واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه آفتاب یزد: برایم آمد که دعوت به خرید با تخفیف ویژه کرده بود. به یاد آوردم چند سال پیش که یک بار با نامزد سابقم به اصرار وی به آن فروشگاه رفتیم وی با حاتم بخشی برای تولدم یک شلوار از آنجا خرید. البته چنین تجربه ای برای من قابل تکرار و جبران نبود و وقتی این حقیقت تلخ را عنوان کردم که قادر به جبران این کار نیستم زمینه انشقاق و طلاق عاطفی ما مهیا شد. چنانکه وی در پیامکی برایم نوشته بود: خساست و تنگ نظری ات چیز غریبی نیست پدرم گفته بود روزنامه نگار جماعت خوب حرف می زند خوب عمل نمی کند!منم پاسخ دادم پدرت این را در مورد روزنامه نگاران گفته یا مسئولین یا کاندیداهای انتخابات ؟ باور کنید تنگ نظری ما ریشه در تنگ جیبی ( جیب غیر گشاد ) دارد اصولا آدمی که از برند مفلس محوری استفاده می کند سراغ برند دیگری نمی رود! پیامک دیگری برایم آمده بود: مشترک گرامی تنظیمات اینترنت شما صحیح نمی باشد جهت تنظیمات جدید آیتم پروکسی را خالی کنید مقدار apn باید فلان مقدار باشد . من کلا نفهمیدم اصلا چه گفته است اصولا من در این زمینه بیسواد و جاهلم اما خوشبختانه از اظهار نظر هم خودداری می کنم که جهلم عیان نشود. فقط اما چپ و راست این پیام تکرار می شد که تنظیمات اینترنت شما صحیح نیست. من هم بلند فریاد زدم صحیح است.عین نمایندگان مجلس پیام دادم صحیح است صحیح است. در حالی که من مدتها ست اینترنت خانگی ندارم. بعد پیام دیگری آمد : آیا دلتنگی؟ می تونی یک تعریف از دلتنگی ارائه بدی تو مسابقه شماره فلان شرکت کنی؟ گفتم این را خوب آمدی دلتنگم اما دلتنگی بخشی از دنیای نوشتن است دلتنگی جوهره نوشتن است البته سوای دلتنگی به جنون هم گرفتارم اصلی حیاتی در نوشتن است که به قول کریستین بوبن "جنون" نام دارد لذا با جنون می نویسم و این جنون نگاری ام کار دستم می دهد چون جنون وار گاهی به مسئولان حمله کلامی می کنم و پاتک های خطرناک از آنان دریافت می کنم! پیامکی دیگر: شانس و بخت خودت را در فلان مسابقه امتحان کن عدد فلان را به شماره فلان پیامک کن. پاسخ دادم اصولا در دکترین من علاقه ای به شانس و اقبال نیست چون از آن سالهاست زاویه گرفتم به قول یکی از همکاران (آقای خوش شانس) بنده در هیچ مسابقه و آزمونی شرکت نمی کنم چون می دانم پیشاپیش بازنده ام. ما بخت خود را بارها در شعائر انتخاباتی آزمودیم ! پیامک بعد نوشته بود: نظرتان در مورد انتخابات پارلمان کانادا و پیروزی لیبرال ها و ورود دو ایرانی تبار به پارلمان این کشور چیست؟ این یکی را دلم نیامد جواب ندهم هر چند بقیه را هم پاسخ دادم. جواب دادم امیدوارم این دو نماینده ایرانی تبار و نمایندگان میانه رو و خوش انصاف در کار وکالت موفق باشند بدانند هر چند جای نماینده های تندرو آمدند اما بدانند کرسی پارلمان ارث پدری نیست برای مردم حرف بزنند اما به جای مردم حرف نزنند و همواره دلشان برای دردهای ملت رنج کشیده کانادا این جماعت آمریکای شمالی بتپد و اشک بریزند و در موفقیت های ملت، اشک شوق بریزند. اما آخرین پیامک یا شبنامه ای که درامتداد آن شب برایم ارسال شد خیلی جالب بود در این پیامک آمده بود: بازخوانی حکایت جدید معاون اول روحانی از احمدی نژاد. 171 میلیارد دلار پول کجا رفت ؟ اول به انگلیسی جواب دادم gone with the wind یعنی بر باد رفته است.من چه می دانم کجا رفته است. اما یادم آمد هر وقت یک خبر جدید از یک اختلاس و فساد اقتصادی بروز می کرد سر کار مرحومه بی بی خانوم جهان ملوک می گفت : ننه دیگه نخون ادامه نده هی هیزم آتیش دلمو باد نزن!
یکشنبه ، ۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه آفتاب یزد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]