واضح آرشیو وب فارسی:مهر: دستغیب در بنیاد ادبیات داستانی:
جلال خوب و بد را با هم داشت/ آلاحمد هیچوقت رمان نویس خوبی نبود
شناسهٔ خبر: 2952772 - پنجشنبه ۷ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۵
فرهنگ > شعر و ادب
عبدالعلی دستغیب با تمجید از نثر موجز آل احمد و وام داری این نثر از لویی فردینان سلین گفت: آل احمد خوب و بد را با هم دارد هر چند که به باور من او هیچگاه رمان نویس خوبی نبود. به گزارش خبرنگار مهر عبدالعلی دستغیب نویسنده و منتقد سرشناس کشور که به تازگی به عنوان عضو هیئت علمی هشتمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد انتخاب شده است، عصر روز گذشته در بنیاد شعر و ادبیات داستانی به سخنرانی درباره جلال آل احمد پرداخت. وی در این نشست با مطرح کردن این سوال که اگر آل احمد زنده بود الان چه کاری انجام می داد، اظهار کرد: با سوابقی که از جلال در خاطرم هست پاسخ به این پرسش چندان دشوار نیست. اما می خواهم به شما بگویم که وقتی میخواهید درباره آزادگی در شخصیت فردی مانند آلاحمد صحبت کنیم باید خاطرمان باید که موضوع آزادگی یک موضوع اخلاقی است و از مفهوم آزادی که مفهوم جداست. برخی آزادگی را هم معادل همان لیبرتی میدانند اما معانی این دو متفاوت است. آنچه در قرن ۱۲ میلادی با عنوان لیبرتی در دنیای غرب اتفاق افتاد با آنچه در چین و مصر و ایران اتفاق افتاد، متفاوت است. در دنیای غرب ما شاهد تحول صنایع جدید بودیم و لیبرتی هم محصول آن فضاست ولی ما بدون تحول صنایع به چیزی به نام مشروطه رسیدیم پس نمیتوانیم همان لغات اولیه را به طور مشخص کار ببریم. دستغیب در ادامه به ادبیات نوشتاری جلال آل احمد اشاره کرد و گفت: مطالبی را که حافظ بیان کرده و بسیاری از ما نیز به آن علاقه مند هستیم را اگر حافظ زنده بود و می خواست به زبان امروزی بیان کند، حتی دو نفر هم خواننده نداشت. بازی لفظی، ادبیات متن و بازی های کلامی زبان اوست که هر مخاطبی را به حیرت می اندازد. البته برخی تلاش می کنند از طریق توضیحات، منظور حافظ را برسانند اما برخی مسائل به هر شکل توضیح پذیر نیست. در مورد آل احمد هم من ادعای دوستی با جلال را ندارم اما مسائلی پیش آمد که به ایشان نزدیک شدم از جمله اینکه سیمین دانشور همشهری ما بود و اهل ادبیات. در یک جمله میتوانم بگویم که او مطلب خود را در عبارات متکلفانه بیان نمی کرد و بسیار صریح بود. دستغیب ادامه داد: در کتاب مدیر مدرسه مسائلی که معمولا به آن اشاره میشود، او صریح است. در واقع جلال در همه داستان های تفضیلیاش اینگونه است. او بسیار فرد با شهامتی بود. مثلا خاطرم هست زمانی مکه در دانشسرای عالی تدریس می کرد و با حضور مستشاران غربی در کشور موافق نبود در جلسهای رئیس دانشسرای عالی استادان را جمع و به این موضوع اشاره کرد که نباید اجازه دهیم دانشجویان اعتراضی علیه آمریکاییها داشته باشند. اما جلال اعتراض می کند و می گوید: شما پلیس نیستی و رئیس دانشگاه نیز به او می گوید تو هم موقتی اینجا هستی که البته جلال نیز می گوید شما هم موقتی هستی. این منتقد ادبی در ادامه گفت: آثاری که از جلال چاپ شده خوب و بد را با هم دارد. نثر آل احمد به باور من به دو دوره قبل و بعد از مدیرمدرسه قابل تقسیم است. نثر او بعد از مدیر مدرسه همان نثری است که صادق چوبک و دیگران بعد از او نیز به کار بردند. جلال در کل اما به واسطه آشنایی با فردنیان سلین، نوشتن تلگرافی را به ویژه بعد از نوشتن مدیر مدرسه، به کار برده است و میدانیم که چقدر سخت است که کسی بخواهد در فارسی این کار را بکند. وی افزود: به باور من و بسیاری از منتقدان بهترین کارهای نوشتاری جلال آل احمد سفرنامه های او از قبیل سفر به عزرائیل، سفرنامه آمریکا و خسی در میقات و... است. جلال آل احمد برای نوشتن رمان توانایی نداشت. مثلا در «نفرین زمین» که رمانی اوست همه شخصیتها به یک شیوه صحبت می کنند و در این رمان تنها با یک صحنه جالب مواجه می شویم که صحنه ربودن و کشته شدن یک بچه روستایی توسط یک گرگ است قدرت جلال آل احمد در سفرنامه نویسی و مردم شناسی اوست که در آثاری از قبیل خارک در یتیم خلیج فارس قابل مشاهده است. قدرت این متون تا اندازهای است که به تآثیر از جلال آل احمد افرادی مثل غلامحسین ساعدی هم مونوگرافی را ادامه می دهند. دستغیب تصریح کرد: جلال آل احمد از اینکه در میدان بود و به زمین نمی خورد، خوشحال بود و هرجایی بی عدالتی می دید دیگر خودش نبود و مانند تمام هنرمندان شیدا بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]