تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شش (صفت) در مؤمن نيست: سخت گيرى، بى خيرى، حسادت، لجاجت، دروغگويى و تجاوز.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826544524




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

لئواشتراوس؛ بازگشت به فیلسوفان دوره میانه اسلام


واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه ستاره صبح: گروه اندیشه: اشتراوس در خانواده ای یهودی در ۲۰ سپتامبر سال ۱۸۹۹ در شهرک کوچک کیرشن در منطقه پروس در امپراتوری آلمان به دنیا آمد و در سال1973در ایالات متحده آمریکا درگذشت. بیشتر آثار اشتراوس به تفسیر متون قدیمی تاریخ فلسفه به ویژه آثار افلاطون و ارسطو اختصاص دارد که برای تفسیر آنها از آثار فلاسفه مسلمان و یهودی قرون وسطی همچون ابن میمون و فارابی بهره می گیرد. وی از منتقدان فلسفه مدرن است و معتقد است که دیدگاه های فلاسفه قدیمی و ادیان وحیانی به مراتب محکم تر از نظرات پایه گذاران فکری مدرنیته همچون ماکیاولی، هابز، لاک و روسو بوده است و تلاش دارد تا نشان دهد که فلاسفه مدرن تنها با نادیده گرفتن استدلال های فلاسفه قدیمی توانسته اند بر آنها پیروز شوند. برای آشنایی با این فیلسوف بزرگ، شما را به خواندن مقاله زیر دعوت می کنیم. *** اندیشه های لئو اشتراوس سخن گفتن از اعتقادات و نظریات اشتراوس بسیار دشوار است چراکه او نگرش افلاطونی را دنبال می کند که به «شهر» (محل زندگی سیاسی و فضای عمومی) به مثابه غار-زندان می نگرد. از دیدگاه او مجادلات سیاسی روزمره چیزی جز بحث در مورد سایه های روی دیوار نیست و غایت فلسفه سیاسی بیرون رفتن از شهر و تأمل در باب مسائل بنیادی است. از طرف دیگر آثار اشتراوس سرشار از نکات ریز و دقیق و مشحون از نقل قول های مستقیم و ارجاعات مکرر به آثار مختلف هستند. از نظر اشتراوس هیچ کلمه ای در اثر یک نویسنده درجه اول اتفاقی نیست و حتی استفاده از یک کلمه به جای کلمه دیگر ممکن است در فهم معنای متن به خواننده کمک کند. به همین دلیل خواندن آثار اشتراوس نیازمند رفت و برگشت مکرر به متن اصلی و بازخوانی متون قدیمی است. علاوه بر این اشتراوس معمولاً از نتیجه گیری خودداری می کند و از خواننده می خواهد که خود با مراجعه به متن به قلب اثر هدایت شود. به همین دلیل مطالعه آثار اشتراوس نیازمند حوصله زیاد و ترجمه های بسیار دقیق (هم از اثر اشتراوس و هم از متن اصلی) و حتی آشنایی به چند زبان  مختلف است. از نظر اشتراوس فلسفه و سیاست قابل تفکیک نیستند. در باور او فلسفه سیاسی با محاکمه و اعدام سقراط پا به عرصه وجود گذاشت. این بحث سقراط که فلاسفه برای مطالعه «طبیعت» بایستی به سراغ مطالعه «طبیعت انسان» بروند و در زبان افلاطون به صورت «انسان یک حیوان سیاسی است» ترجمه شده، از نظر اشتراوس یکی از مهمترین مباحث تاریخ فلسفه است. اشتراوس نوشته است که نیچه نخستین فیلسوفی بود که به خوبی نسبی گرایی را درک کرد و ایده نسبی گرایی ریشه در موافقت کلی با تاریخی گرایی هگلی دارد. هایدگر اما تفکر نیچه را بهسازی کرده و به آن جنبه سیاسی بخشید. نیچه معتقد بود که اصول فکری ما همچون اعتقاد به پیشرفت به همان اندازه سایر اصول قدیمی نسبی هستند و تنها راهی که برای خروج از این نسبی گرایی انتخاب یک دروغ زندگی بخش به جای یک حقیقت مرگبار و ساختن یک «افسانه» است. هایدگر اعتقاد داشت که نیهیلیسم تراژیک نیچه ناشی از یک مفهوم ناقص غربی از وجود است که ریشه آن به تفکرات افلاطون می رسد. انتقاد از تاریخی گرایی نکته محوری در اندیشه اشتراوس این است که حقایق فلسفی زمانمند نیستند. یعنی سوالات بنیادین فلسفه در تمام زمان ها مشترک است. از همین منظر است که اشتراوس با تاریخی گرایی مخالفت می کند. دیدگاه تاریخی گرایی معتقد است بستر تاریخی که هر شخص در آن زندگی می کند شیوه اندیشیدن او را تعیین می کند و از آنجا که گذشتگان در فضای تاریخی بسیار متفاوتی زندگی کرده اند امکان دستیابی به نظرات واقعی آنها غیرممکن است. از نظر اشتراوس آن چه مانع فهم درست قدما می شود تغییر دوران تاریخی نیست، بلکه سلطه نگرش مدرنی است که یا نظریات قدما را از اشتباه می کند و از بررسی آنها به استناد برداشتی دگماتیک و متعصبانه از مفاهیم مدرن (همچون پیشرفت و دموکراسی) طفره می رود و یا همین عقیده تاریخی گرایی رایج که امکان دستیابی به نظرات حقیقی قدما را به دلایل هرمنوتیکی و تاریخی ناممکن می داند. در نتیجه تلاش اشتراوس بر دو محور استوار است؛ اول این که نشان دهد نظرات قدما رد نشده اند بلکه نادیده گرفته شده اند و دوم این که تاریخی گرایی هایدگری نامعقول و بی پایه است.  به همین دلیل شعار همیشگی او اینست: «فهمیدن آثار فلاسفه قدیمی به همان صورتی که خودشان آنها را می فهمیده اند» اشتراوس در معروف ترین کتاب خود که «حق طبیعی و تاریخ» نام دارد به تاریخ گرایی حمله می کند. از نظر او این جریان با نفی تمایز میان «گمان» و «دانش» (دوکسا و اپیستمه)، «عرف» و «طبیعت» (نوموس و فوسیس) به نفی تمام و کمال ایده «حق طبیعی» (استانداردهای عینی که می تواند مبنای طرح قوانین سیاسی و اخلاقی باشد) و حتی امتناع فلسفه در معنای جست وجوی دانش و حقیقت منجر می شود. اگر تمایز میان دانش و گمان فرو بریزد، فلسفه هم به عنوان شرط ضروری حق طبیعی فرو خواهد ریخت. اشتراوس همیشه اصل را بر این می گیرد که فلاسفه بزرگ بهتر از ما مسائل را می فهمیده اند و ما نباید خود را داناتر از آنها فرض کرده و نظرات آنها را با توجه به عقاید خود تفسیر کنیم. حرف یک فیلسوف خارق العاده همچون ارسطو هرچه قدر هم برای ما نامعقول باشد بایستی جدی گرفته شده و دلیل موافقت ارسطو با آن بررسی شود. برای مثال این دیدگاه ارسطو که دموکراسی رژیم نامطلوبی است را نباید به حساب تفکرات منسوخ یونانیان و تأثیرپذیری ارسطو از عقاید اشتباه رایج در جامعه آن دوران بگذاریم، بلکه باید آن را بررسی کرده و دلایل او را به دقت بسنجیم. به همین دلیل است که خوانش اشتراوس از متن آثار فلاسفه بی شباهت به خوانش متون مقدس مذهبی در مدارس مذهبی نیست. شیوه تفسیر یکی از جدلی ترین وجوه اندیشه اشتراوس اعتقاد او به وجود مطالب پنهان در آثار نویسندگان قدیمی است. اشتراوس معتقد است که بسیاری از نویسندگان بزرگ قدیمی به دلایل مختلف نظریات خود را در باطن آثار خود مخفی ساخته اند و برای دستیابی به اعتقادات اصلی آنها باید وجوه پنهانی آثار آنها را کشف کرد. یکی از روش های کشف وجوه پنهانی «عددشناسی» است. برای مثال او در کتاب «اندیشه هایی در باب ماکیاولی» بخش های مفصلی را به بررسی تعداد فصل های کتاب شهریار ماکیاولی و تعداد کلمات و ارتباط این اعداد با یکدیگر اختصاص  می دهد. وی نتیجه می گیرد که برای فهم بسیاری از فصول کتاب های ماکیاولی بایستی همان فصل را در کتاب های دیگر او مطالعه کرد. مثلاً فصل ۱۱ شهریار که به «شهریاری های کلیسایی» می پردازد باید در پرتو فصل ۱۱ کتاب گفتارها که مربوط به «دین رومی ها» است درک شود. وی با همین روش به این نتیجه می رسد که ماکیاولی اندیشمندی به شدت «ضدمسیحی» بوده و منشاء تمام بدی ها و نابسامانی های زمان خود را در آموزه های مسیحی می دیده است. برای مثال ماکیاولی در فصل ۱۳۴ شهریار داستان جالوت و داوود را نقل می کند اما به شیوه ای اشتباه و چاقویی را هم در دست داوود می گذارد که در داستان کتاب مقدس وجود ندارد. روش دیگر اشتراوس برای درک مطالب پنهانی در آثار فلاسفه توجه به اشتباهات آشکار نویسندگان بزرگ است. گاهی دیده می شود که نویسنده ای نقل قولی از یک اثر مشهور می آورد که در آن اثر وجود ندارد یا نقل قولی را به شخص دیگری نسبت می دهد یا داستانی را به شیوه اشتباه روایت می کند. اشتراوس معتقد است نویسندگان بزرگ از این اشتباهات عمدی برای رساندن پیام های خود سود می برده اند. نباید پنداشت که وجود جنبه های باطنی در متون قدیمی کشف اشتراوس است. این امر در روزگاران پیش کاملاً شناخته شده بود و اشتراوس دوباره به آن توجه کرده و بر اهمیت آن واقف گشته است. برای مثال فارابی می گوید: «افلاطون حکیم از گشودن اسرار علم در نزد خاص و عام اکراه داشته است از همین رو با توسل به کنایه و رمز و تمثیل و مغلق گویی کوشیده است فلسفه را از اغیار و نااهلان حفظ کند و نگذارد فلسفه توسط این افراد به کژراهه کشانده شود یا به دست کسانی بیفتد که ارزش آن را نمی دانند یا به شیوه ای نادرست از آن استفاده می کنند». ابن میمون نیز در پیشگفتار کتاب دلالة المتحیرین می نویسد که کتابش به عمد حاوی تناقض های مخفی است زیرا به هنگام صحبت از مسائل مبهم، مخفی کردن برخی مسائل و آشکار ساختن بعضی دیگر  ضرورت دارد. اما چرا بسیاری از نویسندگان باستان از چنین شیوه عجیبی برای نگارش استفاده می کرده اند؟ به نظر اشتراوس مهمترین و بارزترین دلیل ترس از پیگرد و خطری بود که از ناحیه جامعه و حکومت متوجه فلسفه می شد. فیلسوفان باید خود را در جوامع بسته و رژیم های جبار زمانه خود حفظ می کردند. اما یک خطر دیگر که چندان آشکار نیست خطری است که از ناحیه فلسفه متوجه جامعه می شد. فلسفه باورهای جامعه را زیر سوال می برد و فلاسفه به خاطر مسئولیتی که در مقابل جامعه خود دارند بایستی به عقاید و باورهای عمومی احترام بگذارند.


دوشنبه ، ۱۱آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روزنامه ستاره صبح]
[مشاهده در: www.setaresobh.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن