واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - خارقالعاده است که در چنین فیلمی با مضمون تلخ فروپاشی یک سرزمین و شکست آرمانگرایی، با یک داستان سوررئالیستی، سرزنده و شوخ و شنگ روبرو باشیم. نزهت بادی: همانطور که حدس زده بودید فیلم هفته پیش «بدو لولا بدو» ساخته تام تیکور بود که پیشنهاد میکنم فیلمهای دیگر او مخصوصا «بهشت» و «عطر داستان یک قاتل» را ببینید. خیالبافهای این هفته آخرین خیالبافها در سال 89 است. هفته دیگر زمانی خیالبافها را میخوانید که به تازگی وارد سال جدید شدهایم. بنابراین دوست دارم نظرتان درباره این ستون را بدانم. پس علاوه بر اینکه در بازی این هفته شرکت میکنید و اسم فیلم و کارگردانش را حدس می زنید، درباره سبک و سیاق کلی خیالبافها هم نظر بدهید. حالا برویم سراغ بازی خودمان. از این بازی که خسته نشدهاید؟ این بار با یکی از آثار فیلمسازی روبرو هستیم که با وجود شخصی بودن به شدت جهانیاند. هرچند اغلب شخصیتها و قصههایش برخاسته از زمینههای اجتماعی و سیاسی زادگاهش یوگسلاوی است، اما مفاهیم نهفته در آن خصلتی جهانشمول دارد. در فیلم مورد نظر این هفته او درامهایی کاملا شخصی درباره عشق، خیانت، دروغ و رفاقت را از دل وقایع تاریخ معاصر کشورش بیرون میکشد. جالب اینجاست که با وجود حس و حال سیاسی و اجتماعی فیلم آنچه بیش از همه در خاطرمان میماند، تکههایی از رویاپردازیها و شعبدهبازیهای اوست که میتواند دنیای شگفتانگیز فلینی کبیر را به یادمان بیاورد. خارقالعاده است که در چنین فیلمی با مضمون تلخ فروپاشی یک سرزمین و شکست آرمانگرایی، با یک داستان سوررئالیستی، سرزنده و شوخ و شنگ روبرو باشیم. بنابراین خیالتان راحت باشد که میتوانید بی توجه به مضمون تاریخی آن عاشق دیوانه بازیهای جاری در صحنههایش شوید. مثل صحنه رمانتیک و بانمک دزدیدن زن از تئاتر توسط دو رفیق، پرواز خیالانگیز اما تلخ عروس در زندان بدون آسمان، دیدار شاعرانه عروس و داماد در آبهای دانوب، نور انداختن به وسیله دوچرخه برای به دنیا آمدن کودک و یا دویدن پسرک معصوم در تونلهای زیرزمینی برای یافتن میمونش. اما به نظرم شاهصحنه فیلم که هم مضمون اصلی فیلم را در خود دارد و هم از لحاظ زیبایی و خلاقیت بصری بینظیر است، میتوان جایی دانست که لازار ریستوفسکی در دهکدهای بی نام و نشان در کنار صلیب وارونهای ایستاده که در پس زمینه آن خانه ویرانشدهای به چشم میخورد و صندلی چرخدار آتش گرفته میکی مانویلوویچ به همراه میریانا یوکوویچ دور او میچرخد. آدم وقتی این صحنه را میبیند فکر میکند انسانها درگیر مبارزات سیاسی میشوند تا زندگی بهتری به وجود آورند، اما همان زندگی معمولی را هم از دست میدهند. واقعا چه کار باید کرد؟ اگر برای اولین بار است که میخواهید فیلم را ببینید، حواستان باشد موسیقی فوقالعاده آن را از دست ندهید. اغراق نکردهام اگر بگویم موسیقیاش به تنهایی میتواند لذت چندین فیلم خوب را به شما ببخشد. حالا نوبت شماست که درباره دنیای فیلم نظر دهید. 54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]