واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
بهايي كه مستقلبودن ميطلبد
اصطلاح «زندگي خوابگاهي» براي خيلي از افراد تداعيكننده خاطرات زيادي است كه تنها قسمتي از آنها خاطرات شيرين هستند. زندگي در خوابگاه در كنار هزاران تجربه خوشايند سختيهاي زيادي هم دارد كه گاهي آن را غيرقابل تحمل ميكند.
روز نو : اصطلاح «زندگي خوابگاهي» براي خيلي از افراد تداعيكننده خاطرات زيادي است كه تنها قسمتي از آنها خاطرات شيرين هستند. زندگي در خوابگاه در كنار هزاران تجربه خوشايند سختيهاي زيادي هم دارد كه گاهي آن را غيرقابل تحمل ميكند. براي ساكنان خوابگاهها زندگي خوابگاهي تجربه دوگانهاي است و همين مساله باعث ميشود كه درباره آن نظرات متناقضي وجود داشته باشد. 255 هزار نفر در كشور ما در خوابگاهها ساكن هستند و در حال تجربه كردن زندگي متفاوتي از جنس خوابگاهياش هستند. زندگي در خوابگاه يك تجربه ويژه و منحصر به فرد است كه ميتواند تغييرات زيادي در شخصيت افراد ايجاد كند. هر دانشجويي با ديدن آييننامه اسكان و امضا كردن شرايط آن ميفهمد كه در حال تجربه كردن زندگي جديدي است كه با شرايط زندگي در خانه تفاوتهاي زيادي دارد. ساكن شدن در اتاقهاي چهار، شش، هشت و گاهي حتي ده نفره باعث ميشود كه فرد در كنار از دست دادن بسياري از حريمهاي خصوصياش، نوع جديدي از زندگي را كه در شكلگيري شخصيتش بسيار تاثيرگذار است تجربه كند. كنار آمدن با اين سبك از زندگي و سازگار شدن با شرايط آن يكي از مشكلات بزرگ زندگي خوابگاهي در كشور ماست كه گاهي باعث ميشود افراد نتوانند از پس مشكلات آن برآیند و حداقليترين پيامد آن افت تحصيلي آنهاست.
اينجا تنهايي معنايي ندارد
الهام 25 ساله در حال تحصيل در كارشناسي ارشد مديريت در دانشگاه علامه طباطبايي است. او زندگي خوابگاهي را دوست دارد و در خوابگاه دوستان زيادي پيدا كرده است كه خاطرات خوبي را براي او رقم زدهاند. در كنار اين خوشيهاي زندگي خوابگاهي اما گلههايي هم از اين سبك زندگي دارد و به «آرمان» ميگويد: «خوابگاه ما به صورت سوييتي است و يكي از مهمترين مشكلات آن تعداد زياد افرادي است كه در يك سوييت ساكن هستند. در سوييت ما 14 نفر ساكن هستند و شلوغ بودن بيش از حد آن ما را خيلي اذيت ميكند. اين مساله به ويژه در ايام امتحانات بيشتر مشكلآفرين ميشود، چون خوابگاه ما فضاي سبز هم ندارد بعضي وقتها آدم بين اين همه شلوغي و سر و صدا احساس خفگي ميكند.» او ادامه ميدهد: «يكي از مشكلات دانشگاه ما اين است كه بين شبانه و روزانهها فرق ميگذارد و خوابگاه شبانهها را از روزانهها جدا كرده است. دانشگاه ما دهكده المپيك است و خوابگاهمان در ميدان وليعصر. چون سرويس نداريم بايد براي رسيدن به كلاس ساعت هشت از سه ساعت قبل بيدار شويم.» او ميافزايد: «يكي ديگر از مشكلات خوابگاه ساماندهي غيراستاندارد دانشجويان در سوييتهاست و اين مساله امسال كه دانشجويان كارشناسي ارشد و كارشناسي را در