واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: هرچند ائتلاف ادعایی ما نه برای شاغلین که متوجه بازنشستگان نظامی است اما به هرترتیب سعی میکند ،جامعه شناسی سیاست نظامی گرایانه را اندگی ژرف نگرانه واکاوی کند.نظامیان اما به نظر افلاطون، بارزترین اقشار مهم هر جامعه ای هستندواو بعد از حاکمان مهم ترین نقش را متوجه این سیم روحان می داند. اما فقط افلاطون نیست که نقش مهم این قشر را یادآوری میکند.حتی در دوران معاصر و در داخل چارچوب انقلاب اسلامی هم نقش ممتاز این قشر تثبیت و یادآوری شده است.مثلا این گفته امام راحل که فرمود اگر سپاه نبود کشور هم نبود.هرچند نیروی نظامی و انتظامی در ایران دارای تنوع ماهیتی و ماموریتی هستند اما تاکنون در عرصه تقاطع سیاست و نظامیگری سپاه گوی سبقت از بقیه ربوده است. باری سوال این وجیزه این است که چرا نظامیان در عرصه های سیاسی ایران بخصوص شهرهای کوچک نقش بیشتری ایفا می نمایند .پاسخ راحت این سوال شاید در شبکه های اجتماعی پرمخاطب بخشی از نیروهای مسلح باشد که در اختیار دارند اما این پاسخ قانع کننده نیست چرا که معلمان و اساتید از شبکه های منسجم تری برخوردارند .شاید نگاه منصفانه تری بتواند پاسخ سوال مارا به ذهن متبادر کند.ماهیت نظامی گری در ایران بخصوص در سپاه و نیروی انتظامی که معطوف به ایدولوژی و ترازهای انقلابی گری است معمای سیاست نظامی گرایانه را بنظر میتواند حل کند. یک پای سیاست ایدولوژی است و پای دیگر آن تاکتیک های سیاسی. اما از آنجاییکه تاکتیکهای سیاسی در کشورهای ایدولوژیک به مباحث امنیتی بسیار نزدیک اند بنابراین راه برای کسانیکه هم ایدولوژیک هستند و هم ترتیبات امنیتی را بلدند هموارتر است .امروز ترتیبات تقسیم بندی های سیاسی استان ما ترتیبات نظامی گرایانه است چه راست و چه چپ.مثلا حمید بنابی فرماندهی کمیته های انقلاب به پاخاسته و از مجلس پنجم به این سو گزاره های راست سنتی را مراقبت نمود ه . حتی آیت الله شبستری در تهران سابقه کار نظامی در کمینه منطقه ۱۴تهران را تجربه کرده است. با پایان جنگ تقسیم بندی های سیاسی شاهد حضور گسترده نظامیان سابق شده است. فرماندهان دیروز اما در سیاست چندان ایدولوژیک و انقلابی عمل نکرده اند.مولوی به شمع خانی بیشتر گرایش داشته آن هنگام که خاتمی در قامت رقیب وی بود.او معتدل بوده و حتی سال 88مصالح نظام را بر منافع ستاد ترجیح داد. فرهنگی سنتی اما مشی اعتدالی را دو دوره کامل تجربه کرد و امروز همراه با نرمش نظام او نیز چرخید .سعیدی معتدل اما در جریانات پایداری زیاد باقی نماند تاجاییکه ولایتی را به جلیلی ترجیح داد. شگفتی داستان بیگی است که برعکس آب شنا نمود و بجای قالیباف هم کسوت به جلیلی آرمانگرا رای داد.اکنون اما تاریخ می خواهد باردیگر این نیروها را گرد آورد .مثل دفاع مقدس کریم عابدی و مولوی و فرهنگی و بیگی و سعیدی اما دوسوی سیاست را خواهند ساخت. جاییکه جلیل زاده تجربه تلخ شکست شعارهای رادیکال را در کارنامه خود ثبت نمود شاید به بقیه یاد داد کسوت نظامیگری به حد خود در مظان افراط و اقتدارگرایی است شعارهای آنچنانی سبب موفقیت سیاسی نمیشود.
شنبه ، ۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]