واضح آرشیو وب فارسی:میزان: خبرگزاری میزان- فرسایشی شدن تجاوز به خاک یمن و تداوم ناکامی های نظامیان عربستان و هزینه بالای آن شرایط را برای سران دربار نفتی دشوار کرده و اینک ساز چرخش احتمالی از مواضع قبلی خود را کوک می کنند.به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان ، منابع خبری گزارش دادند که سعودی ها به طور ضمنی از عقب نشینی قریب الوقوع از خاک یمن و پایان دادن به کشتار مردم بی دفاع این کشور خبر دادند. منابع خبری گفتند که این مطلب را عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانس مطبوعاتی در ریاض عنوان کرد که به همراه فیلیپ هاموند همتای انگلیسی اش در آن شرکت کرده بود. او گفت که عملیات نظامی ائتلاف عربی علیه نیروهای مقاومت مردمی و طرفداران علی عبدالله صالح رئیس جمهوری سابق یمن بزودی پایان می یابد. البته جبیر زمان مشخصی را برای تحقق این وعده اعلام نکرد. وزیر تازه کار عربستان در این کنفرانس همچنین مدعی شد که گزینه نظامی آخرین انتخاب سعودی ها بوده و حمله به یمن به درخواست دولت یمن که پیشتر فروپاشیده و سران آن استعفا داده و به عربستان گریخته بودند، صورت گرفته است. درباره مواضع جدید عربستان که از سوی وزیر تازه به وزارت رسیده این کشور مطرح شد، نکاتی وجود دارد که بیان آنها تا حدودی می تواند به برخی ابهامات و پرسش هایی که به علت چرخش 180 درجه ریاض درباره یمن مطرح است، پاسخ دهد. نخستین عامل اجبار عربستان از عقب نشینی احتمالی، مقاومت جانانه مردم یمن و اثبات توانمندی نظامی این کشور در برابر حملات ائتلاف عربی از جمله عربستان است. اگر ریاض در سخنان خود درباره عقب نشینی از یمن صادق باشد، باید بپذیریم که بخشی از این رویکرد به دلیل ترس ریاض از ورود به یک جنگ فرسایشی و پاسخ هایی است ارتش و نیروهای مردمی یمن توانایی دادن آن را به عنوان «حملات مقابله ای» خواهند داشت. حکومت ریاض گرچه هم اکنون مسئولانی کم تجربه و جوان را در اختیار دارد، اما بخوبی می داند که ورود به یک جنگ فرسایشی با کشوری مانند یمن که از دیر باز مردمش به جنگاوری و شهامت شهرت دارد، یک اقدام انتحاری خواهد بود. عربستان که با همکاری 9 کشور عربی دیگر به جز عمان و با حمایت آمریکا از ششم فروردین سال جاری حملات گسترده ای را از هوا، دریا و زمین علیه مردم یمن پایه ریزی کرد، به رغم این که فکر می کرد با تخریب تاسیسات زیربنایی، خدماتی، بیمارستان ها، مدارس و منازل مردم این کشور خواهد توانست در مدت زمان اندکی یمن را تسلیم خود کند، در نیمه راه متوجه اشتباه محاسباتی خود شد و شاید به همین علت همان طور که پیشتر نیز پیش بینی می شد، مایل و شاید هم ناچار به ترک مخاصمه احتمالی شده است. نکته دوم، عدم توانایی اداره و ادامه جنگ توسط ارتش خسته و فربه عربستان است. حضور مزدوران و اجیرشدگان جنگی از کشورهای آفریقایی و آسیایی در ارتش عربستان، خود نشان گویایی از جنگی نبودن ارتش فربه عربستان دارد. عموم کارشناسان نظامی معتقدند که حضور جنگاوران مزدور در یک ارتش بیشتر ناشی از ضعف آن ارتش است تا چیز دیگر و بر هیچ کس نیز پوشیده نیست که توان ارتش عربستان با حضور چنین مزدورانی، برای ورود به یک جنگ فرسایشی بسیار محدود و دور از تصور است. البته نمی شود توان تسلیحاتی و لجستیک ارتش عربستان را انکار کرد، اما گستردگی این ماشین نظامی که حضور کارشناسان و مستشاران غربی و سازنده آنها را در عربستان اجتناب ناپذیر کرده، خود یکی از ضعف های اساسی در این ارتش کاملا مسلح به سلاح های مدرن است که هر کشوری به خوبی به عملکرد ناقص این نوع از ادوات تا زمانی که اداره کلان آنها تنها با حضور مستشاران خارجی میسر باشد، اگر نگوییم ناممکن، اما بسیار سخت و دشوار، واقف است. نکته بعدی به کاهش توان نظامی، تسلیحاتی و مالی عربستان در سال های اخیر باز می گردد که این موضوع به تنهایی می تواند یکی از مهمترین عوامل خروج اجباری عربستان از بحران یمن باشد. بدون تردید کاهش بهای نفت و به دنبال آن کاهش 50 درصدی درآمد نفتی و علاوه بر آن ولخرجی های آل سعود اعم از خوشگذرانی شاهزادگان تا کمک های مستقیم و غیر مستقیم به گروه های تروریستی در بسیاری از نقاط جهان، این کشور را در موضع ضعف برای خرید تسلیحاتی مضاعف و اداره دو جنگ، مستقیم در یمن و غیر مستقیم در سوریه قرار داده است. ادامه جنگ یمن دیر یا زود موجب خالی شدن زرادخانه تسلیحاتی عربستان خواهد شد و جبران آن برای آل سعود دستکم تا مدت ها امری دشوار و سخت است. به همین علت ادامه جنگ در یمن را برای آل سعود دستکم در مقطع کنونی امری ناممکن کرده است. نکته بعدی اختلافات عمیق و رو به تزاید شاهزادگان سعودی و مخالفت بسیاری از آنان با حکومت ملک سلمان است. ملک سلمان ۷۹ ساله که بهمن ماه سال گذشته با درگذشت برادر 90 ساله اش، ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی شد، گفته می شود به علت ابتلا به بیماری آلزایمر به طور عملی تصمیمات حکومتی را به فرزندش محمد بن سلمان سپرده است. اداره حکومت به این شیوه مورد مخالفت بسیاری از شاهزادگان و خاندان آل سعود بوده و بر همین اساس است که گفته می شود پس از وقایع دلخراش مسجدالحرام و منا در مناسک حج امسال، بی کفایتی مسئولین حج عربستان هم مزید بر علت تشدید این دعوای خانگی شد که فرجامش شاید برای حاکمان فعلی زیاد خوشایند نباشد. ادامه این روند نوعی رویکرد منفعلانه به خصوص در اقدامات خارج از خانه را برای حاکمان آل سعود می طلبد که شاید یکی از مقدمات آن خروج از یمن در آینده ای نزدیک باشد. از نکات مهم دیگر، تنهایی عربستان و متحدانش در جنگ یمن است. ریاض که در باتلاق سوریه نیز درگیر است، در برابر اتحادی از چهار کشور ایران، روسیه، عراق و سوریه قرار دارد. از طرفی نشست مذاکرات صلح سوریه نیز قرار است روز جمعه (فردا) در وین با حضور جمهوری اسلامی ایران برگزار شود. دولتمردان آل سعود به خوبی بر اهمیت حضور ایران در این نشست و عزم جهانی برای پایان دادن به بیش از چهار سال جنگ و خونریزی در سوریه و در نهایت بیرون راندن مهاجمان و سرشکستگی کشورهای حامی آنان، واقف هستند. این شکست در عرصه سیاسی که بزرگترین افتضاح در تاریخ چند کشور حامی تروریست به شمار خواهد رفت، بدون تردید موجب رها کردن عربستان از سوی متحدان عربش در یمن خواهد شد. بر این اساس به نظر می رسد، در صورت به انجام رسیدن نشست صلح سوریه در وین، عربستان در یمن تنها خواهد ماند و ریاض این موضوع را به خوبی درک کرده و فهمیده و بر همین اساس است که شاید به پیشنهاد انگلیس پیشدستی کرده و خروج نزدیک نظامیانش از یمن را اعلام کرده است. بر این اساس باید به انتظار نشست و تحولات مربوط به نشست صلح سوریه در وین، تحولات میدانی یمن و تحرکات شاهزادگان آل سعود در مخالفت با هسته ی مرکزی حکومت در ریاض را از نزدیک دنبال کرد و در صورت مشاهده هرگونه رویکردی از جانب کشورهای خط مقدم، منتظر رویدادهای زود هنگام و قابل انتظار در منطقه و به خصوص در یمن و عربستان بود. انتهای پیام/
شنبه ، ۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: میزان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4]