واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: این شان مربی ایرانی چیست که کسی از آن خبر ندارد. آیا کندن زمین پشت دروازه و فرو کردن دعا در زمین ها هم جزیی از آن به حساب می آید؟ آیا اقدامات غیرفوتبالی که پرونده های اخلاقی را به راه انداخته هم جزیی از شان یک مربی ایرانی است ؟ مصاحبه های آنچنانی چطور؟ به دنبال نشستن جای یکدیگر چطور؟عصرایران ؛مهدی شادمانی - «شان من در مقابل وینگادا حفظ نشد» این آخرین نقل قولی است که از محمدخاکپور در مورد استعفایش شده است. 48 ساعت از استعفای محمدخاکپور می گذرد و او هنوز در این مورد مصاحبه نکرده اما صحبت های حبیب کاشانی که او را ملاقات کرده است نشان می دهد که خاکپور از فدراسیون فوتبال ناراحت است که شان او رابه عنوان یک مربی ایرانی در برابر وینگادا رعایت نکرده اند. علی الظاهر ماجرا از این قراراست که مبلغ دریافتی وینگادا بالاتر بوده واو راننده در اختیار داشته ، امکاناتی که در اختیار خاکپور قرار نگرفته است و سبب ناراحتی او شده است. هرچند می شود کارنامه نلو وینگادای پرتغالی را زیر و رو کرد تا تفاوت های این دو سرمربی مشخص شود و جای دلخوری نماند اما در این میان بد نیست اتفاقات چند وقت اخیر را مرور کنیم که به این جواب برسیم که آیا خود محمدخاکپور و هم صنفانش شان خودشان را رعایت کرده اند یانه. شاید اولین اتفاق همین انتخاب محمدخاکپور باشد. سرمربی تیم ملی امید پیش از انتخاب تقریبا هیچ شانسی برای پستی مشابه نداشت. با این همه و علی رغم داشتن مدرک معادل مدرک B کنفدراسیون فوتبال آسیا نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران را پذیرفت . او سرمربی تیم امید شد و کانون مربیان در بیانیه ای از این انتخاب حمایت کرد. خاکپور آن روزها در حالی به عنوان سرمربی انتخاب می شد که مربیانی واجد شرایط تر از او برای حضور در تیم ملی بودند ، مربیانی که رزومه کاری داشتند و البته مدرک شان هم به آنها اجازه نشستن روی نیمکت را می داد اما آقای خاکپور بدون توجه به شان مربی ایرانی این پست را پذیرفت. در روزهایی که او سرمربی تیم ملی امید می شد در حالی که هم صنفان واجد شرایط بیرون مانده بودند آیا شان مربی ایرانی حفظ شده بود؟یا زمانی که کانون مربیان بیانیه صادر می کرد و از انتخاب عجیب فدراسیون حمایت می کرد شان مربی ایرانی حفظ شده بود؟ اصلا این شان مربی ایرانی دقیقا چیست که باید حفظ شود؟ آیا همین اتفاقات اخیر هم جزی از آنها به حساب می آیند؟ مربی ای که هنوز مهر قهرمانی تیمش خشک نشده آن را رها می کند و در خانه به امید امتیاز گرفتن می نشیند چطور؟ او شان مربی ایرانی را رعایت کرده یا نکرده ؟ یا دوستان محمدخاکپور که وقت و بی وقت شماره حبیب کاشانی را می گیرند که جای خاکپور بنشینند آیا شان مربی ایرانی را حفظ می کنند؟ نظر سرمربی سابق و شاید فعلی تیم امید در مورد مدل کاری خودش چیست ؟ این که یک سال بدون قرارداد کار کرده و شان خود را نه به عنوان مربی ایرانی که به عنوان یک انسان در نظر نگرفته با چه چیزی توجیه می شود؟ اگر اینها فداکاری بوده پس یک دفعه استفعایش در فاصله 3ماه به مسابقت چه معنایی دارد؟ آیا خاکپور در روزی که انتخاب شد نمی توانست شان مربی ایرانی را در نظر بگیرد و بگوید بدون راننده کار نخواهم کرد یا قرارداد یک ساله مشروط می بندم؟ او آن روزها نمی توانست درخواست قراردادی بکند که بند اضافه نداشته باشد؟ اگر قضاوت نویسنده درست باشد خاکپور درآن روزها بیش از اینکه به فکر شان باشد به فکر حفظ نیمکت بود و حالا که به رتبه ای در مسابقاتی نیمه رسمی رسیده فکر شان و جایگاه افتاده.جایگاهی که او به عنوان یک مربی ایرانی دارد و ناگفته مشخص است که برای استفاده از اصطلاح «شان مربی ایرانی» بیشتر به دنبال جلب حمایت مربیان داخلی در برابر اجنبی ها بوده. اما به واقع این شان مربی ایرانی چیست که کسی از آن خبر ندارد. آیا کندن زمین پشت دروازه و فرو کردن دعا در زمین ها هم جزیی از آن به حساب می آید؟ آیا اقدامات غیرفوتبالی که پرونده های اخلاقی را به راه انداخته هم جزیی از شان یک مربی ایرانی است ؟ مصاحبه های آنچنانی چطور؟ به دنبال نشستن جای یکدیگر چطور؟ کسی نمی داند شان مربیان ایرانی چیست اما آیا خود آقای خاکپور آن را با بدقولی و استعفا دادن رعایت کرده؟ یک لنگه پا نگه داشتن تیمی که آروزهای 40 ساله فوتبال ایران را به دوش می کشد در شان مربی ایرانی هست یا نیست ؟ مربی ای که دست فدراسیون فوتبال و کارفرمایش را 3ماه مانده به مسابقات در پوست گردو می گذارد چه شان و جایگاهی دارد؟ ای کاش آقای خاکپور وقتی که رسما دلایلش را هم اعلام کرد یک بار بگوید شان مربیان ایرانی چیست که حداقل همه بدانند و آن را رعایت کنند.
یکشنبه ، ۲۶مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]