واضح آرشیو وب فارسی:اهر نیوز: سالهای سال است که با فرارسیدن ایام ماه محرم الحرام و ایام شهادت اباعبداله الحسین (ع) و یاران باوفایش تکاپوی خاصی سطح شهرهای ایران اسلامی و سایر بلاد شیعی را دربرمی گیرد و هرکس که حبّ آل علی در سینه دارد به هر طریقی که برایش مقدور است خود را برای اعلان عزای پاره تن پیمبر آماده می کند؛ یکی با پرچم سیاه زدن، یکی با توزیع نذورات و احسانات مختلف، شخصی با برپایی خیمه های عزا و … اما آنچه که در این زمان جای بحث دارد؛ آن است که عده ای هم با فرارسیدن این ایام فرصتی می بینند جهت مطرح کردن خود و ابراز وجود نمودن. ابراز وجودهایی که گاه از سر بی تدبیری عواقبی بس جبران نشدنی در پی دارد. گاهی با ذکر جملاتی که نه سند فقهی دارند و نه سند روایی، موجب اختلاف افکنی میان آحاد مختلف مردم می گردند که جا دارد به برخی از آنان اشاره کرد. در طول سالهای اخیر موضوعی تحت عنوان تجمع بزرگ حسینیان و عناوین مشابه مطرح می گردد که با مثالهایی از قبیل تجمع مردم زنجان در روزهای هفتم ماه محرم و تاسوعا یا تجمع مردم اردبیل در تاسوعا و عاشورای حسینی قرین می گردد و با الگوبرداری از آن دو مورد سعی در گسترش آن حرکت عظیم در میان سایر شهرها می شود که ذکر چند تذکر در اینجا خالی از لطف نیست. اول آنکه آن دو شهر نباید فرمواش کرد که هم مرکز استان بوده و هم از نظر امکانات قابل مقایسه با سایر شهرستانها نبوده و هم از نظر کثرت جمعیتی چندین برابر جمعیت شهرهای کوچک را شامل می شوند و هم آنکه مکان آن تجمعات در شهر اردبیل مقابل مسجد سقاخانه حضرت ابوالفضل (ع) و در شهر زنجان مقابل حسینیه اعظم می باشد که هر دو مکان به لحاظ تقدس و ارزش مذهبی برای شهروندان آن بلاد محترم و دارای بُعد اعتقادی دیرینه می باشد. و از طرفی نیز متولیان آن حرکات ریش سفیدان، حسینیان ، امنای شهر و مداحان شهیر و رؤسای هیئات آن مناطق می باشند که در میان شهروندان دارای حسن شهرت و تقوا بوده و هستند. علی ایحال به قول آن شاعر که می فرماید: سالها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد اگر حبّ و بغضهای فردی و سایر دیدگاههای نامربوط به عزای ثار الله را کنار بگذاریم خواهیم دید که در تمام شبهای ماه محرم و به ویژه روزهای تاسوعا و عاشورا بدون صدور دعوتنامه و اعلام عمومی مردم ولایتمدار و حسینی شهرستان اهر سالیان سال است که در خیابانهای مشرف به مسجد ابواسحق اهر به صورت کاملاً خودجوش تجمع می نمایند که گاه تعدادشان بالغ بر سی هزار نفر نیز تخمین زده می شود. حال سؤالی که مطرح می شود آن است که این تجمع خودجوش که سالیان سال سینه به سینه و نسل به نسل حفظ شده و هر سال نیز رونق مضاعفی یافته اگر تقویت و ساماندهی گردد بهتر است یا آنکه بدواً شروع به ایجاد این چین حرکاتی بدون ریشه و سابقه ذهنی نماییم؟ تجمعی که مکانش، مکانی است که به جرأت می توان گفت تقدسش در سطح کشور مثال زدنی است و هم مردم با اراده و شوق خود در آن محل حاضر می شوند و هم به لحاظ کثرت جمعیت ستودنی است. بحث دیگر نیز که لازم به یادآوری است گزینشی رفتار نمودن با حسینیان و محبان اهل بیت است. این قبول که بعضی انحرافات در میان دسته جات و هیئتها به وجود آمده که حتماً نیز باید با آن مقابله و اصلاح شوند، اما سلیقه ای رفتارکردن با عاشقان مولا کمال بی انصافی و نهایت بیخردی است. آیا امامی که وسعت باب رحمتش به اندازه ای است که حربن یزید ریاحی را نیز پذیرش می کند چه کسی می تواند برای ورود به محضرش و همدردی با یگانه دختر نبی اکرم (ص) به سیل عظیم دلدادگانش مجوز و کارت ورود صادر نماید؟ عشق و محبتی که به گفته معصوم (ع) آنچنان آتشی اندر دل رهروانش برافروخته که تا یوم قیامت خاموش نخواهد شد چه کسی می تواند به این زودی بزداید؟ مگر غیر این است که هر کس که بر عزای عزیز زهرا (س) مشرف می گردد دعوتنامه اش را خود حضرت امضا نموده است؟ حال مگر می توان آن محبّی را که شخصاً خود حضرت دعوت نموده است را مانع شرفیابی شد؟ در سفری که هریک از زوار حضرت داشته اند به عینه دیده اند که از باب حرم حضرت هرگونه زائری اجازه شرفیابی داشته و دارد. هم سیاه و هم سفید هم ترک و عرب و بلوچ و فارس و ….. هم پیر و جوان، هم مذکر و مونث. آنجا که حضرت خود در حریم امن و زیر خیمه اش هر دلسوخته ای را پذیرش می کند من و امثال من های در جاهای دیگر حق نداریم به بهانه ی أنا رجل گفتن آنگونه که هست گزینیشی با عشاق حضرت ابا عبداله رفتار کنیم. چرا که همه این هیئات گام در زنده نگه داشتن شعائرالله برداشته و با الهام از طرق بومی و فرهنگی خود اقدام به برپایی عزا برای عزیز دل حضرت زهرا (س) می نمایند که اجرشان نیز نزد خود حضرات ائمه حتماً محفوظ خواهد بود. درنهایت ذکر این جمله بس که ای کاش حسین بن علی (ع) را آنگونه که هست می شناخته نه آنگونه که می خواهیم … گویند بلنـد مپـرشاهی اینگونه بگو که این و آن گفت گویم فراتر است از این مقام مولی پایین تر از این مگر توان گفت آنجا که من و تو با مکانیم باید به حسین لامکان گف نویسنده: ناصر محمدی
پنجشنبه ، ۳۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اهر نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]