كنار هم قرار دادهاند خيلي بيشتر هم شده است.» شيما 24 ساله يكي ديگر از دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايي است كه از شهر سنندج به تهران آمده است. او به «آرمان» ميگويد: زندگي خوابگاهي خوشيها و شيرينيهاي خاص خودش را دارد ولي در عين حال باعث ميشود كه فرد از فضاي علمي دور شود. به نظر من در خوابگاه تنها اتفاقي كه نميافتد درس خواندن است. يكي از دلايلي هم كه افراد ساكن در اين محيط از نظر علمي عقب ميمانند اين است كه سالنها و مكانهاي مطالعه در اين محيط كم هستند. از سوي ديگر چون بيشتر بچهها در فاز درس و مطالعه نيستند، انگيزه فرد براي كتاب خواندن كم ميشود. او ادامه ميدهد: نداشتن حريم خصوصي يكي از مشكلات خوابگاه است كه هيچگاه نتوانستهام با آن كنار بيايم. من تنهايي را خيلي دوست دارم ولي در اين فضا براي آدم امكان تنها بودن وجود ندارد. او ميافزايد: يكي از محدوديتهايي كه خوابگاه ما دارد ساعت ورود و خروج آن است. ما اگر يك تئاتر هم بخواهيم برويم حداقل ساعت 10 تمام ميشود و اين در حالي است كه بايد ساعت 9 خوابگاه باشيم.
بايد مستقل بودن را تجربه كرد
سروش 20 ساله ساكن خوابگاه دانشگاه شهيد بهشتي است. او از امكاناتي كه اين دانشگاه در اختيار دانشجويان خوابگاهياش ميگذارد راضي است و به «آرمان» ميگويد: «امكانات خوابگاه ما خيلي خوب است. خوابگاه ما فضاي سبز، سالن ورزشي، خياطي، آرايشگاه و سوپرماركت دارد. در حين داشتن تمام اين امكانات يكي از مهمترين مزيتهاي خوابگاه ما سه نفره بودن اتاقهايش است. حتي از نظر غذا هم كيفيت غذاهاي دانشگاه ما خيلي بالاست.» او با بيان اينكه خوابگاهش تنها يك مشكل دارد، ميافزايد: «مشكل اصلي خوابگاه ما دور بودن آن از مركز شهر و رفتوآمد سخت آن است. ما براي خريد يك منبع درسي مجبور هستيم مسافت زيادي را تا میدان انقلاب برويم.» او از موافقان زندگي خوابگاهي است و ادامه ميدهد: «به نظر من هر كسي بايد براي يك بار هم كه شده زندگي در خوابگاه را تجربه كند زيرا فرد در اين سن نياز دارد كه از خانوادهاش دور شود و استقلال را تجربه كند.» برعكس سروش كه از موافقان زندگي خوابگاهي است، افراد ديگري هم هستند كه زندگي خوابگاهي را دوست ندارند. آرزو 21 ساله تجربه ناخوشايندي از زندگي خوابگاهي داشته است و مشكلات و سختيهاي زندگي خوابگاهي يكي از عوامل اصلي انصراف او از رشته مترجمي زبان انگليسي بودهاند. او به «آرمان» ميگويد: من زندگي خوابگاهي را با تجارب بدي شروع كردم. دور شدن از خانه و مشكلات زيادي كه از همان روزهاي اول شروع شدند باعث شد كه من از اين نوع زندگي زده شوم. مسئولان خوابگاه با ما برخوردهاي بدي داشتند و سختگيريهاي زيادي كه داشتند ما را خيلي اذيت ميكرد. او ادامه ميدهد: من قرار گرفتن خوابگاه در درون دانشگاه را دوست نداشتم و يك نوع حس بيتحركي به من ميداد. به نظر من هميشه بايد يك فاصلهاي بين خوابگاه و دانشگاه وجود داشته باشد.
هر كسي ساز خود را ميزند
زندگي خوابگاهي در كنار تمام مشكلات مشتركي كه دارد، اما خوابگاههاي دانشگاههاي مختلف شرايط منحصر به فرد خود را هم دارند كه براي افراد ساكن در آن خوابگاه مشكلات خاصي را ايجاد ميكند. فاطمه 22 ساله يكي از دانشجويان دانشگاه تهران است كه معتقد است افراد در خوابگاه ميتوانند خود واقعيشان باشند. او فردگرايي بالاي خوابگاه را از مزيتهاي آن ميداند و به «آرمان» ميگويد: يكي از مهمترين مشكلات زندگي خوابگاهي اين است كه در آن حريم خصوصي وجود ندارد و همين باعث ميشود كه افراد در آن خيلي اذيت شوند. افراد ساكن در خوابگاه از فرهنگهای مختلف هستند كه با هم تفاوتهاي زيادي دارند و همين باعث ميشود كه بعضا افراد با هم سازگاري لازم را نداشته باشند. من ترمهاي اول چون به زندگي خوابگاهي عادت نداشتم چندبار مجبور شدم اتاقم را عوض كنم. او ادامه ميدهد: به نظر من خوابگاههاي دانشگاه تهران از نظر امكانات وضعيت خوبي دارند ولي در عين حال مشكلاتي نيز دارند كه يكي از آنها قديمي بودن ساختمانهاست كه باعث ميشود بعضي از امكانات در آنها تعبيه نشده باشند. ما در طبقه 4 خوابگاه ساكن هستيم ولي حمامها در زيرزمين هستند و اين در حالي است كه ساختمانها آسانسور ندارند.
خوابگاه مكاني براي تبادل افكار باشد
يك جامعهشناس در اين زمينه به «آرمان» ميگويد: مشكل ما اين است كه به فرزندان خود از دوران كودكي قدرت «نه» گفتن را نياموختهايم. اميرمحمود حريرچي ادامه ميدهد: ما مهارتهاي زندگي را به فرزندان خود نياموختهايم و توقع داريم آنها در بزرگسالي و در محيطي مانند دانشگاه بتوانند به مشكلات و موقعيتهاي خطرناك «نه» بگويند و اين ممكن نيست. او ميافزايد: در دانشگاهها شاهد اين هستيم افرادي كه در محيطهاي كوچك در شهرهاي كوچك و در محيطي مانند مدرسه و خانواده رشد و زندگي كردهاند و وارد محيطي بزرگتر و دانشگاه ميشوند، اين تغيير محيط بر رفتارهايشان اثر ميگذارد. اين جامعهشناس با اشاره به اينكه خوابگاههاي دولتي و غيردولتي وظايف خود را به درستي انجام نميدهند، عنوان ميكند: خوابگاه بايد جاي خانواده را بگيرد، در حالي كه در تحقيقاتي كه در كشورهاي مختلف درباره افرادي كه در خوابگاههاي دانشجويي و غيردانشجويي انجام شد نشان داد كه اين افراد بهشدت آسيبپذيرند. حس تنهايي در كنار غيرفعال بودن مراكز مشاوره دانشگاهي و فقدان فعاليت فوق برنامه هنري و ورزشي فرد را به وضعيتي ميرساند كه نيازهاي او تامين نميشود. حريرچي به رفتار افراد در محيطهاي خوابگاهي اشاره كرده و ميگويد: در اين محيطها در صورتي كه نياز تنهايي و نبود خانواده برطرف نشود و جايگزيني براي آن يافت نشود، گروه فرد را وادار ميكند اعمالي انجام دهد كه قبلا از او سر نميزده است. اين جامعهشناس عنوان ميكند: اگر نظارت بر خوابگاه صورت نگيرد و اين مكانها نتوانند جايگزين مناسبي براي خانواده باشند، تبادل افكار ميان افراد در اين محيطها به تبادل رفتار منجر ميشود.
منبع: آرمان
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]