واضح آرشیو وب فارسی:الف: وقتی رضازاده میخواست رئیسجمهور شود
تاریخ انتشار : جمعه ۲۴ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۳۰
«رضازاده اینور و آنور میرفت. میدیدیم بقیه کشورها به ما میخندند. میپرسیدیم چه شده؟ میفهمیدیم رفته در کشورهای مختلف گفته من شدم رئیس فدراسیون، حالا کار دیگری ندارم و میخواهم رئیسجمهور بشوم.»در هفتهنامه تماشاگران امروز آمده است: وزنهبردار، سرمربی، رئیس فدراسیون و نماینده شورای شهر؛ پلههای ترقی رضازاده در ورزش و سیاست، آنقدر سریع طی شد که خودش هم انتظارش را نداشت.حضور رکورددار سنگینوزن جهان در لباس مربیگری و مدیریت فدراسیون، کمحاشیه هم نبود. رضازاده در این سالها با وزنهبرداران زیادی به مشکل خورد. گروهی موقتاً خداحافظی کردند، بعضی مثل سعید علیحسینی بهخاطر دوپینگ مادامالعمر محروم شدند و بعضی دیگر مثل سهراب مرادی ممکن است شانس المپیکیشدن را از دست بدهند.علی مرادی، رئیس فدراسیون وزنهبرداری از رویاهای بزرگ رضازاده و سبک مدیریت او صحبت کرد؛ مردی که میخواست بعد از ریاست فدراسیون و نمایندگی شورای شهر، رئیسجمهور شود!- چرا در دوران رضازاده اینقدر پروندههای عجیب و غریب به وجود آمد؟مشکل از آن دوستانی است که او را انقدر بزرگ کردند. همین حالا، یک جو رعب و وحشتی در همین بچههای تیمملی هست. بهداد سلیمی، کیانوش رستمی، نواب نصیرشلال و سعید محمدپور را ببینید. میترسیدند رکورد بزنند. ببینید چقدر روحیات اینها، چهرههای اینها، تفکرات اینها تغییر کرده است. سعید علیحسینی طفل معصوم آن بلا سرش آمد. آن ماجرا پنهان بود، قضیه مرادی که دیگر آشکار است. آن موقع میگفت من نبودم سندی هم ندارید، این بار دیگر نمیتواند بگوید سندی نیست. آن بچه به بدبختی کشیده شد، حالا این یکی همان اوضاع را دارد. خیلی مسائل هست که من هیچوقت نگفتم و نمیتوانم بگویم، وگرنه چالشی به وجود میآید که نمیشود آن را جمع کرد.- چرا رضازاده از قهرمان محبوب المپیک به اینجا رسید؟نمیگذاریم قهرمانانمان درست رشد کنند. یک بار داشتیم برای رفتن به آمریکا به ترکیه میرفتیم، یکی از نمایندگان شورای شهر مرا در هواپیما دید. اسمش را نمیبرم. میگفت «من خجالت میکشم بگویم عضو شورای شهرم. با ۳۰ سال کار علمی و اجرایی یک رأی دارم، این بنده خدا هم یک رأی دارد. عضو کمیسیون فرهنگی هستم، این بنده خدا هم عضو کمیسیون فرهنگی است. یک بار در این دو سال به کمیسیون فرهنگی نیامده، فقط زمان رایگیری میآید براساس دلایل خاصی رأی میدهد.» خب اینها توهم گرفتند.- تَوَهم چی؟رضازاده و کوروش باقری اینور و آنور میرفتند، بعد میدیدیم بقیه کشورها به ما میخندند. میپرسیدیم چه شده؟ میفهمیدیم رفته در کشورهای مختلف گفته من شدم رئیس فدراسیون، حالا کار دیگری ندارم میخواهم رئیسجمهور بشوم. من رئیسجمهور میشوم، کوروش باقری هم رئیس ورزش.- رئیسجمهور؟!مثل همین خنده شما، آنها هم به ما میخندیدند. میگفتند انقدر مملکت شما بیحساب و کتاب است؟ میگفتیم نه بابا این خبرا هم نیست. واقعاً اینطور میکردند؛ فکر نکنید اغراق میکنم.- بهجز وزنهبردارهای محروم، خیلی از اعضای تیمملی هم با رضازاده مشکل داشتند.بله، خیلی از وزنهبردارانی که قهرمانان المپیک ایران محسوب میشدند اما بعد از اختلاف نظر و ماجراهای مختلف رفتند و اخیراً دوباره به بدنه تیمملی اضافه شدند. هیچ ورزشی این بلا سرش نیامد. خیلی جاها تغییرات میشود، یک مدیری میآید با سلایق خودش بعضی چیزها را جابهجا میکند. نه اینطوری. چیزی دیگر باقی نگذاشته. زیر ساختهای وزنهبرداری نوجوانان و جوانان نابود شده و چیزی تحت عنوان نوجوانان و جوانان نداریم. آمدیم جوانان کل کشور را برای مسابقات جمع کنیم، هر کدام یک جور مشکلی برایشان پیش آمده بود. بعضی مسئله صغر سنی داشتند، یک سری درگیر مسائل پزشکی بودند، ماحصل همه اینها را جمع کردیم توانستیم یک تیم به مسابقات جهانی بفرستیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]