واضح آرشیو وب فارسی:فردا نیوز: «بر روی پاها و بازوهای من می پریدند تا استخوان ها را خرد کنند. در همان حال، رقص کنان شعار می دادند: "مرگ بر عرب" و از تمام عابران یهودی می خواستند نزدیک بیایند تا با مشت بر صورتم بکوبند. عابران هم نه تنها با خشم و نفرت شدید مشت های خود را می زدند، بلکه شدیدترین و سخیف ترین فحش ها را نثار من و تمام اعراب می کردند. در آن لحظات، فقط آرزو می کردم زودتر بیهوش شوم!»گروه بین الملل فردا – منابع خبری فلسطینی از شهادت «احمد صالح جبریل مناصره» نوجوان 13 ساله فلسطینی در محله «بیت حنینا» در بیت المقدس شرقی (عرب نشین) خبر می دهند که 12 اکتوبر در جریان انتفاضه سوم ملت فلسطین توسط نظامیان صهیونیست بازداشت شده بود. احمد مناصره دو هفته قبل، در حال عبور از محله «بسجاف زئیف» در بیت المقدس غربی (تحت اشغال اسرائیل) به همراه پسر عمویش "حسن مناصره" بازداشت شد. پلیس اشغالگر، اتهام این دو نفر برای بازداشت موقت را «حمله به یک اسرائیلی» در آن محله اعلام کرد؛ در حالی که به گفته احمد مناصره «ما حتی قمه هم به دست نداشتیم و از گیت های بازرسی پلیس اسرائیل عبور کردیم.» احمد مناصره در حین بازداشت به شدت مجروح می شود و همین جرات باعث انتقال نامبرده بعد از یک هفته تأخیر به بیمارستان می شود. او از فرصت بیمارستان استفاده می کند تا وقایع روز بازداشت و حوادث پس از آن را بازگو کند. با توجه به این که احمد قرار بوده بعد از بیمارستان، دوباره به بازداشتگاه های اشغالگران بازگردد تا در دادگاه محاکمه شود، او باید در نقل ماوقع حداکثر احتیاط را رعایت کند تا حکم دادگاه وی سبک تر شود. روزنامه اینترنتی «الرأی الیوم» امروز در گزارشی ویژه، فیلمی را منتشر کرد که احمد مناصره بر روی تخت بیمارستان نظامی اسرائیل و در حالی که او را با دستبند به تحت بسته اند نشان می دهد. احمد در این فیلم کوتاه، روایت مستقیم خود را بازگو کرده که به نوشته الرأی الیوم، با تمام شواهد و قرائن همخوان است. درز کردن این فیلم و انتشار آن از سوی یک رسانه عربی حامی فلسطین نشان می دهد حتی در لایه های عمیق امنیتی اسرائیل هم می توان کسانی را یافت که در برابر سیاست های وحشیانه و ضدانسانی رژیم آپارتاید، روکیرد انتقادی دارند و با رسانده این اسناد به دست اعراب، سعی می کنند در برابر دولت افراطی نتانیاهو مقاومت کنند. این موضوع زمانی مهم تر می شود که بدانیم «محمود عباس» رئیس دولت خودگردان فلسطین (کرانه باختری) هم در سخنانی مدعی شده بود احمد به صورت میدانی به قتل رسیده است. این اظهار نظر محمود عباس – که دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته است - ایجاب می کند نهادهای امنیتی بازداشت کننده این نوجوان 13 ساله برای عدم درز اسناد مربوط به وی حداکثر مراقبت های امنیتی و ضدجاسوسی را لحاظ کنند. او در این فیلم می گوید: «انتفاضه کلید خورده بود و می دانستیم در حین عبور از محلات یهودی نشین، نباید ظاهر تحریک کننده ای داشته باشیم. به همین علت، نه تنها سلاح سرد همراه نداشتیم؛ بلکه حتی در پوشش و رفتار خود نیز از نمادهای مربوط به آزادی قدس استفاده نکرده بودیم. با این حال، یک راننده صهیونیست با اتومبیل به ما حمله کرد که در حین فرار به ریل های قطار درون شهری برخورد کردم و نقش بر زمین شدم...» این کودک اسیر، رفتار آن روز شهرک نشینان را این گونه توصیف می کند: «خشم و نفرت شهرک نشینان بسیار بالا بود. ما برابر قوانین تحمیلی خودشان به آن شهرک رفته بودیم؛ اما جوری رفتار می کردند که انگار ما قصد اشغال خانه شان را داریم! زمانی که پایم به ریل گیر کرد و زمین خوردم، از شدت جراحت نزدیک به یک دقیقه بیحال بودم؛ اما به سرعت عزم خود را جزم کردم تا فرار کنم. به سختی روی پای خود ایستادم که یک یهودی با شدت بالایی عصایش را بر سرم کوبید! بار دیگر نقش بر زمین شدم و این بار خون سرم جاری شد. همان فرد با فریاد بلندی صدا زد: "بیایید از این عرب انتقام بگیرید" و به سرعت تعداد زیادی جمع شدند که با مشت و لگد بر تن نیمه جان من بر روی زمین می کوبیدند.» احمد مناصره، در این لحظات، تروریسم یهودی را با گوشت و پوست خود احساس کرده است: «من مطلقا تاب و توان دفاع از خود را نداشتم. دوست داشتم یکی از آنان، ضربه ای به سر یا قلبم وارد کند که بیهوش شوم تا شاید درد کم تری بکشم. اما به نظر می رسید آن ها علیرغم خشم کور، خشونت هدفمندی داشتند. عده ای با ضرب لگد قصد شکستن سینه ام را داشتند؛ اما هیچ کدام به قلبم نزدند تا بیهوش شوم! به دعوت یکی از مهاجمان، عابران با مشت محکم بر صورتم کوبیدند؛ اما هیچ کس شقیقه ام را نزد تا بیهوش شوم! حتی قصد شکستن گردنم را هم داشتند...» و البته بار دیگر صهیونیست های افراطی، شعارهای تند خود را تکرار کردند: «بر روی پاها و بازوهای من می پریدند تا استخوان ها را خرد کنند. در همان حال، رقص کنان شعار می دادند: "مرگ بر عرب" و از تمام عابران یهودی می خواستند نزدیک بیایند تا با مشت بر صورتم بکوبند. عابران هم نه تنها با خشم و نفرت شدید مشت های خود را می زدند، بلکه شدیدترین و سخیف ترین فحش ها را نثار من و تمام اعراب می کردند. در آن لحظات، فقط آرزو می کردم زودتر بیهوش شوم!» این وضعیت ادامه داشت تا او از هوش برود. به عبارت دقیق تر، پلیس و آمبولانس رژیم آپارتاید، تا زمانی که احمد از هوش نرفته بود، وارد میدان نشدند! «صحنه بعدی که یادم می آید در "هداسا" (بهداری زندان های اسرائیل) بود. دو پایم در گچ بود؛ اما دو دستم را به تحت بسته بودند. در همان حال، نیروهای پلیس به شدت مرا زیر ضرب و شتم قرار می دادند که یک بار در اثر شدت ضربات لگد یکی از مأموران پلیس، تخت شکست! با این حال، تخت را تغییر ندادند که از پشت نیز دچار درد و جراحت شوم!» جالب این جاست که در هداسا، حتی برای دستشویی هم دستان این اسیر را باز نمی کردند! «طی این مدت، مطلقا اجازه استحمام نداشتم. در حالی که پاهایم شکسته بود، به صورت مستمر دستانم را بسته بودند. تنها یک بار، یکی از نمایندگان دولت کرانه باختری به نام "طارق برغوث" به دیدارم آمد و کمک کرد تا غذا بخورم. به جز همان یک وعده، مطلقا غذا نخوردم! حتی برای دستشویی، مجبور بودم از بطری های زیر تخت خود استفاده کنم و نمی توانستم از روی تخت تکان بخورم!! در همان حال، مءمور نظافت هداسا که برای نظافت به اتاق من می آمد، نه تنها شدیدترین الفاظ را علیه من به کار می برد؛ بلکه بعضا به مشت به جاهای حساس بدنم می کوبید!» او بعد از مدت کوتاهی در روز 20 اکتوبر از آن درمانگاه به زندان «شارون» که به نوجوانان و جوانان فلسطینی اختصاص دارد منتقل می شود. تنها یک روز در آن جا بازجویی می شود تا به زندان مسکوبیه در بیت المقدس انتقال یابد. در این زندان، بعد از یک هفته دستانش را در سلول باز می کنند و می تواند آرنج خود را تکان دهد. با این حال، به علت شکستگی در قفسه سینه به وی توصیه می شود بازوان خود را خیلی تکان ندهد. احمد مناصره در زندان مسکوبیه به انفرادی در سیاهچال می افتد، اما به علت باز بودن دستانش احساس آسودگی می کرده است! با این حال، خونریزی های سر وی – در اثر حمله اتومبیل و ضربه عصا – بار دیگر شدت می گیرد تا به بیمارستان متنقل شود. این فیلم در این بیمارستان ضبط شده و اطلاعاتی در مورد آن منتشر نشده است. احمد در مورد این بیمارستان می گوید: «بار دیگر دستانم را بسته اند؛ اما به جراحت ها به صورت موردی رسیدگی می شود. به عنوان نمونه، 10 ناحیه از سرم را بخیه زده اند؛ یا این که به شکستگی فک دهانم رسیدگی کرده اند. فکر می کنم فک من در اثر بازجویی شکسته شده باشد!» گزارش های خبری می گوید احمد مناصره به اتهام حمله به شهرک نشین یهودی به اعدام محکوم شده و از سوی مسئولین زندان اعدام شده است. برابر قوانین بین المللی، اعدام کودکان و نوجوانان زیر 18 سال جایز نیست و لذا سران رژیم صهیونیستی حق اعدام نامبرده را نداشته اند و به همین علت، از اعلام رسمی اعدام وی خودداری کرده اند.
یکشنبه ، ۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فردا نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]