واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اهمال ممنوع کاهل موقوف نويسنده :رکسانا خوشابي رسيدن به خواسته ها، مثل بسياري از کارهاي ديگر، سدها و موانعي دارد. يکي از اين موانع، خصوصيتي است که به آن تعلل يا اهمال کاري مي گوييم. بعضي ها هم به آن تنبلي مي گويند. يعني در حالي که مصمم به انجام کاري هستيم، بدون علت ان را به تأخير مي اندازيم و دقيقاً مي دانيم اين عقب انداختن چه عواقب ناخوشايندي دارد. حتي خودمان را سرزنش مي کنيم يا دليل مي تراشيم، اما ناخوداگاه به اهمال کاري و کاهل ادامه مي دهيم و دست آخر هم يا در آخرين فرصت کار را با اکراه تمام مي کنيم. يا شايد هم هرگز تمام نمي کنيم!براي مثال بايد خريد کرده و اتاق ها را مرتب کنيد و غذا هم بپزيد؛ اما به خودتان مي گوييد فعلا ولش کن، بگذار کمي تلويزيون نگاه کنم مي دانيد که اضافه وزن پيدا کرده ايد، اما مي گوييد امروز بگذار خوب بخورم، فردا رژيم مي گيرم و ...و اين فردا معلوم نيست کي مي آيد بايد به ديدن يکي از آشنايان تان برويد، اما امروز و فردا مي کنيد و هر طور شده رفتن تان را عقب مي اندازيد شايد شما هم جزء کساني باشيد که گاه و بيگاه در کارها تعلل مي کنند، در اين صورت شايد براي تان جالب باشد بدانيد که در تعلل و تنبلي ، عواملي نقش دارند که در اينجا مي خواهم به اصلي ترين آنها اشاره کنم !کار را عقب مي اندازم، چون بلد نيستم» در اين حالت، به خاطر ترس از خراب کردن کار، آن را به تعويق مي اندازيم!واضح است که راه حل، عقب انداختن کار نيست. بلکه بايد قبل از هر چيز در مورد آن کار فکر کنيم، مطالعه و تحقيق کنيم، ببينيم شرايط آن کار چيست، به چه پيش فرض ها و يا زمينه سازي هايي احتياج دارد؟چه منابع يا ضررهايي دارد؟چقدر با توانايي ها و استعدادهاي ما هماهنگي دارد؟و خلاصه بعد از آنکه اطلاعات لازم را به دست اورديم، تصميم قطعي براي انجام آن بگيريم و همان تصميم را عملي کنيم. خوب است از همان اول به اين سؤال ها جواب بدهيم؛ چرا لازم است اين کار را فوري انجام دهم؟نتايج انجام دادن يا ندادن آن چه خواهد بود؟شرايط انجام آن چيست؟چه کنمتا کار بهتر و بي نقص تر انجام شود؟و ...اين سؤالات را مي توانيد از قبل، در يک دفترچه بنويسيد و قبل از انجام هر کاري به آنها پاسخ دهيد !«عادت کرده ام، کارم را عقب بيندازم براي بعضي از ما به تعويق انداختن کارها در طول زمان، به صورت عادت در آمده و اگر کمي با خودمان روراست باشيم، متوجه مي شويم که اين کار تا حدي هم همراه با لذت و خوشي است؛ چون انگار به نوعي فرار از زحمت و کار ا در پي دارد!اگر اهمال کاري ما به خاطر عاداتي باشد که طي زمان پيدا کرده ايم، بايد به تدريج آن عادت را ترک کنيم. روانشناسان عقيده دارند براي ترک هر عادت بهتر است عادتي جديد را جانشين آن کنيم(مثل عادت به انجام سريع و بموقع کارها، به جاي عقب انداختن آن، يا عادت به آدامس جويدن به جاي جويدن ناخن ها). اين کار بايد به تدريج، ولي با انرژي و محکم انجام شود. عادت به معني مأنوس شدن با رفتاري خاص است و انس گرفتن با رفتار و پذيرفتن رفتار جديد نياز به صرف زمان دارد و اگر عادت قبلي موقتاً برگشت، بايد با تمرين دوباره، زمينه را براي ترک ان فراهم کرد !