واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا: یکی از سوال های اساسی که اذهان بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته، این است که بعد از تصویب برجام یا حتی فراتر، پس از برداشته شدن احتمالی تحریم ها چه اتفاقی در اقتصاد ایران خواهد افتاد و مدل اداره اقتصادی کشور چگونه خواهد بود؟ پاسخ به این سوال نیازمند تحلیل این مسئله است که اصولا مشکلات ساختاری اقتصاد ایران و آنچه باعث شده که اقتصاد ما به وضعیت امروز خود دچار شود، چیست؟ روشن شدن این مسئله حجم عظیمی از پاسخ به سوال اول را در اختیار ما قرار می دهد. در این یادداشت به برخی از مشکلات فعلی که برخی ، از مدیریت اقتصادی کشور و برخی دیگر از جنبه های فرهنگی ما ناشی شده است اشاره می شود: یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران، مشکل واسطه گری و دلالی در نظام توزیع کالاهاست. شاید همه افراد این مسئله را به خوبی تجربه کرده باشند که قیمت کالای تولیدشده درِ کارخانه یا کارگاه تولیدی با آنچه در بازار به فروش می رسد، از زمین تا آسمان متفاوت است! دست به دست شدن کالا در زنجیره فروش و نظام توزیع باعث شده که دلالی در بازار ایران به شدت پرسود شود و از طرفی نیز سود تولید بسیار کاهش یابد؛ هرچند این مسئله یعنی گسترش دلالی خود نیز دارای ریشه های عمیق فرهنگی است. برای مثال هنوز که هنوز است، در کشور ما «کار مال تراکتور است» و کسی که بتواند بدون انجام کار، پول دربیاورد و از زیر کار و تولید شانه خالی کند، زرنگ و باهوش خوانده می شود. همین امر باعث شده که حجم کارهای واسطه ای و دلالی چه در بازار کالا و خدمات و چه در بازار پول و سرمایه به مراتب بیشتر از میزان و حجم آن درزمینه تولید و خلق کالا یا پول باشد. این مسائل و روحیات است که منشأ بحران واسطه گری در اقتصاد ایران می شود؛ همان بحرانی که چرخه تولید را در کشور از کار انداخته و به همین دلیل بیکاری فراوانی را در این زمینه به وجود آورده است.مسئله دیگر که به تعبیری می توان گفت ام الفساد اقتصاد ایران است، سیستم پولی و مالی موجود در کشور و به ویژه نظام بانکداری است. نظام بانکداری ما از طرفی توانایی تجهیز سرمایه های موجود در کشور برای به کارگیری آن ها در بدنه تولیدی را نداشته و ازطرفی دیگر سرمایه های به دست آمده را نیز به جای روانه سازی به سمت فعالیت های مفید و تولیدی، در بازارهای موازی تولید به گردش درآورده و حجم عظیمی از آن را صرف تأمین بازدهی و سودآوری خود می کند. نرخ بالای سود (به تعبیر دقیق تر، بهره!) بانکی هم دست تولیدکننده را از رسیدن به سرمایه و حل مشکل تامین مالی کوتاه می کند و هم برای تسهیلات گیرندگان بحران بدهی را خلق می کند که ماحصل آن می شود وضعیت فعلی اقتصاد ما که نه طرف عرضه توان تولید دارد و نه طرف تقاضای توان مصرف. بااین حال می توان به مشکلات دیگری مانند نبود مدیریت و نگاه سیستمی و همه جانبه به اقتصاد در بدنه مدیریتی کشور و حرکت نکردن بر مبنای برنامه، وابستگی زیاد به نسخه های مجامع بین المللی بدون توجه به مقتضیات بومی اقتصادی کشور، بالا بودن فساد ساختاری و فرهنگ مصرفی مردم اشاره کرد البته مشکل تحریم ها و بحران های بین المللی را هم می توان در قسمتی از این فهرست جای داد. همان طور که مشاهده شد، بسیاری از مشکلات اساسی اقتصاد ایران سرمنشأ درونی دارد و تحریم های بین المللی تنها قسمت کوچکی از مشکلات اقتصاد ایران را شکل می دهد. به همین دلیل در صورت رفع احتمالی تحریم ها، بازهم نمی توان به حل مشکلات اقتصاد ایران دل خوش کرد و به نظر می رسد تنها نسخه ای که می تواند مشکلات ساختاری اقتصاد کشور را برطرف کند، یک نگاه همه جانبه به مشکلات اقتصادی در قالب همان برنامه اقتصاد مقاومتی است. محمد جعفری نژاد
یکشنبه ، ۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهرآرا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]