محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831631828
«مرگ پلی است برای عبور به دنیای دیگر»
واضح آرشیو وب فارسی:ایکنا: گروه اندیشه: روز دهم عاشورا امام حسین(ع) و یاران شان شهید شدند. امام(ع) آغازگر جنگ نبود، اما تا آخرین لحظه از حقیقت بازنگشت. امام به یارانش گفت: مردن جز پلی که شما را از دنیایی به دنیای دیگر عبور می دهد، نیست.به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) ، روزشمار عاشورا روزشمار یک واقعه خاص نیست، زیرا که هر سرزمینی کربلا و هر زمانی عاشوراست. توجه به ابعاد رویداد هایی که در یک روز می افتد، چهره ای ملموس از امری تاریخ نشان می دهد، رویدادی که تاریخی پس از خود را شکل داده است. آنچه عاشورا را به یک واقعیت جاودانه تبدیل می کند، پیام هایی است که در این واقعیت نهفته است، بی شک برای بیان این پیام ها باید بسیار اندیشید، اما نفس وقایع مواد خام اندیشه هستند، وقایعی که بر محور امام حسین(ع) روی داده اند. خورشید دهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری شاهد اتفاقاتی خونین بود. پیکر مطهر آزادگان حسینی که در راه خداوند قیام کرده و استقامت کرده بودند، مرگ محتومی را پذیرفتند که پیامش شکستن طاغوت های زمانه و پیروزی خون بر شمشیر بود. باری امروز چهره هایی تا ابد در خاطره تاریخی جهان اسلام به یادگار ماندند که نمادهای پروازهایی از جهان ماده اند. پرندگانی پرنده تر از مرغان آسمان که آگاهانه در آسمان را گشودند. آرایش نیروها در دو سو در سپیده دم روز دهم محرم الحرام سال 61 هجرى قمرى امام حسین (ع) یاران مطابق روزهای پیش نمازشان را به امامت امام حسین(ع) خواندند.30 مرد بنی هاشمی و 109 مرد از دیگر اعراب آگاهانه آخرین نماز صبح خود را به جای آوردند. امام حسین (ع) سپاه را به سه جبهه تقسیم کرد. سمت راست به رهبری زهیربن قبن، سمت چپ به سرپرستی حبیب بن مظاهر و در قلب سپاه، خود ایشان اهل بیت (ع) و دیگر یاران ایستادند. پرچم را به دست برادرش عباس داد که او بهترین نیزه انداز، بی باک ترین و نیرومندترین افراد بود. عمر بن سعد دستور داد تا لشکرش را که متشکل از سی هزار نفر پیاده و سواره بود، منظم کنند. عبدالله بن زهیر بن سلیم ازدی را بر اهالی مدینه گمارد. عبدالرحمن بن ابی سبره حنفی را بر اهالی مذحج و اسد، قیس بن اشعث را بر اهالی ربیعه، کنده و حر بن یزید ریاحیی را در رأس اهالی تمیم و همدان قرار داد. سپس این عده را به دو قسمت تقسیم کرد. قسمت راست که امیر آن عمروبن حجاج زبیدی بود و قسمت چپ که در رأس آن شمر بن ذی الجوشن عامری قرار داشت. آنگاه لشکر را به دو بخش پیاده و سواره تقسیم نمود. فرماندهی پیاده با شبث بن ربعی و سواره با عزره بن قیس احمسی بود و پرچم را به دست غلامش ذوید داد. دعای امام(ع) به هنگام آغاز نبرد از امام زین العابدین (ع) نقل شده است که فرمود: صبح عاشورا، چون سپاه دشمن بر امام حسین (ع) رو آورد، امام دست به دعا برداشت و عرض کرد: بار الها! در هر اندوهی، تکیه گاهی و در هر سختی امید منی. در هر حادثه ناگواری که بر من آید، پشت و پناه و ذخیره منی! چه بسا غمی که در آن دل، خوار و دشمن، شاد می شد و من آن را به درگاهت آورده و به تو شکوه کردم، تا از جز تو بریده و تنها به تو رو آورده باشم و تو گشایش دادی و آن را از من راندی. پس تو دارنده هر نعمت و صاحب هر نیکی و مقصد اعلای هر خواسته ایی. امام تصمیم گرفت که برای آخرین بار با عمر بن سعد ملاقات کرده و حجت نهایی را بر او تمام کند تا برای او دیگر عذری نماند. لذا او را فرا خواند و به او چنین فرمود: ای عمر، تو چنین می اندیشی که مرا می کشی و یزید حکومت ری و گرگان را به تو می دهد! به خدا سوگند که از آن سیراب نخواهی شد و این مطلبی است حتمی. هر چه می خواهی انجام بده که نه در دنیا و نه در آخرت به شادی نخواهی رسی، مانند این است که من سر تو را بر چوبدستی می بینم که کودکان به آن سنگ زده و آن را هدف گرفته اند. امام (ع) همه راه های هدایت و ارشاد به راه راست را به کار برد تا از جنگ جلوگیری کند، زیرا که او صاحب دعوت خیر و سلامتی، دعوت به اسلام بود. تنها زمانی که تیر چون باران به سوی سپاه امام روانه شد، در این هنگام امام تصمیم به جنگ گرفت تا آنها به امر خداوند باز گردند. توبه حر؛ اگر پاره پاره شوم، بهشت را انتخاب می کنم پیش از آغاز منازعه حربن یزید ریاحی از فرماندهان اموی به سپاه امام حسین(ع) پیوست. توبه وی را چنین نقل کرده اند که پس حر، عمربن سعد را ترک کرد و در گوشه ای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد، مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: « آیا می خواهی حمله کنی؟ « حر در حالی که می لرزید پاسخی نداد. مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: « به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من می پرسیدند: شجاع ترین مردم کوفه کیست از تو نمی گذشتم (و تو را نام می بردم) پس این چه حالی است که در تو می بینم؟ » حر گفت: « بدرستی که خود را میان بهشت و جهنم می بینم و به خدا سوگند اگر پاره پاره شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.» حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمه گاه امام(ع) حرکت کرد. دوست ندارم آغازگر جنگ باشم سپاه دشمن به خیمه ها نزدیک می شد، ولی حضرت تیری نینداخت، چون می فرمود:« دوست ندارم که آغازگر جنگ با این گروه باشم.» عمر بن سعد تیر را بر کمان نهاده و به سوی یاران امام انداخت و گفت:« گواه باشید که اول کسی بودم که به سوی لشکر حسین تیر انداختم!» سپس سپاهیان عمر بن سعد تیر بر کمان نهاده و از هر طرف یاران حسین(ع) را نشانه رفتند. امام(ع) فرمود:« یاران من! به پا خیزید و به سوی مرگ(شهادت) بشتابید، خدا شما را بیامرزد.» در حمله ی اول بالغ بر چهل تن شهید شدند و سپس یاران باقی مانده هر کدام به نوبت به تنهایی به میدان رزم شتافته و به شهادت می رسیدند و بعد از آنها نوبت به خاندان بنی هاشم رسید و آنها نیز شربت شهادت را نوشیدند. دشمن که از نبرد سراسرى و تهاجمى ، نتیجه اى نگرفته بود، به تدریج به سوى نبرد انفرادى روى آورد. زیرا اگر چه سپاه عمر بن سعد جملگى براى نبرد با امام حسین علیه السلام آمده بودند، ولى در میان آنان مردان زیادى بودند که جنگ با فرزند زاده رسول خدا صلى الله علیه و آله را روا نداشته و به اکراه و اجبار در سپاه عمر بن سعد قرار گرفته و بودند. بدین جهت در کار نبرد عمومى و هجوم سراسرى تعلل نمى ورزیدند و عمر بن سعد را در رسیدن به مقاصد پلیدش ناکام گذاشته بودند.گفتنى است که روى کرد به نبرد انفرادى ، براى سپاه کم تعداد امام حسین علیه السلام نیز خوش آیند و پسندیده تر بود. زیرا در این صورت هر یک از یاران امام علیه السلام مى توانست با چندین نفر از سپاه بى انگیزه دشمن نبرد کند و دشمن را در موضع انفعالى قرار دهد. همین امر باعث طولانى تر شدن مبارزات گردید. یاران امام حسین(ع) یکى از دیگرى با انگیزه ایمان و اعتقاد، از آن حضرت اجازه رزم گرفته و وارد صحنه مى شدند و سرانجام شرافتمندانه جام شهادت را سر مى کشیدند. تعدادى از یاران امام علیه السلام تا پیش از ظهر عاشورا به همین نحو به شهادت رسیدند. شهادت علی اصغر همه یاران امام حسین(ع) مردان بالغ نبودند و در این میان علی اصغر، عبدالله بن حسن، محمد بن ابی سعید بن عقیل و قاسم ابن الحسن(ع) نیز شهید شدند. شیخ مفید شهادت عبدالله بن حسین یا علی اصغر را چنین نقل می کند: امام حسین(ع) پس از بردن جسد قاسم پسر امام حسن(ع) کنار دیگر شهدا، جلوی خیمه نشست که عبدالله [علی اصغر] را نزدش آوردند و امام او را در دامن خویش نشاند. در این هنگام مردی از بنی اسد، تیری روانه کرد و او را ذبح کرد. امام دستش را [زیر گلوی طفل] گرفت و چون پر از خون شد آن را بر زمین ریخت و گفت: «پروردگارا! اگر یاری آسمان را از گرفته ای، پس آن را برای آنچه بهتر است قرار ده، و انتقام ما را از این ستمکاران بگیر.» سپس او را برد و کنار دیگر کشتگان گذاشت. شهادت حسین بن علی(ع) خلاصه شهادت امام حسین(ع) از زبان شهید مظهری خواندنی است: وقتی که اباعبدالله به میدان آمد در چه وقتی بود؟ عصر روز عاشورا است. تا ظهر هنوز عده ای از اصحاب بودند که نماز هم خواندند. از صبح تا عصر تلاش کرده و بدن هر یک از اصحابش را غالبا خودش آورده و در خیمه شهدا گذاشته است. خودش به بالین یارانش آمده، اهل بیتش را خود تسلی داده است. گذشته از همه این ها، داغ هایی است که دیده است. آخرین کسی که به میدان می آید خودش است. خیال کردند که در چنین شرایطی می توانند با حسین مبارزه کنند. هر کسی که جلو آمد لحظه ای مهلتش نداد. فریاد عمر سعد بلند شد که مادرتان به عزایتان بنشیند، به مبارزه کی رفته اید؟ "هذا ابن قتال العرب" این پسر جنگنده عرب است، پسر علی بن ابی طالب است "والله نفس ابیه بین جنبیه" به خدا روح پدرش علی در کالبد اوست. به جنگ او نروید. این علامت شکست بود یا نه؟ سی هزار نفر با مردی تنها و غریب، که آن همه مصیبت دیده، و زحمت کشیده، و تلاش کرده، هم تشنه است و هم گرسنه، جنگ تن به تن کردند و شکست می خورند و عقب نشینی می کنند. نه تنها در مقابل شمشیر اباعبدالله شکست خوردند، که در برابر منطقش نیز شکست خوردند. اباعبدالله در روز عاشورا قبل از شروع جنگ دو سه بار خطابه خواندند. واقعا خود آن خطابه ها عجیب است! کسانی که اهل سخن هستند می دانند که ممکن نیست انسان در حال عادی بتواند سخن عالی بگوید که در حد اعلای اوج باشد. روح بشر باید به اهتزاز بیاید. مخصوصا اگر سخن از نوع مرثیه باشد، دل انسان باید خیلی سوخته باشد، تا یک مرثیه خوب بگوید. یکی از آن خطبه هایی که در روز عاشورا ایراد می کند و از مفصل ترین خطبه هاست که امام برای خواندن آن از اسب پیاده شد و برای این که می خواست که یک جای مرتفع تری باشد تا صدایش بهتر برسد، بر بالای شتر رفت و فریاد زد که "تبالک ایتها الجماعه و ترحاحین فصو حتمونا واجفین" و یک بار، دوبار، سه بار صحبت کرد. عمر سعد بر لشکریان خود ترسید که مبادا نطق حسین اینها را تحت تاثیر قرار دهد. نوبت بعد که اباعبدالله شروع به صحبت کرد، از آنجا که روحشان شکست خورده بود، عمر سعد دستور داد فریاد کنید و بدهان تان بزنید که صدای حسین را کسی نشنود. آیا این علامت شکست نیست؟ آیا این علامت پیروزی حسین نیست؟ نوشته اند در صبح روز عاشورا همین که نماز صبح را با اصحابش خواند، برگشت و به اصحابش فرمود: اصحاب من آماده باشید. مردن جز پلی که شما را از دنیایی به دنیای دیگر عبور می دهد، نیست. حمیدبن مسلم که وقایع نگار عمرسعد است، این قضیه را گفته است. می گوید من از حسین بن علی تعجب می کنم که هر چه شهادتش لحظه به لحظه نزدیک تر و کار بر او سخت تر می شد، چهره اش بر افروخته تر می گردید. مثل آدمی که به وصل نزدیک می شود. حتی می گوید در آن لحظات آخر رفتم سراغ حسین بن علی(ع) هنگامی که سر مقدسش را آن لعین ازل و ابد از بدن جدا کرده بود. چشمم که به حسین افتاد، آن بشاشیت و روشنی چهره اش، آن چنان مرا گرفت که مردنش را فراموش کردم. "لقد شغلنی نور وجهه عن الفکره فی قتله". نوشته اند ابا عبدالله در حملات خود، نقطه ای را در میدان، مرکز قرار داده بود و مخصوصا نقطه ای را انتخاب کرده بود که نزدیک خیام حرم باشد. به دو منظور: یکی این که می دانست دشمنان چقدر نامرد و غیر انسانند و این مقدار حمیت ندارند که لااقل بگویند ما با حسین طرف هستیم، پس متعرض خیمه ها نشویم. می خواست که تا جان در بدن دارد، تا این رگ گردنش می جنبد، کسی متعرض خیام حرمش نشود. منظور دیگر این که می خواست تا زنده است اهل بیتش بدانند که او زنده است. نقطه ای را مرکز قرار داده بود که صدای حضرت به آن ها می رسید. وقتی که برمی گشت و در آن نقطه می ایستاد، فریاد می کرد: "لا حول ولا قوه الابالله العلی العظیم". وقتی که فریاد حسین(ع) بلند می شد اهل بیت سکونت خاطری پیدا می کردند. امام به اهل بیت فرموده بود تا من زنده هستم از خیمه ها بیرون نیایید. این حرف ها را باور نکنید که اهل بیت دائما بیرون می دویدند، ابدا؛ دستور آقا بود که تا من زنده هستم شما در خیمه ها باشید. حرف سستی از دهان تان بیرون نیاید که اجر شما زایل شود، مطمئن باشید که عاقبت شما خیر است، نجات پیدا می کنید، خداوند دشمنان شما را به زودی عذاب خواهد داد. آن ها اجازه نداشتند و بیرون هم نمی آمدند. اهل بیت امام هنوز انتظار آمدن او را داشتند. در آن زمان اسب های عربی را برای میدان جنگ تربیت می کردند، چون اسب حیوان تربیت پذیری است. وقتی که صاحب آن کشته می شد، عکس العمل های خاصی از خود نشان می داد. اهل بیت اباعبدالله، در داخل خیمه بودند، منتظر بودند تا شاید یک بار دیگر جمال آقا را زیارت کنند، یک مرتبه صدای اسب اباعبدالله بلند شد اهل بیت به در خیمه آمدند خیال کردند آقا آمده است، یک وقت دیدند اسب آمده در حالی که زین آن واژگون است. اینجا بود که اولاد و خاندان اباعبدالله، فریاد واحسینا وامحمدا را بلند کردند و دور اسب را گرفتند (نوحه سرایی طبیعت بشر است، انسان وقتی درد دل خود را می گوید به صورت نوحه سرایی می گوید. آسمان را مخاطب قرار می دهد، حیوانی را مخاطب قرار می دهد، انسان دیگری را مخاطب قرار می دهد). هر یک از افراد خاندان اباعبدالله به نحوی نوحه سرایی کردند. آقا به آن ها فرموده بود تا من زنده هستم حق گریه کردن ندارید، من که مُردم، نوحه سرائی کنید. در همان حال شروع به گریستن کردند. نوشته اند حسین بن علی علیه السلام دختری دارد به نام سکینه خاتون که خیلی هم این دختر را دوست می داشت. بعد هم یک زن ادیبه عالمه ای شد و زنی بود که همه علما و ادبا برای او اهمیت و احترام قائل بودند. اباعبدالله خیلی این طفل را دوست می داشت. او هم به آقا فوق العاده علاقه مند بود، نوشته اند این بچه به صورت نوحه سرایی جمله هایی گفت که دل های همه را سوزاند. به حالت نوحه سرائی، اسب را مخاطب قرار داد که:" یا جواد ابی هل سبی ان قتل عطشانا"؛ ای اسب پدرم، پدر من وقتی که رفت تشنه بود، آیا او را سیراب کردند یا با لب تشنه شهید کردند؟ "هل سبی ابی ان قتل عطشانا"؛ این در چه وقت بود؟ در وقتی که ابا عبدالله از روی اسب به روی زمین افتاده بود. خیمه ها پس از نبرد پس از نبرد اما خیمه ها امنیت خود را تا مدت زمانی از دست داد، سپاه عمر بن سعد، به ویژه دسته نابکار شمر، پس از شهادت امام حسین(ع) به خیمه هاى آن حضرت یورش برده و خیمه ها را غارت کردند و چهارپایان ، لباس ها، صندوق ها، اسلحه ها و خوراکى ها را به یغما بردند. آنان، حتى حریم اهل بیت علیه السلام را مراعات نکردند و زیور و لباس هاى زنان را از آن ها ستاندند، به طورى که زنان اهل بیت(ع) به عمر بن سعد پناهنده شده و از شدت جنایت کارى شمر و گروه نابکارش شکایت کردند و عمر بن سعد به ظاهر، دستور داد که از غارت خیمه ها دست بردارند. باری پس از پایان نبرد سپاه کوفه تلاش کردند تا با بیشترین خفت با اهل حرم امام حسین(ع) و شهیدان برخورد کنند، خیمه ها را آتش زدند، بر پیکر شهیدات اسب تاختند و سرهای عاشوراییان را به نزد سلطان جائر زمان خویش بردند. سلطانی که مرگش چندی بعد رسید اما پیام امام حسین(ع) برای همیشه بیدارگر مظلومان تاریخ قرار گرفت.
شنبه ، ۲آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایکنا]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]
صفحات پیشنهادی
شنونده نمایش، دنیای دیگری دارد
بازیگر نمایشهای رادیویی شنونده نمایش دنیای دیگری دارد تاریخ انتشار دوشنبه 27 مهر 1394 ساعت 13 00 | شماره خبر 2136717732547502091 تعداد بازدید 0 پ پ خودش میگوید متولد شهریور سال 1325 در شهر همدان هستم قبل از این که در رادیو کار کنم در قسمت دوبلاژ کار میکردم با اینکمرگ 3 کودک دیگر در دریای اژه
مرگ 3 کودک دیگر در دریای اژه گارد ساحلی یونان اعلام کرد که چهار مهاجر خارجی از جمله سه کودک که قصد عبور از دریای اژه و ورود به اروپا را داشتند جان خود را از دست دادهاند به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان گارد ساحلی یونان امروز شنبه اعلام کرد سه کودک و یک زن که ملیمرگ ۱۲ پناهجوی دیگر در سواحل ترکیه
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی خبرگزاری فرانسه از غرق شدن شمار جدیدی از پناهجویان در سواحل ترکیه خبر داد هنوز درباره تابعیت این آوارگان خبری در دست نیست اما با توجه به تکرار سناریوی غرق شدن در سواحل ترکیه برای آوارگان سوری به احتمال زیاد این پناهجویان نیز سوری بوده اند با وجودخشونت پلیس آمریکا علیه یک سیاهپوست بار دیگر جنجال آفرین شد + تصاویر
انتشار تصاویر خشونت بی دلیل پلیس واشنگتن علیه یک سیاهپوست بار دیگر صدای اعتراض مردم این کشور را درآورد به گزارش افکارخبر اخیرا تصاویر ویدئویی از دو افسر پلیس آمریکا منتشر شده که نشان می دهد آنها یک نوجوان بی گناه سیاهپوست را به طرز وحشیانه ای دستگیر می کنند این دو افسر که درسوداگران مرگ در دام پلیس گرفتار شدند
در تربت جام رخ داد سوداگران مرگ در دام پلیس گرفتار شدند فرمانده انتظامی تربت جام گفت در چارچوب پاکسازی مناطق آلوده به مواد مخدر و مبارزه با خرده فروشان مواد افیونی 10 نفر در این شهرستان دستگیر شدند به گزارش سرویس حوادث جام نیوز سرهنگ علی اصغر مختاری روز شنبه در گفت گو با خبرنمرگ 12 پناهجوی دیگر در سواحل ترکیه
12 پناهجوی دیگر در سواحل ترکیه غرق و جان خود را از دست دادند به گزارش فارس 12 پناهجوی دیگر در سواحل ترکیه جان خود را از دست دادند خبرگزاری فرانسه از غرق شدن شمار جدیدی از پناهجویان در سواحل ترکیه خبر داد هنوز درباره تابعیت این آوارگان خبری در دست نیست اما با توجه به تکرار سنبا 9 دقیقه از گیم پلی متفاوت ADR1FT همراه باشید ؛ ایده جاذبه در دنیای بازی
ADR1FT بدون شک یکی از عناوین شاخص مستقل است که مراحل توسعه آن در حال سپری شدن می باشد چیزی که این بازی را خاص کرده است بکارگیری ایده فیلم Gravity در یک بازی ویدیویی است و در بازی سعی شده جاذبه تنهایی یک فضانورد در خلاء و پیشبرد روند داستانی برای بقا به بهترین شکل به تصویدستگیری سوداگران مرگ در عملیات پلیس
در استان کرمان رخ داد دستگیری سوداگران مرگ در عملیات پلیس سوداگران مرگ در انتقال 400کیلوگرم تریاک در رودبارجنوب ناکام ماندند به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از خبرگزاری صداوسیما فرمانده قرارگاه عملیاتی ابوذر استان کرمان گفت بامداد امروزدر عملیات مشترک ماموران پلیس امنیت عمرگ 12 پناهجوی دیگر در سواحل ترکیه |اخبار ایران و جهان
مرگ 12 پناهجوی دیگر در سواحل ترکیه 12 پناهجوی دیگر در سواحل ترکیه غرق و جان خود را از دست دادند کد خبر ۵۴۰۰۴۱ تاریخ انتشار ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴ ۳۱ - 17 October 2015 12 پناهجوی دیگر در سواحل ترکیه غرق و جان خود را از دست دادند به گزارش خبرگزاری فارس 12 پناهجوی دیگر در سواحل ترکیهفرمانده پلیس راه گیلان خبر داد مرگ 6 نفر در حوادث رانندگی جادهای گیلان
فرمانده پلیس راه گیلان خبر دادمرگ 6 نفر در حوادث رانندگی جادهای گیلانفرمانده پلیس راه گیلان گفت طی دو روز گذشته 6 نفر در حوادث رانندگی جادهای گیلان جان باختند مهیار رستگار امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در رشت با اشاره به بارش شدید باران در گیلان و لغزندگی جادههای استان اظ-
گوناگون
پربازدیدترینها