«حال و حوصله ندارم، بماند براي بعد» وقتي حال و حوصله نداريم، انگار سدي در برابر فعاليت و حرکت مان ايجاد مي شود که ما را از هر کاري باز مي دارد. اين سد، با عزم و جزم و تصميم و پايبندي محکم به کاري که مي خواهيم انجام دهيم برداشته مي شود و با ايجاد انگيزه قوي تر در خود نيز مي توان برآن فائق امد. عهد بستن با خود و تکرار هر روز آن عهد، مي تواند کمک کننده باشد. البته علت حال و حوصله نداشتن را بايد فهميد. گاهي بي حوصلگي ناشي از افسردگي است؛ گاهي هم به دليل نداشتن انگيزه و کاري که از آن لذت ببريم، دچار بي حوصلگي مي شويم !«کار را انجام ندادم، چون فراموشش کرده بودم فراموشکاري، اغلب به دليل عدم توجه به هدف يا اهداف در کارهايي است که بايد انجام دهيم. براي جلوگيري از اين مسأله در درجه اول ، نياز به يک برنامه مشخص داريم. البته رفتارهايي هم براي غلبه برفراموشکاري توصيه مي شوند که عبارتند از :تهيه يادداشت و گذاشتن آنها جلوي چشم(روي اينه، روي کمد يا يخچال و ...)،استفاده از ساعت زنگ دار يا ساعت موبايل، کمک خواستن از اطرافيان براي يادآوري انجام کار. ضمناً مي توان شروع کار را با برنامه تفريحي تطبيق دهيم؛ مثلا قبل از آغاز کار، چاي، شيريني، بستني يا ..بخوريم!لذت ناشي از برنامه تفريحي باعث مي شود انجام کار در خاطرمان بماند و فراموش نشود !«انجام نمي دهم، مهارت کافي ندارم گاهي عدم مهارت باعث مي شود کار بموقع انجام نشود؛ مثل زماني که مي گوييم انشايم خوب نيست تا چيزي بنويسم يا نقاشي ام خوب نيست. و..اما اين هم بهانه قابل توجهي نيست، چون به راحتي مي توان در حين کار زماني را براي ياديگري مهارت هاي جديد در نظر گرفت. گذراندن ساعات مقدماتي در کار مورد نظر، مشورت با صاحبنظران و مطالعه کتاب هاي مرتبط، در اين زمينه مي تواند کمک کننده باشد !«شرايط جسمي و فيزيکي مناسبي ندارم شرايط فيزيکي و جسمي نامناسب مثل بيماري، سردرد، خستگي ، فشار خون و ..واقعا باعث تأخير در کار مي شوند اما اينها هم راه حل دارند. مراجعه به پزشک و روانشناس و کلا اقدام براي درمان و گاهي هم قرار گرفتن در يک وضعيت دلخواه جديد مي تواند کمک کننده باشد. مثل زماني که سردرد داريم و ناگهان يک دوست عزيز و صميمي را ملاقات مي کنيم و سردرد از يادمان مي رود. مي توان با ايجاد موقعيت هاي لذتبخش و انجام کارهايي که دوست داريم، دردها را کاهش دهيم کار را عمداً عقب مي اندازم تا فرصت بهتري نصيبم !«شود شايد اين کار بعضي مواقع مفيد باشد؛ مثل زماني که کسي حافظه ضعيفي دارد و درس هاي حفظي را براي يکي دو روز مانده به امتحان نگه مي داد تا از يادش نرود؛ اما کلا اين کار باعث انباشته شدن کارها مي شود و متأسفانه چون ارزيابي صحيحي از زمان صحيح انجام کار نداريم؛ ممکن است حجم زيادي از کارها روي دست مان بماند. در اين مواقع بهترين اقدام زمان بندي و برنامه ريزي دقيق کار است و اينکه اصولاً کاري را براي انجام انتخاب کنيم که به آن علاقه داريم. توجه داشته باشيد انسان موفق کسي است که براي رسيدن به هدف، هر سد و مانعي را، هر قدر سخت، از سر راه برمي دارد وقت تان را بيهوده سر پيچ ارزوها هدر ندهيد منبع:مجله دنیای زنان شماره 60 /ج
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 629]