واضح آرشیو وب فارسی:تین نیوز: تین نیوز | مبنای عزل و نصب مدیران ارشد چیست؟ جهانگیر دریابانی در مطلبی که با این عنوان در تین نیوز منتشر شده در پاسخ به این پرسش نوشته است: " متاسفانه عزل و نصب های فاقد وجاهت کارشناسی و معقول در انتصاب مدیران ارشد، ضررهای جبران ناپذیری به پیکره سازمان ها و ادارات وارد می نماید که از اهم آن می توان به نا کار آمدی در حوزه مدیریتی فرد منتخب، افزایش هزینه تمام شده کارها، افت چشمگیر بهره وری بهره وری و از بین رفتن فرصت ها و سرمایه ها اشاره نمود. مهمترین ضایعه این چنین مدیریتی که فاقد تخصص و تجربه لازم در پستی که به ایشان محول شده است، نداشتن درک صحیحی از اولویت بندی مسائل سازمان تحت امر خود است و مدیری که اولویت بندی صحیحی از مسائل سازمان خود نداشته باشد، با اتلاف وقت و سرمایه های سازمان باعث از بین رفتن فرصت های کسب و کار آن مجموعه می گردد و تدریجاً این مسئله گریبانگیر تمام اجزاء سازمان شده و مانند یک غده سرطانی در تمامی اجزاء سازمان ریشه کرده و نهایتاً به مرگ آن سازمان منجر می شود..." 1- در سال 1374 الی 1375 بانک مدیران کشور از طریق مرکز آموزش مدیریت دولتی ایران در نرم افزار اوراکل طراحی و از طریق دفترچه تقریبا 10 صفحه ای کلیه مشخصات فردی، تحصیلی، دانشی، توانایی ها، مهارتها و بسیاری از متغیرها و فاکتورهایی که در انتخاب یک مدیر نیاز است از دستگاه های اجرایی کشور جمع آوری و در سیستم مذکور درج و عملیاتی گردید. ولی چرا از آن به عنوان یک سیستم تصمیم یار و مشاوره برای انتخاب و انتصاب مدیران استفاده نشد و نمی شود، به دلیل این است که در آن دیگر اعمال نظر و سلیقه و انتساب و قومیت و اهلیت و حزبیت و ... محلی از اعراب نداشت، بنابراین خروجی آن و تعیین افراد برای تصدی پست های مدیریتی که مورد نیاز دستگاه های اجرایی بود هیچ قرابت و تشابهی با آنچه الان جاری و ساری است نداشت، پس این سیستم طراحی شده با آن اهداف متعالی از دور خارج شده و دوباره انتخابات و انتصابات بر اساس تعداد صندلی های خالی اتوبوس پارک شده جلو در سازمان برای انتقال مدیران این سازمان به سازمان دیگر که مدیرعامل آن تغییر کرده، تبدیل شد. راهکار و چاره چیست: راهکار استفاده از ماشین برای انتخاب مدیران است (همان سیستم اطلاعات یا بانک مدیران کشور) که هیچ گونه اعمال سلیقه ای صورت نپذیرد و در ضمن بپذیریم که بین مدیران سیاسی و اجرایی واقعا تفاوت وجود دارد. معمولا در یک سازمان بین 3 تا 5 درصد از مدیران آن مدیران سیاسی هستند و بعضا اگر نیاز بود از دیگر سازمانی جابجا و انتصاب شوند نه یکباره بالغ بر 85 درصد از مدیران از بیرون سازمان وارد شوند. نتیجه گیری کلی اینکه : 1- از سیستم بان اطلاعات استفاده کنیم 2- بین میران اجرایی و سیاسی تفاوت قائل باشیم 3- مدیران اجرایی که عملکرد مطلوبی دارند چه نیازی به تغییر آنها وجود دارد 4- به منافع سازمان فکر کنیم نه به فکر نگهداری یک نفر در راس هرم یک سازمان 5- واقعا همت کنیم و موارد مذکور را از همین امروز در دستگاه های اجرایی 18000 گانه کشور عملیاتی کنیم تا به اهداف متعالی سازمان ها و کشورمان در افق 1404 دست یابیم. 2- جدا از انتصاباتی که بدون ضابطه و بدون اعلام، دلایل آن است هیچ نظام ارزیابی عملکرد هم وجود ندارد و چه بسا مدیران ارشدی که کارایی ضعیفی دارند ولی سنجشی برای میزان کارایی وجود ندارد وجود ندارد مگر آن که شخص وزیر خودش به نظرش بیاید که آن مدیر ارشد ضعیف عمل کرده است و البته افراد برای آن که مدیر مافوق متوجه عملکرد ضعیفش نشود به ترفندهایی همچون چاپلوسی های حرفه ای روی می آورند. در حالی که هر پیمانکار و هر مشاوری که انتخاب می شود در مراحل مختلف کار مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرند اما وجود مدیران ضعیف و استمرار مدیریت ایشان نشان می دهد برای مدیران دولتی هیچ نظام ارزشیابی مدونیی وجود ندارد یا اگر وجود دارد، کارآمد نیست. 3- انتصابات خارج از چارچوب متاسفانه ضربات مهلکی بر بدنه وزارتخانه ها وارد کرده و موجب عدم انگیزه کارکنان و کارشناسان و مدیران شده و چه بسا موجب خسارت های هنگفت به واسطه تصمیمات مدیران تازه منصوب شده با اعمال سلایق شخصی بر بیت المال شده اند. سوال من از وزرا این است که آیا عزل مدیرانی که سالها در این سمت ها در حال انجام وظیفه بودند و از کارشناس شروع به کار کرده و سلسله وار ترقی نموده اند و انتصاب مدیرانی که هیچ سنخیتی با سمت خود ندارند یا اگر هم دارند از سایر وزارتخانه ها یا مشاغل غیر مرتبط منصب می شوند موجب بهبود عملکرد مدیریتی خواهد بود؟ بنابراین مشخص می شود که وزرایی که توان کار با بدنه سازمان را ندارند و افراد غیر را منصوب می نمایند دنبال منافع خویش هستند نه کار و این یک هشدار به سازمانهای نظارتی است. یکی از دلایل فساد در سازمان ها اهم ین گره مفقوده است. 4- در زمان های گذشته برای انتصاب در سمت های مدیر کل به با لا کمیته انتصاباتی بود و بر اساس ارزش ها و معیارها انتصابات صورت می گرفت ولی حالا خیر. چرا وزرا بی توجهی می کنند؟ چه سازمانی و یا اشخاصی باید به این موضوعات توجه کنند؟
سه شنبه ، ۱۲آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]