واضح آرشیو وب فارسی:اندیمشک جوان: چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۴ – ۰۰:۵۶ شاید به جرات بتوان نامه چارلی چاپلین به دخترش را یکی از بزرگ ترین شایعات در تاریخ مطبوعات ایران دانست که هنوز سال ها بعد از افشای پشت پرده اش، بازهم در شبکه های اجتماعی نقل می شود. به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه خراسان نوشت: نامه […]چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۴ – ۰۰:۵۶ شاید به جرات بتوان نامه چارلی چاپلین به دخترش را یکی از بزرگ ترین شایعات در تاریخ مطبوعات ایران دانست که هنوز سال ها بعد از افشای پشت پرده اش، بازهم در شبکه های اجتماعی نقل می شود. به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه خراسان نوشت: نامه مشهور چارلی چاپلین به دخترش با عنوان «برهنگی، بیماری عصر ماست» را که حتی به چند زبان زنده دنیا از جمله انگلیسی، آلمانی و ترکی استانبولی ترجمه شده است، می توان بزرگ ترین شایعه یا سوءتفاهم در مطبوعات ایران دانست که با گذشت بیش از چهل سال از انتشارش، هنوز به عنوان یک اثر واقعی در شبکه های اجتماعی نقل و منتشر می شود. ماجرا به سال های دهه پنجاه در تحریریه مجله روشنفکر برمی گردد. فرج ا… صبا می گوید: « سی و چند سال پیش در مجله روشنفکر تصمیم گرفتیم به تقلید فرنگی ها ما هم ستونی راه بیندازیم که در آن نوشته های فانتزی به چاپ برسد. به هر حال می خواستیم طبع آزمایی کنیم. این شد که در ستونی، هر هفته، نامه هایی فانتزی به چاپ می رسید. آن بالا هم سرکلیشه فانتزی تکلیف همه چیز را روشن می کرد. بعد از گذشت یک سال دیدم مطالب ستون تکراری شده. یک روز غروب به بچه ها گفتم مطالب چرا این قدر تکراری اند؟ گفتند: اگر زرنگی خودت بنویس! خب، ما هم سردبیر بودیم. به رگ غیرتمان برخورد و قبول کردیم. رفتم توی اتاق سردبیری و حیران و معطل مانده بودم چه بنویسم که ناگهان چشمم افتاد به مجله ای که روی میزم بود و در آن عکس چارلی چاپلین و دخترش چاپ شده بود. همان جا در اتاق را بستم و نامه ای از قول چاپلین به دخترش نوشتم. از آن طرف صفحه بند هم مدام فشار می آورد که زود باش باید صفحه ها را ببندیم. آخر سر هم این عجله کار دستش داد و کلمه «فانتزی» از بالای ستون افتاد. همین شد باعث گرفتاری من طی این همه سال.» بعد از چاپ این نامه است که مصیبت شروع می شود: «آن را نوار کردند، در مراسم مختلف دکلمه اش می کردند، در رادیو و تلویزیون صد بار آن را خواندند، جلوی دانشگاه آن را می فروختند، هر چقدر که ما فریاد کشیدیم: آقا جان این نامه را چاپلین ننوشته، کسی گوش نکرد. بدتر آنکه به زبان ترکی استانبولی، آلمانی و انگلیسی هم منتشر شد . حتی در چند جلسه که خودم نیز حضور داشتم باز این نامه را خواندند و وقتی گفتم این نامه جعلی است و زاییده تخیل من، ریشخندم کردند که چه می گویی؟ ما نسخه انگلیسی اش را هم دیده ایم!» این نامه غیر واقعی علاوه بر دریافت مجوز انتشار در کتاب های متعدد از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در نمایشگاهی توسط معاونت فرهنگی وزارت کشور هم به نمایش عموم گذاشته شده بود. مایکل چاپلین ـ پسر چارلی چاپلین ـ وقتی سال ۱۳۸۰ میهمان جشنواره فیلم فجر شد، به خبرنگارها گفت پدرش آن قدر گرفتار بوده که فرصت نداشته برای بچه هایش نامه بنویسد؛ اما باز هم کسی باورش نشد. مانده فقط مرحوم چارلی چاپلین خودش از گور دربیاید، بگوید من این نامه را ننوشته ام، که البته با این وضع، باز هم امیدی نیست باور کنیم این نامه از بیخ و بن جعلی است!
چهارشنبه ، ۱۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اندیمشک جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]