تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827594667




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اینجا مصلی تهران: همه علی اصغرند


واضح آرشیو وب فارسی:گراشنا: گریشنا: فرزندان سبزپوش روی دستان مادران و نوای لالایی، این تصویر و این نوا امروز در سراسر ایران حرف اول را می زد. فاطمه ابراهیمی؛ گزارشگر گریشنا از مصلی تهران و حال و هوای غریبانه و معنوی مراسم شیرخوارگان حسینی، گزارشی را آماده کرده است که با هم می خوانیم. فاطمه ابراهیمی- تهران: امروز شده ام شبیه خبرنگاران اعزامی که باید شش دنگ حواسش را جمع کند تا نکند سوژه ای از نگاهم رد شود و آن را نبینم. ساعت هقت و نیم صبح که می شود آماده می شوم تا خودم را برای یک گزارش ناب به مقصد برسانم. یک چیزی ته دلم شور می زند. با لبخند نوزادی که در آغوش بغل دستی ام در خط واحد آرام گرفته بود دلم این شوری را یادش می رود. به مقصد می رسم. برای دریافت کارت عکاسی به ستاد خبرنگاران می روم. کارتی که با عکس نوزادی با سربند آذین شده است را به گردن می اندازم و داخل می روم. خیل جمعیت آنقدر زیاد است که فکر می کنم نباید خودم خودم را گم کنم. این جا همه چیز و همه کس سوژه شده اند. سربندها، لباس های سفید و سبز طفلان شش ماهه، پستونک ها، شیشه های شیر و … این جا پر از بغض هایی است که دلشان می خواهد هق هق شوند. بغض هایی که در کربلا فرو داده شد. اینجا پر از چشم هایی است که هوایشان ابری است و دلشان می خواهد ببارد. اینجا پر از آدم هایی است که همه لالایی را با نوای دیگری بلدند بخوانند. با نوای دلتنگی و غریبی. اینجا مصلی بزرگ تهران است. جایی که همه با علی اصغرشان آمده اند. جایی که همه شده اند شبیه هم. مادرانی بی تاب و بی قرار. پدران هم به همراه مادران یکی یکی با فرزند شش ماهه شان خودشان را میهمان مصلی می کنند. این جا آنقدر شلوغ است که خودت را در هیاهوی عشق گم می کنی. اینجا همه عاشقند. عاشق حسین، محرم، شش ماهه و شاید کربلای ندیده. اینجا میزبان علی اصغر شش ماهه است و میهمان هایش همه نوزاد. مادری کیف بچه اش را با پرچم یا حسین و دیگری دو قلوهایش را شبیه هم لباس و سربند پوشانده است. نزدیک تر می روم می پرسم شش ماهه است؟ می گوید نه. فرزندم چهار ماهه است اما آمده ام تا فرزندم را نذر علی اصغر حسین کنم. امروز صدها هزار نفر آمده اند تا در غم رباب شریک باشند. در تشنگی و بیتابی شش ماهه اش. راستی مادر کاش امروز یادت رفته باشد آب به همراه خودت آورده باشی. کاش یادت رفته باشد شش ماهه ات را در لفافه ای نرم خوابانده باشی، آخر شش ماهه حسین با تیر سه شعبه برای همیشه به خواب رفت. این جا برای همه جا هست. حتی برای مادری که هنوز بچه ندارد. یا برای مادربزرگی که چندین نوه دارد. یکی کمی آن طرف تر از من که همسن و سال خودم می زند نشسته است. انگاری خودش تنها آمده است. یا شاید آمده تا لالایی امروز را یاد بگیرد تا برای شش ماهه آینده اش بخواند. امروز دستان مادران سوژه شده اند. شده است شبیه گهواره ای برای شش ماهه شان که، بیقراری فرزندش را با تکان دادن آرام کند. اما کاش بشود امروز همه چیز بایستد مثل گهواره علی اصغر. آخر دیگر شش ماهه ای نیست که با تکان گهواره خوابش ببرد. گهواره علی اصغر حسین که به میان جمعیت می آید؛ تو هم حسودیت می شود. دلت می خواهد کاش حتی برای لحظه ای هم که بود تو هم شش ماهه بودی. شاید این طوری خیالت از بابت همدردی با شش ماهه حسین راحت تر می شد. حالا همه با چشمان بارانی شان خلوت کرده اند. خبرنگار، عکاس، فیلمبردار، انتظامات و … امروز این دست ها هزاران قصه را روایت می کنند. دست هایی که شش ماهه ها را روی دست رو به آسمان گرفته اند. کاش امروز باران بیاید تا با اشک های مادران همرنگ شود. آخر درست است شش ماهه ها زبان حرف زدن ندارند اما می دانم طاقت دیدن اشک های مادر را ندارند. کاش امروز شبیه شش ماهه مان زبانمان سکوت می کرد اما باید لالایی بخوانیم. لالالالالالا لالالالالایی. امروز دستان ملتمس زیادی در مصلی رو به آسمان بلند شده است کاش جوابشان را بدهی شش ماهه حسین. راستی علی اصغر حسین امروز بیمه مان می کنی؟ بیمه یک عمر زندگی با طعم عشق مادر و فرزندی. می شود با دستان کوچکت دستان ما را هم بگیری تا روزی هزاران بار با کارهایمان تیر های سه شعبه ای را در قلبت فرو نکنیم؟ یادم می آید جمعه است. مراقب بودم خودم را گم نکنم. اما امروز باید گم می شدم تا خودم را پیدا کنم. یا یک تلنگر، اشک مادری یا حتی با بیتابی یک شش ماهه. امروز باید پیدا می شدم. باید من وجودی ام آرام می شد. امروز مادران اینجا ساعت ده صبح همه همزمان با تمامی دنیا نذرنامه خواندند.«یا صاحب الزمان فرزندم را نذر یاری قیام تو می کنم برای ظهور نزدیکت، برگزین و حفظ کن یا مسیح حسین، یا علی اصغر ادرکنی…»


جمعه ، ۲۴مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: گراشنا]
[مشاهده در: www.gerishna.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن