسم از تماشای ما چیزی نمانده از خنده روده بر شوند! ما خطر چندانی را متوجه آنها نمی کنیم. آنها بی آنکه تقلایی کنند، پیروز می شوند.چرا چنین است؟ آیا حقایق همراه با جزئیات اهمیتی ندارد؟ چرا دارد، از منظر اصول متعالی تر اهمیت دارد. از نظر اخلاقی اهمیت دارد. از نظر فلسفی اهمیت دارد. اما از نظر راهبردی زمانی که یک نفر درگیر یک جنگ ایدئولوژیک می شود، این موضوع چندان اهمیتی ندارد! بله، حقایق  همیشه اهمیت دارند! اما حقایق ساده سازی شده و قابل هضمی که با قدرت و به شکلی عاطفی عرضه شده باشد!زمانی که اخلاقیات در سطح جهان به سخره گرفته می شود، زمانی که با بی رحمی به اخلاقیات حمله می شود، زمانی که میلیون ها بی گناه جان می دهند، موضوعی که بیش از هر چیز اهمیت دارد، متوقف کردن سلاخی، ابتدا از طریق شناسایی نیروی کشنده و بعد مهار آن است.وقتی که با انبوه شعرها و ترانه های آکنده از عواطف مواجه می شوید، می بینید که چکامه های میهن پرستانه همیشه موثرتر از مطالعات آکادمیک ریشه دار بوده اند.  به همین ترتیب، رمان ها و فیلم های سیاسی، فیلم های مستند برانگیزاننده عواطف حتی کارتون ها و پوسترهای ساده و واضح نیز چنین بوده اند.شاید کسانی بپرسند: «یعنی فقط به این دلیل که آنها دروغ می گویند ما نیز باید دروغ بگوییم؟» نه! ما باید تا جایی که در توان داریم صادق و درستکار باشیم. اما پیام ما عمدتا باید «مختصر شده» باشد تا میلیون ها نفر، نه آن معدود افراد انتخاب شده بتوانند آن را درک کنند. این حرف به این معنا نیست که باید کیفیت کار خود را تنزل دهیم. خلق سادگی معمولا دشوارتر از کارهای دایرة المعارفی با هزاران پانوشت است.من از صمیم قلب معتقدم که در هیچ نبردی از جمله نبردهای ایدئولوژیک و به خصوص در جایی که هدف این نبردها بقای بشریت است، زمان زیادی برای «بی طرفی» وجود ندارد. با دروغ های دشمن باید مقابله کرد. این دروغ ها زهرآگین و شوم اند.زمانی که تخریب و نابودی متوقف شد، وقتی میلیون ها مرد و زن و کودک بی گناه از قربانی شدن نجات یافتند، آنگاه می توانیم با وسواس و موشکافی به مفاهیم فلسفی پیچیده مان بازگردیم.اما پیش از آنکه در نبردهای نهایی مان علیه امپریالیسم، نیهیلیسم، فاشیسم، استثنا پنداری، خودخواهی و آز پیروز شویم، باید به طور کامل و موثر قدرتمندترین سلاح هایمان را به کار بگیریم؛ یعنی تصوراتمان از یک دنیای بهتر، عشق مان به بشریت و اشتیاق مان برای عدالت. عزم ما و باورهایمان باید به شیوه هایی رسا، قدرتمند و حتی «جزم اندیشانه» عرضه شوند، صدای ما باید خلاق، هنرمندانه و نیرومند باشد!خانه ما در آتش می سوزد دوستان! کل شهر دارد به خاکستر تبدیل می شود. کل سیاره ما به یغما رفته، ویران شده، خفه شده است. ما نمی توانیم با سلاح های اتمی و کشتی های جنگی با راهزانان مواجهه شویم. ولی استعدادهایمان، خلاقیت های هنری مان و دل هایمان اینجا با مایند، آماده برای مشارکت کردن در مبارزه.بیایید به دشمنانمان رودست بزنیم، بیایید مطمئن شویم که تمام خلق جهان به آنها می خندند! آیا آنها را دیده اید، این بازندگان مفلوک، لوده ها، مدیرعامل ها؟ آیا به سخنان این نخست وزیران و رؤسای جمهور، این نوکران «بازار» گوش کرده اید؟ بیایید توده ها را متقاعد کنیم که ستم پیشگان حاکم بر آنها – امپریالیست ها، نو استعمارگران و تمام واعظان دگم اندیش – چیزی فراتر از ابلهانی ترحم انگیز، طماع و مسموم کننده نیستند! بیایید آنها را بی اعتبار کنیم! بیایید آنها را دست بیندازیم.آنها از میلیون ها نفر می دزدند و میلیون ها نفر را به قتل می رسانند. بیایید دست کم آنها را مفتضح کنیم!بیایید ابتدا با افشای کسانی که به راستی پشت تبلیغات غربی قرار دارند با این تبلیغات مبارزه کنیم.بیایید این انقلاب را به چیزی خلاق، خنده دار و به راستی مفرح تبدیل کنیم! منبع: http://www.informationclearinghouse.info/article41859.htm ________________________________________[1] . Andre Vltchekفیلسوف، داستان نویس، فیلمساز و روزنامه نگار  محقق است. او چندین و چند جنگ را در کشورهای مختلف پوشش خبری داده است. تازه ترین کتاب های او «افشای دروغ های امپریالیسم» و «مبارزه علیه امپریالیسم غرب» نام دارند. منبع: هفته نامه چی چست استان آذربایجان غربی




تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن