تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830045128




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

12 بوسه ای که نثار شهید «مدافع حرم» کردم


واضح آرشیو وب فارسی:منبری ها: شهید مهدی علیدوستی از شهدای مدافع حرم ایرانی بود که در سوریه و در مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید. حسن امیرآبادی دوست و همرزم شهید علیدوستی دقایقی به صحبت راجع به این شهید عزیز پرداخت.به گزارش "منبری ها" شهید مهدی علیدوستی از شهدای مدافع حرم ایرانی بود که در سوریه و در مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید. حسن امیرآبادی دوست و همرزم شهید علیدوستی دقایقی به صحبت راجع به این شهید عزیز پرداخت و گفت: *آخرین خداحافظی مهدی را 12 بار بوسیدم مهدی علیدوستی از رفقای صمیمی و دوست داشتنی من بود. که علاوه بر همکار، همسایه و همرزمم نیز محسوب می شد. او تنها همکاری بود که بیرون از محیط کار با هم مراوده داشتم. آخرین باری که مهدی و دیگر همرزمانم به سوریه سفر می کردند من هم برای خداحافظ رفتم، با هر کدام از رفقا که روبوسی می کردم، همین که بر می گشتم مهدی را می دیدم و دوباره با او روبوسی می کردم اگر اشتباه نکنم 12 بار مهدی را بوسیدم. آخرین بار گفتم مهدی تا اشکم را در نیاوردی خواهش می کنم که سوار ماشین شو و برو. مثل همیشه همان لبخند خاصش روی لب هایش نشست و سوار اتوبوس شد. بعد از شهادتش اکثر عکس هایش که با رفقایش در گردان انداخته بود همان لبخند همیشگی اش می درخشید. *پولش مشکل گشا بود خاطرم هست یک ماه قبل از اعزام به سوریه بود که در محله مهدی کاری داشتم زنگ زدم که از پادگان به اتفاق هم برویم، در آن روز مشکلی برایم پیش آمده بود و مقداری پول نیاز داشتم به شهید علیدوستی گفتم مهدی 100تومان داری به من بدهی دو هفته دیگر به حسابت واریز می کنم. بلافاصله دست در جیبش کرد و 100 هزار تومان داد، به شوخی گفتم اگر می د انستم آنقدر پول همراهت داری مبلغ بیشتری درخواست می کردم، حالا از شوخی گذشته پول را احتیاج داشتی که همراهت بود؟ اگر لازم داری نمی خواهم زحمت بیافتی برادر! در جواب گفت نه یکی از رفقا این مبلغ را به من بدهکار بود و امروز صبح پس داد ان شاءالله حالا هم قرار است مشکل شما را برطرف کند. *جای خالی مهدی در هیئت امام حسین(ع) توی پادگان چند سالی بود که هئیت شور و حال سابق را نداشت، مهدی میان دار خوبی بود به او گفتم بیا برنامه هیئت را جدی تر پیگیری کنیم مداح می خواند او میانداری می کرد و بچه های پادگان حلقه می زدند و عزاداری می کردیم چند روز قبل از شهادت مهدی در همین ایام محرم برادرش سجاد آمد پادگان وقتی سجاد را دیدم دلم گرفت اشک در چشم هام حلقه زد انگار به من الهام شده بود مهدی قرار است پر بکشد. به برادرش گفتم هر سال مهدی اینجا بود حالا تو جایش را پر کردی. *در ماموریت ها دو بار تا مرز شهادت رفت در منطقه شمال غرب برای پاک سازی میدان مین ماموریت داشتیم و در آنجا یک منطقه ای را برای میدان تیر درست کرده بودیم کنار سیم خار دار ها مین های متعددی بود باد و خاک نشانه ها و سیم خاردار ها را مستتر کرده بود مهدی رفت و یکی از مین در کنار پایش منفجر شد به سرعت رفتیم بالای سرش، موج انفجار مهدی را گرفته بود وقتی سر حال آمد به شدت گریه می کرد و ناراحت بود می گفت تا مرز شهادت رفتم اما شهید نشدم حال و هوای عجیبی داشت. یک بار هم در سیستان و بلوچستان با تعدادی از همکاران برای انجام ماموریتی که مسلح بودیم سوار ماشین تویوتا شدیم و در بیابان در یک دست اندازی یکی از همکاران افتاد و دستش رفت روی ماشه و یک تیر شلیک شد که از کنار صورت شهید علیدوستی عبور کرد. *خبر شهادت توی مسجد برای نیروهای بسیج کلاس های ضد شورش می گذاشت و کلا نیروی عملیاتی بود. در تلاش بود تا نیروهای جدید و زبده پرورش بدهد، وقتی خبر شهادتش را آوردند بچه های بسیج با من تماس گرفتند و گفتند: می خواهیم درب منزلشان پلاکارد بزنیم و من مانع این کار شدم چون می دانستم هنوز خانواده مطلع نیستند، پدر مهدی روحانی وارسته ای است و برای تبلیغ در ایام محرم به زادگاهش ارومیه عزیمت کرده بود به وسیله یکی از رفقا که با پدر شهید علیدوستی به ارومیه رفته بود خبر را رساندیم.


شنبه ، ۹آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: منبری ها]
[مشاهده در: www.menbariha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن