تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1821024004
«استثنایی ترین» تخریب چی جنگ+عکس
واضح آرشیو وب فارسی:افکار نیوز: در جهان بی سابقه است که رزمنده با داشتن محدودیت حرکتی با دو عصا زیر بغل بتواند در زمان جنگ در چند سانتیمتری از خطر کاشته های مرگ را در «میدان مین» برداشت و خنثی کند. اما «علی اکبر رحیمی» که توان حرکتی بالایی نداشت توانست در 14 سالگی با حضورش در دل حادثه شگفتی بیافریند.به گزارش افکارخبر ، گردان «تخریب» واحدی تخصصی رزمی است که موانع پیشروی و نفوذ برای رزمندگان را حذف،خنثی یا نابود می کند و جلوی پیش روی دشمن را می گیرد. مهم ترین دستاود فعالیت گردان تخریب،کاهش آمار شهدا در عملیات های مختلف و کمک به پیشبرد سریع تر و دقیق تر عملیات های تهاجمی رزمندگان است. این واحد در آغاز و پایان هر عملیاتی حضور دارند. این گروه هم چنین پس از انجام عملیات با ایجاد موانع مین و انسداد مسیر، ضریب نفوذ دشمن را کمتر و کندتر می کند. در سختی و حساسیت عمل این واحد، همین بس که تخریبچی ها در رویارویی با دشمن، از داشتن هرگونه سنگری محروم بوده و وظایفشان را در دید مستقیم دشمن انجام خواهند داد. اکنون با توجه به مقدمه ای که در راستای شرح فعالیت های تخریب چیان بیان شد به معرفی یکی از استثنایی ترین عناصر تخریب چی دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران خواهیم پرداخت. در پی «تب» دچار فلج اطفال شد اسمش «علی اکبر رحیمی» است. او در روز 12 شهریور ماه 1345 در محله امامزاده حسن (ع) تهران بدنیا آمد.علی اکبر چهار برادر و چهار خواهر داشت و او که بچه سوم است در سال 1348 وقتی که دو سال داشت در پی «تب» دچار فلج اطفال شد و علیرغم درمان های آن موقع فقط با دو عصا توانایی حرکت داشت. این مسئله محدودیت های زیادی برای او ایجاد می کرد حس ترحم اطرافیان هیچگاه مورد توجه او نبود و او همیشه سعی در اثبات کردن خود به دیگران بود در سال 1352 درس خواندن را شروع کرد و محیط جدید و مقایسه خود با دیگران درس های زیادی برای او در بر داشت. نمی توانیم تو را ببریم/17 ساعت راهپیمایی با دو عصا در سال 1357 که انقلاب شد او 11 ساله بود و شوق پیوستن به انقلاب و انقلابیون از او یک فرد مصمم و با پشتکار ساخته بود سعی در عضویت بسیج داشت اما همیشه معلولیت و حرکت با دو عصا مورد توجه بعضی از ظاهربینان می شد و مانع او وتصمیم او بودند. ولی علی اکبر دست بردار نبود جنگ تحمیلی که آغاز شد فقط 13 سال داشت در تب و تاب حضور در جبهه های نبرد بود اما به دو علت یکی سن و دومی معلولیت و حرکت با دوعصا هیچکس او را جدی نمی گرفت. حتی اگر با گذشت زمان علت اول به شکلی حل می شد علت دوم و مهم همچنان پابرجا و بدون تغییر باقی می ماند اما این اشتیاق باعث شد سه بار تا پادگان آموزشی کرج برود و او را بر گردانند تا اینکه یک بار به ستاد مرکزی سپاه کرج رفت و بدون ثبت نام مراجعه کرد. سردار ناصح او را دید و تأکید: «بیا بیرون از صف. نمی توانیم تو را ببریم.» در یک نوبت دیگر برای اعزام به جبهه به پادگان امام حسین (ع) مراجعه کرد و در دژبانی به او می گویند: «نمی توانی بروی.» و در نهایت با اتوبوس برمی گردد. مسئول پایگاه بسیج شهید عاشری که مفقودالاثر است به علی اکبر می گوید: «آقای رحیمی با توجه به تاریخ تولدت شما را نمی برند خیالت راحت باشد.» این شهید مفقودالاثر نمی خواست نقطه تمرکز علی اکبر به معلولیتش باشد . علی اکبر رحیمی با عصا برای همین علی اکبر به فکر دستکاری در شناسنامه خود می افتد بنابراین در کپی شناسنامه خود دست می برد و تاریخ تولد را تغییر می دهد. او از اسلام آباد کرج تا کرج پیاده می آید و از میدان انقلاب تا میدان امام حسین (ع) با دو عصا پیاده و از آنجا تا پادگان امام حسین (ع) یک راننده او را می رساند مدت زمان پیاده روی او از ساعت 9 صبح تا ساعت 2 صبح روز بعد طول می کشد این راهپیمائی 17 ساعته در زمستان با دو عصا نشان از اراده قوی و ایمان راسخ علی اکبر برای حضور در جبهه داشت. در پادگان به او می گویند اشتباه آمدی و او بغض می کند اما خستگی و بلاتکلیفی مضاعف او را تسلیم نمی کند. علی اکبر در سن 14 سالگی شناسنامه اش را دستکاری کرده بود مسئول ارزیابی به او می گوید با توجه به معلولیت و عدم آموزش امکان اعزام او وجود ندارد و در نهایت با اصرار فراوان و پادرمیانی دیگران قبول می کنند که او فقط دوره آموزشی را گذرانده و برگردد. شاید فکر می کردنند اگر او سختی کار را با توجه به محدودیت های خود درک کند پشیمان می شود و حاضر به پذیرش صحبت های آنان خواهد شد. برای همین علی اکبر برای اثبات خود این شرط را می پذیرد. شگفتی ساز دوره تخریب دوره 18 بسیج در اسفند سال 1360 به مدت 45 روز شروع شد.او که متولد 1345 بود فقط 14 سال داشت در این دوره که برادران عباس عبادی، شهرام نور صالحی، مهدی صالحی، مهدی آزادی، وحید بهاری، شهید بهزاد آهن دوست، مصطفی طاهری،شهید اسماعیل بلند قامت، بهزاد آسائی و اسرافیل کشاورز نیز حضور داشتند و شاهد تلاش ها و فعالیت های طاقت فرسای او بودند دوره را در تاریخ 31 فروردین 1361 به اتمام می رساند. علی اکبر رحیمی علی اکبر تمام موانع میدان صبحگاه را با دو عصا با موفقیت طی می کند و موجب تعجب و شگفتی همه می شود او در گروهان 6 حضور داشت و قرار شد از دوره 18 بسیج 47 نفر دوره تخصصی تخریب و انفجارات را طی کنند که مدت زمان این آموزش 10 روز آخر دوره 45 روزه بود بعد از آموزش تخریب گفتند: «طبق وعده باید برگردی.» او که موفق شده بود دوره آموزشی را با موفقیت بگذراند و به دوستان و هم دوره ای های خود به شدت وابسته شده بود حاضر نبود به این راحتی دست از اصرار و تقاضای خود بردارد در گوشه ای از پادگان می نشیند و فریاد می زند: «خدایا این چه وضعیتی است ؟ همه می روند و من نمی توانم بروم!» و با بغض و گریه در حال خود بود که فردی با لباس سپاه و بسیار خوش سیما دستش را بر روی شانه او می گذارد و به او می گوید: »برو کنار اتوبوس ها و مطمئن باش صدایت می کنند.» با خوشحالی با این مرد پاسدار روبوسی می کند و خدا خواسته کنار اتوبوس های می رود. تا می رسد اسم علی اکبر را می خوانند با سربلندی تمام سوار اتوبوس . در راه آهن تهران ناخودآگاه سعی در مخفی کردن خود دارد و هنوز واهمه دارد که کسی از او بپرسد: «شما کجا می روید ؟ و نمی توانید بروید.» در نهایت به اهواز و به مقر بچه های تخریب در جاده اهواز – آبادان «کوت عبدالله» مقری به نام «نساجی» می رسند. از مربیان او در این دوره آموزشی شکوهی فر و آجرلو مربی تاکتیک را به یاد دارد.عملیات «الی بیت المقدس» آغاز می شود و محمود باصر به او می گوید: «شما باید در تعاون فعالیت کنید.» علی اکبر می پرسد:« تعاون یعنی چه ؟ و کارش چیست ؟» به او توضیح می دهند که بایستی آمار شهدا و مجروحان را ثبت کنی و کارهای دیگر. او خوشش نمی آید و می گوید: «من آمدم بجنگم و آموزش های دیگری دیده ام.» به او می گویند: «این دستور فرمانده است باید بمانی.» بنابراین می پذیرد . سوسنگرد و پاکسازی میدان مین در سوسنگرد به پاکسازی میادین مین می رود شکل ورود او به میدان مین جهت پاکسازی بسیار خاص و ویژه است چون در میادین مین بایستی حداقل تماس با زمین را داشت اما علی اکبر که دو عصا علاوه بر دو پای ضعیف داشت حداکثر تماس را داشت و این احتمال حادثه و روی مین رفتن را افزایش می داد برای همین با شیوه خاصی ورودش به میدان مین همه را مبهوت و متحیر می کرد . در عملیات های والفجر 1 ، والفجر 3 ، خیبر و بدر در کسوت یک تخریبچی حضور داشت. برادرش شهید اصغر رحیمی در گردان تخریب لشکر 10 سید الشهدا حضور داشته که به شهادت رسید. علی ولی زاده که در آن دوران مسئولیت تخریب جنگ را بر عهده داشته است می گوید:«در دوران دفاع مقدس در میان رزمندگان اسلام، گروهی بودند که از میان خوبان، بهترین ها و شجاع ترین ها انتخاب می شدند و به عبارتی همان السابقون السابقون بودند که در عین گمنامی و در حالی که دور از محل استقرار لشکر آموزش می دیدند و بیشتر در چادر می زیستند، در آسمان شهیر شهر شده بودند. آنان همانانی بودند که پیش از همه وارد عملیات می شدند و تا به امروز نیز میدان عملیات را ترک نکرده اند. آری آنان تخریبچی بودند و اگر بگوییم نزدیک ترین ها به شهادت، سخن به گزاف نرانده ایم. علی اکبر رحیمی در بین نیروهای تخریبچی افرادی بودند که وقتی آن ها را می دیدیم تعجب می کردیم و باور نمی کردیم که قدرت ولایت و ایمان این قدر باشد که نوجوانی با عشق و شوریدگی و آزادی از همه قید و بندهای دنیوی، خود را به خطرناک ترین یگان یعنی تخریب برساند و به سخت ترین مأموریت ها برود. مثلا یک بسیجی داشتیم که معلول مادر زاد بود و خودش را به تخریب معرفی کرده بود و هنوز هم زنده است. او که بدون عصا قادر به راه رفتن نبود در شب های عملیات یا زمان های خنثی سازی میدان های مین، خودش را روی زمین می کشید و با دقت و سرعت تمام مین ها را خنثی می کرد.»
