محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855069504
شهیدی که نوزاد ۲۵ روزه اش را ندید
واضح آرشیو وب فارسی:قم نیوز: قم نگار: محمد حسین بیست و پنج روزه را ندید و جام نوشین شهادت را نوشید، با اینکه برای دیدن فرزندش دل دل می کرد اما این بار باید از میان دوراهی مقابلش یک راه انتخاب می کرد، ماندن و نشستن و دیدن فرزندش یا بلند شدن و به راه افتادن برای آرمانی که سرمشق زندگی اش بود، برای دفاع از حرم بانو...به گزارش قم نگار، ماه ها برای دیدنش انتظار کشیده بود، بی قرار نرمی و لطافت وجودش بود و برای بوییدنش لحظه شماری می کرد از مدت ها قبل اسمش را انتخاب کرده بود شاید هر فکری می کرد جز اینکه آرزوی دیدن او به دلش بماند. نوگلش را محمد حسین نام نهاده بود، تا از محمد نامش راهش را بشناسد و همان مسیری را برود که محمد(ص) برای هدایت و رهنمایی آن رسالت یافته بود و از حسین نامش یاد بگیرد که گاهی باید هر آنچه دارد را بگذارد و بگذرد، در راه دین و در راه آرمان .... همان راهی که پدرش رفت و همان کاری که پدرش کرد پدر محمد حسین بیست و پنج روزه نشان داد که با حسین از یا حسین اگر چه یک نقطه فرق است، اما دنیا دنیا تفاوت در آن ها موج میزد؛ چه بسیار انسان هایی که یا حسین ذکر روز و شبشان است اما با حسین فرسنگ ها فاصله دارند و چه بسیارند سجادهایی که باحسین بودن را با عمل اثبات می کنند. محمد حسین بیست و پنج روزه را ندید و جام نوشین شهادت را نوشید، با اینکه برای دیدن فرزندش دل دل می کرد اما این بار باید از میان دوراهی مقابلش یک راه انتخاب می کرد، ماندن و نشستن و دیدن فرزندش یا بلند شدن و به راه افتادن برای آرمانی که سرمشق زندگی اش بود، برای دفاع از حرم بانو... برای تعبیر با حسین بودن باید به راه افتاد و به شعار جامه عمل پوشاند و سجاد عطارنیا اثبات کرد که هنوز هم می توان به با حسین بود جامه عمل پوشاند و اثبات کرد که "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" سجاد طاهر نیا بیسجی پاسدار گیلانی مقیم قم است که بعد از سال ها ماموریت در گروه های ضربت سپاه پاسداران سرانجام در حلب سوریه در حین انجام عملیات مستشاری به آرزوی دیرینه اش رسید و در شب عاشورا مهمان سفره ارباب بی کفن امام حسین (ع) شد. فاطمه ۴ ساله هنوز هم باورش نمی شود، هنوز تعریف روشنی از شهادت ندارد، هنوز نمی داند این جمله که" بابا رفته پیش خدا" یعنی چه و هنوز نمی داند که این ماموریت پدر تا ابد طول می کشد و با بهت و حیرت به اشک های مادر و مادربزرگش خیره مانده است، چه چیزی فرق کرده که این عملیات پدر این همه دردناک شده است . زینبی شوی و حسین نبیند تورا! زینبی که شوی حسین پاداشت را میدهد، پاداشی به گستره تاریخ ، شهید عاشورا شدن پاداش کمی نیست، پاداش ندیدن محمد حسین همنشینی با علی اصغر حسین است. ازدواج که کرد همسایه بانوی آب و آیینه شد و زندگی در قم را به هر جای دیگری ترجیح داد، خدمت به حرم اهل بیت(س) را از همین جا مشق کرد و از همیجا تسلیم مطلق معشوق بودن را آموخت. عزت الله علی پرست پدر همسر شهید مدافع حرم خود از پاسداران باسابقه است که بارها تا مرز شهادت رفته است و در طول دوران دفاع مقدس در جبهه حق علیه باطل فعالیت کرده است، در رابطه با شهادت داماد پاسدار خود در راه دفاع از حرم اهل بیت(س) اظهارداشت : کسانی که به خدا و قیامت اعتقاد دارند می دانند که شهادت هزینه نیست بلکه هدیه ای الهی به اهل یقین و اهل دل است، شهادت تماما درآمد است، چه کنیم که درک این معنا برای ما خاکیان سخت شده... زندگی اش خلاصه شده بود در جهاد و ماموریت، چه هفته هایی که به دور از خانواده بود و فاطمه ۴ ساله با وجود همه این دوری ها بازهم بی قرار دیدار پدر بود و برای همان روزهای اندکی که می آمد لحظه شماری می کرد، پدری وقت تمام خداحافظی قول بازگشتش رامی داد به جز بار آخر... بغض مانع کلام کربلایی عزت علی پرست می شود اما با زبانی شکسته و مقطع که نشان از وابستگی و نزدیکی اش به شهید سجاد طاهر نیا بود ، افزود: هر بار که پسر و دامادم که همرزم بودند آماده رفتن به ماموریت های داخلی و برون مرزی می شدند به آن ها توصیه می کردم که روحیه جنگ و مبارزه خود را حفظ کنید تمرکزتان فقط برای خدا باشد و در صحنه نبرد هرگز از یاد خدا غافل نباشید. و حالا همرزم و همراه همیشگی سجاد تنها و بدون یاور دیرینه اش بازگشته است، این بار باید به جای جهاد دوشادوش در کنار سجاد دوشادوش تابوتش قدم بردارد و با یار پانزده ساله اش وداع کند. سجاد اما نه برای پاداش جهاد بلکه برای پاسداری از آرمانی رفت که مولایش حسین (ع) ۱۳ قرن قبل با فدا کردن جان خود و فدا کردن هر آنچه که داشت از فرزند شش ماه اش گرفته تا عزت خود ، شعله اش را روشن کرد و حالا سجاد و سجاد ها هیزم این شعله می شوند تا راه همچنان روشن وطی مسیر میسر بماند. انتهای پیام/۱۳۲ مرجع : پایگاه اطلاع رسانی قم نگار
چهارشنبه ، ۶آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قم نیوز]
[مشاهده در: www.qomnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
-
گوناگون
پربازدیدترینها