واضح آرشیو وب فارسی:قم پرس: حاجیه خانم همدم با روحیه ای عالی نحوه شهادت یکایک فرزندان شهیدش و میزان عشق و علاقه آنها را به هاشمی توضیح داد و خطاب به ایشان گفت: آقای هاشمی، سال ها بود دلم می خواست شما را از نزدیک ببینم که فرمانده فرزندان شهید من بودید، به دلیل ناملایماتی که در ١٠ سال گذشته بر شما رفت، ما هم گریه کردیم!پایگاه خبری تحلیلی قم پرس ;دکتر غلامعلی رجایی - دوشنبه هفته گذشته، روز متفاوتی در دیدارهای روزانه آیت الله هاشمی بود. صبح تنی چند از جوانان همشهری ایشان از رفسنجان آمده و دیدار داشتند. ملاقات نزدیک ظهر با خانواده سه شهید و چهارجانباز به نام زمانی از شیراز دیدار داشتند که این همه راه را با ماشین آمده بودند. مادر شهید می گفت، ١٤ فرزند داشته که هفت نفر آنها به درجه شهادت و جانبازی نایل شده اند. آقای هاشمی که به دقت به حرف های این مادر گوش می کرد، در برابر این مادر شهید داده خیلی تواضع کرد و در آخر هم به او گفت از اول که با چهره نورانی وارد اتاق من شدید حس خاصی از دیدن شما به من دست داد و از دیدن تان بسیار خوشحال شدم. در ابتدا حاجیه خانم همدم زمانی مادر شهدا که با روحیه ای عالی نحوه شهادت یکایک فرزندان شهیدش و میزان عشق و علاقه آنها را به هاشمی توضیح داد، خطاب به ایشان گفت: آقای هاشمی، سال ها بود دلم می خواست شما را از نزدیک ببینم که فرمانده فرزندان شهید من بودید. من هفت پسر داشتم که سه فرزندم شهید و چهار فرزندم جانباز شدند و افتخار می کنم که خداوند قربانیانم را قبول کرده است. وی افزود: به دلیل ناملایماتی که در ١٠ سال گذشته بر شما رفت، ما گریه کردیم. دلمان می خواست خدمت شما برسیم و بگوییم ما شما را می شناسیم. یار نزدیک امام بودید. الان هم دلسوزان نظام و انقلاب شما را خوب می شناسند. صبر، استقامت و مدیریت شما برای ما درس بود که در همه شرایط به داد انقلاب رسیده اید. بعد از امام، صحبت ها و موضع گیری های شما به بچه های انقلاب امید می داد. در ملاقات سوم در ساعت چهار بعدازظهر آقای یان الیاسون، قائم مقام دبیرکل سازمان ملل متحد به دیدار آقای هاشمی آمد دیداری متفاوت، سنگین و جدی که حقیقتا به کلی با دیدارهای دیپلماتیک در این مدت تفاوت داشت. الیاسون که معلوم بود برای جلب کمک و برای برون رفت منطقه از شر تروریست ها به منطقه و از جمله ایران سفر کرده گفت، پس از ایران عازم ترکیه است. از سفرش به ایران در اوایل جنگ به همراه آقای اولاف پالمه، دبیرکل وقت سازمان ملل- که مثل خود او اهل سوئد بود و در استکهلم ترور شد- سخن گفت و از دیدارشان با آقای شهیدبهشتی گفت که آیت الله بهشتی در ابتدای دیدارمان با او از ما سؤال کرد چه کسانی از شما می توانند آلمانی حرف بزنند. گفتیم من و اولاف پالمه ما را به کناری کشید و با ما به زبان آلمانی مذاکره کرد. بعد با تأسف می گفت یک هفته بعد شنیدم که ایشان ترور شده است. تا این را گفت آقای هاشمی با لبخند معنی داری به او گفت همین تروریست هایی که ایشان و عده ای دیگر را در حزب جمهوری اسلامی به شهادت رساندند اکنون در کشورهای شما در اروپا مورد حمایت قرار دارند و اجتماعات برگزار می کنند! وی افزود: همین ها وقتی جنگ شد به عنوان ستون پنجم عراق علیه ملت شان جاسوسی می کردند. الیاسون با شنیدن این نقد از سوی هاشمی سری به علامت تأسف و تأیید تکان داد. آقای هاشمی در بخشی از سخنانش تحلیلی درباره رشد و گسترش تروریسم در جهان و منطقه ارائه کرد که الیاسون به دقت گوش داد و طی این دیدار مهم دوبار گفت من خیلی از حرف های شما استفاده کردم و یاد گرفتم. آقای هاشمی در آخر هم با لحنی جدی به او گفت، شما باید حتما کاری بکنید. دارد دیر می شود. آقای هاشمی هم نقد و نقبی به ساختار سازمان ملل زد و گفت باید برای این وضعیت فکری بکنید، شما می توانید برای دنیا خیلی کار بکنید ولی عملا در اجرا دست تان بسته است و بعد با لبخند گفتند از آن طرف هم وقتی می خواهید تصمیم درستی را که گرفته اید اجرا کنید با وجود داشتن ٢٠٠ کشور عضو، شش کشور که حق وتو دارند جلوی اقدام تان را می گیرند. حقی که از قدیم بوده و لزومی ندارد الان باشد و باید برای برداشتنش فکری کرد. الیاسون در هر دو نقد هاشمی از سازمان ملل سری به علامت تأیید و تأسف تکان داد. وقتی هدایا رد و بدل شد و ایشان را برای رفتن بدرقه کردیم به او گفتم شما در این چند دهه خاطرات خوبی از تحولات منطقه دارید، پیشنهاد می کنم خاطرات تان را بنویسید گفت، دارم می نویسم. وقتی الیاسون سوار ماشین شد شیشه ماشین را پایین کشید و درحالی که دستش را به علامت خداحافظی تکان می داد خیلی جالب دوبار گفت خداحافیظ!
شنبه ، ۲۵مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قم پرس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]