سه شنبه ، ۱۲آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: افکار نیوز]
[مشاهده در: www.afkarnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
صفحات پیشنهادی
«استثنایی ترین» تخریب چی جنگ چه کسی است؟+عکس
در جهان بی سابقه است که رزمنده با داشتن محدودیت حرکتی با دو عصا زیر بغل بتواند در زمان جنگ در چند سانتیمتری از خطر کاشته های مرگ را در میدان مین برداشت و خنثی کند گردان تخریب واحدی تخصصی رزمی است که موانع پیشروی و نفوذ برای رزمندگان را حذف خنثی یا نابود می کند و جلوی پیش روی دش«استثناییترین» تخریبچی جنگ چه کسی است؟
چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۹۴ - ۰۹ ۰۴ در جهان بیسابقه است که رزمنده با داشتن محدودیت حرکتی با دو عصا زیر بغل بتواند در زمان جنگ چند سانتیمتری از خطر کاشتههای مرگ را در میدان مین برداشت و خنثی کند اما علیاکبر رحیمی که توان حرکتی بالایی نداشت توانست در 14 سالگی با حضورش در دل حادثه«استثنایی ترین» تخریبچی جنگ
علی اکبر تمام موانع میدان صبحگاه را با ٢ عصا با موفقیت طی می کند و موجب تعجب و شگفتی همه می شود او در گروهان ٦ حضور داشت و قرار شد از دوره ١٨ بسیج ٤٧ نفر دوره تخصصی تخریب و انفجارات را طی کنند شهروند در گزارشی به شگفتی ساز دوران دفاع مقدس پرداخته است اسمش علی اکبر رحیمی است«استثنایی ترین» تخریب چی جنگ چه کسی است؟
در جهان بی سابقه است که رزمنده با داشتن محدودیت حرکتی با دو عصا زیر بغل بتواند در زمان جنگ در چند سانتیمتری از خطر کاشته های مرگ را در میدان مین برداشت و خنثی کند اما علی اکبر رحیمی که توان حرکتی بالایی نداشت توانست در ۱۴ سالگی با حضورش در دل حادثه شگفتی بیافریند عصر بانک گ«استثناییترین» تخریبچی جنگ |اخبار ایران و جهان
استثناییترین تخریبچی جنگ علیاکبر تمام موانع میدان صبحگاه را با ٢ عصا با موفقیت طی میکند و موجب تعجب و شگفتی همه میشود او در گروهان ٦ حضور داشت و قرار شد از دوره ١٨ بسیج ٤٧ نفر دوره تخصصی تخریب و انفجارات را طی کنند کد خبر ۵۴۳۴۲۹ تاریخ انتشار ۰۹ آبان ۱۳۹۴ - ۰۷ ۴۶ - 31 O«استثناییترین» تخریبچی جنگ
استثناییترین تخریبچی جنگ روز نو شهروند در گزارشی به شگفتی ساز دوران دفاع مقدس پرداخته است اسمش علیاکبر رحیمی است او در روز ١٢شهریورماه ١٣٤٥ در محله امامزاده حسن ع تهران به دنیا آمد علیاکبر ٤ برادر و ٤ خواهر داشت و او که بچه سوم است در سال ١٣٤٨ وقتی که ٢ سال«استثنایی ترین» تخریبچی جنگ را بشناسید
در جهان بی سابقه است که یک نفر با داشتن محدودیت حرکتی با دو عصا زیر بغل بتواند در زمان جنگ در چند سانتی متری از خطر کاشته های مرگ را در میدان مین برداشت و خنثی کند اما علی اکبر رحیمی که توان حرکتی بالایی نداشت توانست در 14 سالگی با حضورش در دل دفاع مقدس شگفتی بیافریند آن طور که«استثنایی ترین» تخریب چی جنگ کیست؟+عکس
در جهان بی سابقه است که رزمنده با داشتن محدودیت حرکتی با دو عصا زیر بغل بتواند در زمان جنگ در چند سانتیمتری از خطر کاشته های مرگ را در میدان مین برداشت و خنثی کند اما علی اکبر رحیمی که توان حرکتی بالایی نداشت توانست در 14 سالگی با حضورش در دل حادثه شگفتی بیافریند به گزارش گروهتخریب شخصیت، بزرگترین ناهنجاری کشور است
کرمان ـ خبرنگار اطلاعات در دوران پسا تحریم افرادی برای پر کردن کیسه های خود اقدام خواهند کرد که تاکنون 35 مورد در این زمینه شناسایی شد و باید با همکاری مردم روزنه های سوء استفاده را مسدود کنیم محمد باقر الفت معاون اجتماعی و پیشگیری قوه قضائیه در نشست شورای پیشگیری از وقوع جرمعکس/ خاص ترین و استثنایی ترین لیموزین در ایران
عکس خاص ترین و استثنایی ترین لیموزین در ایران آفتاب تاریخ انتشار ۰۵ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷ ۵۸-
گوناگون
پربازدیدترینها