تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):براستى كه هر كس را حق سود ندهد، باطل زيانش رساند و هر كس به راه هدايت نرود، به كجر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820551140




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خاطرات خواندنی از رختکن محبوب ترین پرسپولیس های تاریخ


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


خاطرات خواندنی از رختکن محبوب ترین پرسپولیس های تاریخ ورزش > لیگ برتر - مهرداد میناوند خاطراتی از روزهای طلایی پرسپولیس تعریف می کند که هم با نمک است و هم نشان می دهد آن روزها چه فضایی در فوتبال حاکم بود.


داریوش سعیدی- خبرگزاری خبرآنلاین؛ او ابتدا یک خاطره بسیار جالب از رضا شاهرودی که رقیبش در نظرسنجی 90 برای انتخاب بهترین دفاع چپ ایران بعد از انقلاب بود تعریف می کند. او با خنده می گوید: «آقا رضا بعضی وقت ها شیطنت می کرد. در دوران اوجم به تلویزیون دعوت شدم. از استانکو سرمربی پرسپولیس اجازه گرفتم که زودتر بروم و به برنامه برسم. در رختکن سه تا دوش داشتیم که دو تا خراب بود و از یکی هم قطره ای آب می آمد. شامپو هم که پیدا نمی شد. 4،5 نفر بودند که شامپوها را می خوردند! خلاصه یه کوچولو شامپو را از کیفم در آوردم و داشتم سر و صورتم را می شستم که دیدم یکی پشت سرم بشکن می زند. اول فکر کردم کسی دارد اذیت می کند بعد دیدم یک نفر گفت بیرون! کف روی سر و صورتم بود. نمی توانستم جایی را ببینم. کف ها را پاک کردم ودیدم رضا شاهرودی است. گفت اول بزرگتر! با همان سر و صورت کفی از حمام بیرون آمدم. آن روز رضا شاهرودی به خودش سه بار لیف زد، چند بار هم کیسه کشید. تا بیرون بیاید، همه به خانه شان رفته بودند و برنامه تلویزیونی هم تمام شده بود!»
میناوند که همیشه خاطرات شیرینی دارد، یک خاطره هم از اولین روز حضورش در پرسپولیس تعریف می کند: «روز اول من را با سلام و صلوات به پرسپولیس بردند و فکر می کردم چه خبر است. با ذوق و شوق به تمرین پرسپولیس رفتم و در رخنکن می خواستم لباس عوض کنم که مجتبی محرمی گفت بیرون! گفتم پس کجا لباس عوض کنم؟ گفت «اون ته». رفتم اون ته دیدم یک اتاق 2 متری برای تدارکاتچی های پرسپولیس است که ایرج جنگی دارد آنجا چای می خورد. خلاصه 6 ماه اول در آنجا چای می خوردیم و لباس عوض می کردم.»
مهرداد یک خاطره بسیار شیرین هم از نعیم سعداوی تعریف می کند: «آقا من تمام فوتبالم را مدیون نعیم سعداوی هستم. من یک پیکان داشتم، سعداوی هم یک پراید هاچ بک که داخلش را چرم زرشکی کرده بود. آن موقع پراید برای خودش ماشین بود. نعیم گفت 4.5 میلیون پرایدم را می فروشم. من سریع پیکانم را 2 میلیون فروختم و پولش را به نعیم دادم و پراید را بردم. 2.5 میلیون به او بدهکار شدم. آن موقع باشگاه مدام برای پول دادن امروز و فردا می کرد و من مانده بودم و نعیم! یعنی من فوتبالم را مدیون او هستم چون بعد از هر تمرین دنبالم می دوید که آی پولم را بده! یعنی جای اینکه سه ماهه برای جام ملت ها آماده شوم، سعداوی 20 روزه جوری بدنم را آماده کرد که پدیده مسابقات شدم!»
252 43  

کلید واژه ها: باشگاه پرسپولیس -




چهارشنبه 29 مهر 1394 - 13:00:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن