تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نادانى ريشه همه بديهاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816719264




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت وگو با زن رفسنجانی که مادرش به او اسید پاشیده


واضح آرشیو وب فارسی:وبگاه قلم: قلم نیوز: مادر یک زن که مخالف ازدواج دوم وی بود دست به اسیدپاشی هولناک زد.این مادر به بهانه مهمانی شب به خانه دخترش رفت و درحالی که نوه اش را از سمیه دور کرده بود روی این زن اسید پاشید.ایران نوشت:حادثه اسیدپاشی به این زن ۳۰ ساله در رفسنجان بامداد چهارشنبه رخ داد و سمیه که خود پرستار بیمارستان اصلی شهر رفسنجان است در آنجا بستری شد و خیلی زود به بیمارستان شفای کرمان انتقال یافت.معاینات نشان داده است که سمیه دچار ۲۵ درصد سوختگی شده و نیاز به جراحی دارد. این زن که باور ندارد مادرش به روی وی اسید پاشیده است خواستار پیگیری و مجازات وی است. گفت وگو با سمیه می دانی چقدر سوخته ای؟ گفته اند ۲۰ تا ۲۵ درصد، دو دستم که یکی کامل و دیگری تا آرنج، شکم و سینه و هر دو پایم کاملاً سوخته اند. چه کسی به تو اسید پاشید؟ مادرم. مادرت؟! بله چون با ازدواج دوم من مخالف بود، این کار را انجام داد. چرا مخالف بود؟ نمی دانم. کلاً همیشه در زندگی ام دخالت می کرد و وقتی شنید می خواهم دوباره ازدواج کنم رضایت نداد و اعتراض کرد. فکر می کردی اینگونه رفتار کند؟ اصلاً، هنوز هم شوکه هستم، من دخترش بودم و همیشه غمخوار مادرم به حساب می آمدم. چه روزی این اتفاق افتاد؟ ساعت یک ونیم نیمه شب  کجا این اتفاق افتاد؟ در خانه ای که خودم خریده بودم. به رفتارهای مادرت مشکوک نبودی؟ نه اصلاً، حتی یک درصد هم فکر نمی کردم که بخواهد چنین کاری انجام بدهد. حتی وقتی وارد خانه شد متوجه شدم چیزی در زیر چادرش است اما مشکوک نشدم. چه ساعتی به خانه ات آمد؟ ساعت ۱۱ شب بود که آمد. قرار قبلی داشتید؟ نه. اتفاقاً شب حادثه من در خانه نبودم نزد همسرم بودم که مادرم تماس گرفت و خیلی اصرار کرد که به خانه ام برگردم او ادعا کرد می خواهد درباره مطلب مهمی با من حرف بزند. به اصرارهایش شک نکردی؟ نه، اصلاً اما چون سابقه نداشت آنقدر پیگیری کند گفتم حتماً اتفاق مهمی افتاده است که با عجله دست پسرم را گرفتم و به خانه خودم رفتم. مادرت درباره موضوع مهم صحبت کرد؟ نه اصلاً هرچه هم سؤال کردم گفت با هم صحبت می کنیم. چند بار سمت آشپزخانه رفت و آمد چون پایش درد می کرد گفتم اگر چیزی لازم داری برایت بیاورم که گفت نه می خواهم بخوابم. بعد جا انداختیم و خوابیدیم که مادرم ناگهان به من اسید پاشید. زمان پاشیدن اسید پسرت کجا بود؟ بغل دست من خوابیده بود. صحنه را دید؟ نه سریع پسرم را سوار خودرو کردم و به خانه همسرم بردم. با آن حالت؟ بله اول متوجه نشدم که اسید است وقتی شکم و دست و پایم را خونی دیدم نخواستم پسرم متوجه شود. فوراً او را به خانه شوهرم رساندم. با چه کسی به بیمارستان رفتی؟ وقتی پسرم را رساندم شوهرم حالم را که دید با اورژانس تماس گرفت و گفت فوراً خودم را بشویم و چون حدود ۲۰ دقیقه گذشته بود باعث سوختگی شدید شد بعد از شستن با شوهرم به بیمارستان علی ابن ابیطالب رفتم که خودم هم در آنجا پرستار هستم. در بین راه با همکارم هم تماس گرفتم که به بیمارستان بیاید. پسرت آسیب ندید؟ شب پسرم در بغلم خواب بود که دیدم مادرم آمد آن را از پیشم برد و با فاصله خواباند. وقتی بیدار شدم گفت گردن بچه بد افتاده بود آن را صاف کردم که راحت بخوابد. خودش هم دچار سوختگی شد؟ وقتی که روی من ریخت مثل اینکه دست من به ظرف اسید برخورد کرده و مقداری هم به روی سینه اش ریخته است که داد می زد سوختم و خودش را فوراً به شیر آب رساند. شکایت کردی؟ هنوز نه!ً هیچ کس نیامد با اینکه اسیدپاشی موضوع مهمی است فقط حراست بیمارستان پرس و جویی کرد و احتمال می دهم پلیس را در جریان گذاشته باشد. به کدام بیمارستان منتقل شدی؟ چون بیمارستان علی ابن ابیطالب بخش سوختگی نداشت به بیمارستان شفای کرمان منتقل شدم. از مادرت شکایت کردی؟ نه قرار است یکشنبه وکیلم کارهای شکایت را انجام دهد. خانواده ات به ملاقاتت آمده اند؟ نه فقط تلفنی تهدیدم کرده اند و خواسته اند شکایت نکنم. نمی خواهی شکایت کنی؟ چرا با وجود این سوختگی که کل بدنم از بین رفته است مردن یا زنده بودنم فرقی نمی کند و شکایت می کنم.


شنبه ، ۹آبان۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: وبگاه قلم]
[مشاهده در: www.qalamnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن