واضح آرشیو وب فارسی:انتخاب: پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : بار دیگر حافظه ی تاریخی ایران از دو سینمای خاطره ساز خالی شد. سینما سهیلا در چهارراه مخبرالدوله و لاله زار قرار داشت و سینما سعدی در خیابان جمهوری. قرار است، با مجوز شهرداری، روی ویرانه های این سینماها مجتمع های تجاری سبز شود؛ اتفاقی خلاف وعده های همیشگی سازمان میراث فرهنگی و شهرداری تهران. هنوز شهروندان به یاد دارند که در ۱۳۹۱ مدیر بافت های تاریخی شهر تهران وعده داده بود: «طراحی ساماندهی خیابان لاله زار تهران به اتمام رسیده و هم اکنون در مراحل تصویب قرار دارد»؛ طرحی که هرگز احیا نشد و در عوض آن هر روز مجوز پاساژی جدید صادر می شود. «اینجا سینما سهیلا بود یعنی تا سال پیش که این طور بود، اما شهرداری مجوز داد و خرابش کردند. هر روز یک تکه ی آن فروریخت تا سرانجام همین شد که می بینید. آقای تحولی نامی دارد اینجا را پاساژ می کند. خیلی بنای قشنگی بود، حیف شد.» فروشنده ی مغازه ی کت وشلواری دیواربه دیوار سینما سهیلا می گوید. دورتادور سینما سهیلا را پارتیشن فلزی کشیده اند، سینما نابود شده و تنها بخش هایی از مغازه های مجاور آن باقی مانده که آن هم در دست تخریب است. سینما سهیلا اما دیگر از صحنه روزگار محو شده، همچون هتل کاروان و ... . بسیاری از تهرانی ها با این سینما خاطره داشتند. سینمای یک فیلم و دو بلیت. سینمایی که تراس داشت و پرده در فضای باز و جان می داد برای احیای دوباره و برگردان رونق به آن. «تا همین سه سال پیش این سینما سر پا بود. شهرداری هم گفته بود سینماهای لاله زار را احیا می کند، یک سالی هم آمدند چند تا پلاک ثبت میراث فرهنگی بر سر درشان زدند و بعد دیگر هیچ اتفاقی نیفتاد. چند باری هم آقای مسجدجامعی آمدند دیدند و رفتند. شما نگاه کنید تا این اواخر چقدر پاساژ اینجا ساخته شده.» پیرمرد مغازه دار از پارتیشن های فلزی رومی گرداند: «بیچاره مردی هم که در سینما سهیلا سرایدار بود آواره شد. اینجا همه ی زندگیش بود. از وقتی که اینجا بلیط می فروخت بود تا زمانی که خراب کردند، هیچ کس نمی توانست از اینجا بیرونش کند. او آواره شد و خیلی از خاطرات هم از بین رفت، زمانی اینجا مخصوص فیلم فارسی بود. از «رضا موتوری» بگیر تا «مظفر».» فولادوند، نویسنده ی کتاب «لاله زار»، از تخریب این سینما متأثر است: «سال ۸۴ که برای تهیه ی کتاب روی این سینماها کار می کردیم، بارها و بارها به شهرداری پیشنهاد دادیم که این سینماها باید احیا شود و در آن صورت ما، هفده هزار متر فضای فرهنگی در تهران خواهیم داشت، اما متأسفانه به جای احیا هر روز شاهد تخریب بیشتر لاله زار هستیم.» او از تخریب سینما سعدی هم خبر می دهد: «نه تنها سینما سهیلا قربانی پاساژسازی شد بلکه سینما سعدی هم به همین بدبختی دچار شد. اسم قدیمش ماژستیک بود. در ۱۳۳۸ ساخته شده بود و دهه ی شصت بازسازی. بااین حال باز هم شهرداری مجوز داد و سینما برای همیشه از بین رفت. خیلی از بناهای تاریخی به چنین شرایطی دچار شدند. تازه این بناهایی است که ما به چشم خودمان داریم تخریب آنها را می بینیم اما خیلی از بناها بی خبر از ما فرومی ریزند مثل ساختمان پرچم. شهر دارد از خاطراتش تهی می شود.» لاله زار که می توانست یکی از مراکز فرهنگی تهران باشد، امروز به جز خریداری خانه دایی جان ناپلئون، شاهد اتفاق امیدوارکننده ای نیست. اما هنوز مرد موسپید مغازه الکترونیکی سر نبش خیابان اتحادیه آن سال ها را به یاد دارد: «تازه «بن هور» به لاله زار رسیده بود. مردم از همه جای تهرون ریخته بودن لاله زار. می خواستن آخرین فیلم روز دنیا را ببینن. لاله زار غلغله بود. سینماهاش اصلاً با همه جا فرق می کرد. کنار هر سینما هم ساندویچی جانانه ای داشت.» حالا پیرمرد به سختی راه می رود و لاله زار گورستان بزرگ سینماهای دنیا شده است. منبع: شبکه آفتاب
سه شنبه ، ۵آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: انتخاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]