محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830132234
اشعار ویژه شب چهارم محرم - ابناء الزینب
واضح آرشیو وب فارسی:عقیق: به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم الحرام و عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) عقیق هر روز جدیدترین اشعار آیینی شاعران را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند.سرویس شعر آیینی عقیق: به مناسبت فرا رسیدن ایام محرم الحرام و عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) عقیق هر روز جدیدترین اشعار آیینی شاعران را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت منتشر می کند. حسن لطفی: گرچه از داغ جوان تا شده ای ما هستیم و که گفته است که تنها شده ای ما هستیم تو چرا بار دگر پا شده ای ما هستیم ما نمردیم مهیا شده ای ما هستیم رخصت دیدن تو فرصت ما شد اما نوبتی هم که بود نوبت ما شد آقا به درخیمه ما نیز هرازگاه بیا با دل ما سه نفر راه بیا راه بیا چشمهامان پر حرف است که کوتاه بیا تو بیا با قدمت گرچه با اکراه بیا تا ببینی که به تیغ و زره آراسته اند تند بادند که در معرکه برخاستند باز میدان ز تو جنبش طوفان با من تخت از آن تو و پیش تو جولان با من شاه پیمانه ز تو عهد به پیمان با من ذره ای غم به دلت راه مده جان با من آمدم گرم کنم گوشه بازارت را تا نگاهی بکنی این سر بدهکارت را به کفم خیرعمل خیرعمل آوردم دو شکر قند دو شهد و دو عسل آوردم من از این دشت شقایق دوبغل آوردم دو سلحشور ز صفین و جمل آوردم تیغ دارند و پی تو به صلایی رفتند شیرهایم به پدر نه که به دایی رفتند دست رد گر بزنی دست ز دامان نکشم دست از این خیمه رسد از سر پیمان نکشم بعد از این شانه به گیسوی پریشان نکشم تیغ می گیرم و پا از دل میدان نکشم به تو سوگند که یک دشت به هم می ریزم چشم تا کار کند تیغ و علم می ریزم دختر مادرم و جان پس در خواهم داد او پسر داده و من هم دو پسر خواهم داد جگرش سوخت اگر من دو جگرخواهم داد میخ اگر خورد به تن، تن به تبر خواهم داد چادرش را به کمر بست اگر می بندم دلِ تو مادریُ روضه ی او سوگندم قنفذ از راه از آن لحظه که آمد می زد تازه میکرد نفس را و مجدد می زد وای از دست مغیره چقدر بد می زد جای هر کس که در آن روز نمی زد می زد مادرم ناله به جز آهِ "علی جان" نکشید دست او خرد شد و دست ز دامان نکشید وای اگر خواهر تو حیدر کرار شود حرمم صاحب یک نه دو علمدار شود لشگری پا و سر و دست تلنبار شود بچه شیر خودش شیر جگردارشود در دلم خون تو با صبرحسن می جوشد خون زهراست که در رگ رگ من می جوشد وقت اوج دو کبوتر دو برادر شده بود نیزه و تیر تبرها دو برابر شده بود خیمه ای سد دو چشم تر مادر شده بود ضربه هاشان چه مکرر چه مکرر شده بود روی پیشانی زینب دو سه تاچین افتاد تا که از نیزه سر این دو به پایین افتاد سید پوریا هاشمی : آخر خودت بگو چقدر ربنا کنم؟ باچشمهای خیس خدا یا خدا کنم؟ وقتی که بی کسی به سراغ تو آمده در خیمه ام نشینم و دائم دعا کنم درد غریبی تو به جانم شرر زده این درد را بگو که چگونه دوا کنم؟ پنجاه سال از تو خجالت کشیده ام وقتش رسیده دین خودم را ادا کنم خواهر بلاکش غم و درد برادر است باید برای تو سپر دست و پا کنم امروز اگر برای تو از این دو نگذرم فردا چگونه رو به سوی مصطفی کنم؟! شاگرد مادرم که برای امام سوخت وقتش رسیده است به او اقتدا کنم.. روح و روان من جگرم را قبول کن لطفی نما دو تاج سرم را قبول کن.. سربازهای خواهرت آماده اند اخا بنگر چگونه پای تو افتاده اند اخا هرچند کوچکند ولی مرد جنگی اند هرچند کوچک اند علی زاده اند اخا در اضطراب رد شدن از جانب تواند از دیشب است که سر سجاده اند اخا.. از من اسیر عشق شدن ارث برده اند هستند چون اسیر تو آزاده اند اخا.. وسع کم مرا به بزرگی خود ببخش این دو برای پیشکشی مانده اند اخا دیگر نگو دو خوشه انگور زینب اند دیگر رسیده اند دگر باده اند اخا ایراد سن و سال نگیر از دو غنچه ام وقتی قسم به فاطمه ات داده اند اخا رحمی نما به سوز دل و گریه هایشان دار و ندار من پدری کن برایشان.. دارند میروند تو حسرت نکش فقط جانم فدات بار مصیبت نکش فقط نذر من است پای تو ارباترین شوند از نیزه دار و حرمله منت نکش فقط حلا که دین من به تو قدری ادا شده.. حرفی وسط ز عمق جنایت نکش فقط آرام باش بر سر بالینشان حسین تو پای از رکاب به سرعت نکش فقط من راضیم در شاخه گلم را نیاوری باکام تشنه اینهمه زحمت نکش فقط درخیمه مانده ام که نبینی غم مرا آقای خوب من تو خجالت نکش فقط مردی نمانده غصه نخور زینبت که هست جانم فدات ناله غربت نکش فقط مویم سفید شد به تماشای عشق تو من مادر شهید شدم پای عشق تو.. سید محمد میرهاشمی : زینبم ، عقل ، پریشان من است عشق ، سر گشته و حیران من است رو کنم برگه ی دیگر در عشق وقت جانبازی طفلان من است روز عشق است کنون این دو غزل بهترین گفته ی دیوان من است دو غزاله به منای تو حسین در ره عشق تو قربان من است دو ثمر یا دو پسر یا دو قمر شاهد یکدلی جان من است یکدلم با تو که داغ دو گلت مانده بر این دل سوزان من است این دو گل را به تو من هدیه کنم این دو گل کل گلستان من است خون گرمی که به راه تو دهند خنکی دل عطشان من است گفته ام با پسرانم هر شب که حسین ، اول و پایان من است داده ام در س بر آنان توحید که حسین مذهب و ایمان من است شیرشان دادم و می گرییدم که بدانید حسین جان من است درس تفسیر بر آنان دادم که حسین معنی قرآن من است دو غلامند نه خواهرزاده این همان درس دبستان من است اذن قربان شدن طفلانم خواهش این دل سوزان من است هادی ملک پور: غم جدایی تو کرده قصد جان مرا غمی که سوخته تا مغز استخوان مرا از آن زمان که به دنیا قدم گذاشته ام عجین به داغ نوشتند داستان مرا چه رورگار غریبی که باز در صدد است بگیرد از من دلخون برادران مرا زغربتت رمق راه رفتن از من رفت اناالغریب تو لرزانده زانوان مرا برای تحفه ی این مور هم سلیمان باش کرم نما بپذیر این دو نوجوان مرا ز چهره ام بزدا گرد شرمساری را به خونشان بدرخشان ستارگان مرا ادا اگر بشود حق تو زجانب من توان مگر بدهد جسم ناتوان مرا قدم خمید زداغ تو ..داغ طفلانم خمیده تر نکند قامت کمان مرا به خاطر تو زخیمه نیامدم بیرون مگر که پی نبری اشک دیدکان مرا نصیب باغ دلم از بهار اندک بود خدا به خیر کند قصه ی خزان مرا بلا عظیم تر و من صبورتر شده ام چه سخت کرده خداوند امتحان مرا علی اکبر لطیفیان : هجران گرفته دور و برم را برای چه؟ خون می کنی دو چشم ترم را برای چه؟ وقتی قرار نیست کبوتر کنی مرا بخشیده اند بال و پرم را برای چه؟ گر نیستی غریب، مگو پس انا الغریب صد پاره می کنی جگرم را برای چه؟ دارد سرت برای چه آماده می شود؟ پس آفریده اند سرم را برای چه؟ زحمت کشیده ام که چنین قد کشیده اند بر باد می دهی ثمرم را برای چه؟ من التماس می کنم و تفره می روی شاید عوض کنی نظرم را برای چه؟ از مثل تو کریم توقع نداشتم اصلاً گذاشتند کرم را برای چه؟ باشد نمی روند، ولی جان من! بگو آورده ام دو تا پسرم را برای چه؟ حسن لطفی : مادر به خیمه و دو جوانش به قتلگاه پا می کشند راه نفس باز وا کنند در آخرین نفس که نفس بر لب آمده می خواستند مادر خود را صدا کنند اما ز خیمه گاه نیامد به جای او زود آمدند تا سرشان را جدا کنند عباس اگر نبود که چیزی نمانده بود می خواستند هر چه که تیغ است جا کنند داود رحیمی : بیا تا بگردیم دور سر تو الهی فدای دو چشم تر تو چگونه در این خیمه سالم بمانیم؟ که دیدیم در خون تپید اکبر تو تو و دخترت داغدار جوانید و ما شرمسار تو و دختر تو تو را جان این کودک شیرخواره سرِ ما فدای سرِ اصغر تو بفرما قبول این دو قربانی ات را دو تا هدیه ایم از سوی خواهر تو اجازه بده جان مادر بزرگ که ماهم بمیریم زیر پر تو نبینیم هرگز که ماتم بگیری امیری حسین ونعم الامیری برادر چرا غم گرفته صدایت؟ دوتا دسته گل هدیه دارم برایت دوتا شاخ شمشاد رعنا و زیبا دو حیدر نصب دو مرید ولایت خودم که نشد جان دهم در رکابت برادر! جگرگوشه هایم فدایت همه هستی ام، پاره های تنم را خودم با دو دستم بریزم به پایت سر بچه هایم فدای سر تو سر من فدای سر بچه هایت من و بچه هایم فدای رقیه بمیریم الهی برای رقیه چگونه تو را غرق در غم ببینند؟ چگونه بمانند و ماتم ببینند؟ پسرهای باغیرت من چگونه بمانند و قد مرا خم ببینند؟ چگونه سرت را روی نیزه ها و تنت را به گودال درهم ببینند؟ چگونه به دستان طفلان طناب و به رخسار، سیلی محکم ببینند؟ چگونه مرا در لباس اسارت گرفتار و بی یار و محرم ببینند؟ چگونه بمانند در مجلس شام و بزم شرابی فراهم ببینند؟ چگونه رباب و من و حرمله را به هرکوی و بازار باهم ببینند؟ اجازه بده که برایت بمیرند نباشند بعدازتو ماتم بگیرند علی اکبر لطیفیان : گاه لیلایی و گهی مجنون گاه مجنونم و گهی لیلا گاه خورشید و گاه آیینه روبروی همیم در همه جا ای طلوع همیشه ی قلبم با تو خورشید عالمینم من تو حسینی ولی گهی زینب گاه زینب گهی حسینم من وقت سجاده وقت نافله ها لبمان نذر نام یکدیگر دو کبوتر در این حوالی عشق بر سر پشت بام یکدیگر من و تو آیه های تقدیریم من و تو همدلیم و همدردیم خواب بر چشممان نمی آمد تا که بر هم دعا نمی کردیم دل ندارم تو را نظاره کنم در غروبی که بی حبیب شدی تکیه بر نیزه ی شکسته زدی این همه بی کس و غریب شدی کاش این جا اجازه می دادی تا برای تو چاره می کردم این گریبان اشتیاقم را پیش چشم تو پاره می کردم همه از خیمه ها سفر کردند همه در خون خویش غوطه ورند همه پیشت فدا شدند اما کودکانم هنوز منتظرند آن دمی که ممانعت کردی میهمان نگاه من غم شد از بلا و غمِ مصیبت تو آن قدر سهم خواهرت کم شد کودکانم اگر چه ناقابل ولی از باده ی غمت مستند آن دو بالی که حق به جعفر داد به خدا کودکان من هستند خنده ها با نگاه غمگینت اذن پرواز بالشان باشد اذن میدان بده به آن ها تا شیر مادر حلالشان باشد علی اکبر لطیفیان : تن من را به هوای تو شدن ریخته اند علی و فاطمه در این دو بدن ریخته اند جلوه واحده را بین دو تن ریخته اند این حسینی است که در غالب من ریخته اند ما دو تا آینه رو به روی یکدگریم محو خویشیم اگر محو روی یکدگریم ای به قربان تو و پیکر تو پیکرها ای به قربان موی خاکی تو معجرها امر کن تا که بیفتند به پایت سرها آه در گریه نبینند تو را خواهرها از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری مگر از یاد تو رفته است که زینب داری حاضرم دست به گیسو بزنم- رد نکنی خیمه را با مژه جارو بزنم- رد نکنی حرف از سینه و پهلو بزنم- رد نکنی شد که یک بار به تو رو بزنم- رد نکنی؟! تن تو گر که بیفتد تن من می افتد تو اگر جان بدهی گردن من می افتد دلم آشفته و حیران شد و... حرفی نزدم نوبت رفتن یاران شد و... حرفی نزدم اکبرت راهی میدان شد و... حرفی نزدم در حرم تشنه فراوان شد و... حرفی نزدم بگذار این پسران نیز به دردی بخورند این دو تا شیر جوان نیز به دردی بخورند نذر خون جگرت باد، جگر داشتنم سپر سینه ی تو "سینه سپر" داشتنم خاک پای پسران تو پسر داشتنم سر به زیرم مکن ای شاه به سر داشتنم سر که زیر قدم یار نباشد سر نیست خواهری که به فدایت نشود خواهر نیست راضی ام این دو گلم پرپر تو برگردند به حرم بر روی بال و پر تو برگردند له شده مثل علی اکبر تو برگردند دست خالی اگر از محضر تو برگردند... دستمال پدرم را به سرم می بندم وسط معرکه چادر، کمرم می بندم تو گرفتاری و من از تو گرفتارترم تو خریداری و من از تو خریدارترم من که از نرگس چشمان تو بیمارترم به خدا از همه غیر از تو جگردار ترم امتحان کن که ببینی چه قدر حساسم به خداوند قسم شیرتر از عباسم بگذارم بروی، باز شود حنجر تو؟! یا به دست لبه ای کند بیفتد سر تو جان انگشت تو افتد پی انگشتر تو می شود جان خودت گفت به من خواهر تو؟ طاقتم نیست ببینم جگرت می ریزد ذره ذره به روی نیزه سرت می ریزد علی اکبر لطیفیان: بهترین بنده ی خدا زینب هل اتی زینب، انمّا زینب ریشه ی صبر انبیا زینب زینبا زینبا و یا زینب بانی روضه های غم زینب تا ابد مبتلای غم زینب گفت ای مصطفای عاشورا ای فدای تو زینب کبری تو علی هستی و منم زهرا پس فدای تمام پهلوها سر خواهر فدای این سر تو همه ی ما فدای اکبر تو گفت ای شاه ما اجازه بده حضرت کربلا اجازه بده جان این بچه ها اجازه بده جان زهرا اجازه بده قبل از آن که سر تو را ببرند این سر خواهر تو را ببرند من هوای تو را به سر دارم به هوای تو بال و پر دارم از غریبی تو خبر دارم دو پسر نه، دو تا سپر دارم زحمتم را بیا به باد مده اشتیاق مرا به باد مده در دل خیمه خسته اند این دو سر راهت نشسته اند این دو دل به لطف تو بسته اند این دو با بزرگان نشسته اند این دو این دو با یار تو بزرگ شده اند با علمدار تو بزرگ شده اند
جمعه ، ۲۴مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عقیق]
[مشاهده در: www.aghigh.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
آقایان، خانمها؛ آرایش ویژه محرم ممنوع/ برخورد جدی با متخلفان
ترفند تازه آرایشگاه ها آقایان خانمها آرایش ویژه محرم ممنوع برخورد جدی با متخلفان در واقع آرایشگران برای خروج از رکود فعالیت شان در ماه محرم این ترفند را به کار میبرند تا صندلیهای خالی خود در این دوره زمانی پر کنند این اقدام اما واکنشهای زیادی را در پی داشت به گزارش سرویسرویس دهی ویژه سازمان اتوبوسرانی بندرعباس به هیئت های عزاداری در ماه محرم
مدیرعامل سازمان اتوبوسرانی بندرعباس این سازمان جهت رفاه عزاداران حسینی سرویس های ویژه هیئت های عزاداری را فعال نموده است متن خبر ندارددوشنبه ۲۰مهر۱۳۹۴ویژه برنامه های حرم حضرت معصومه در دهه اول محرم
برنامه های حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در دهه اول محرم شامل آیین تعویض پرچم گنبد مطهر حضرت معصومه س مجالس سخنرانی وعزاداری در دو نوبت صبح وعصر برنامه زمزم معرفت قرائت زیارت ناحیه مقدسه محفل عزاداری ویژه نوجوانان ویژه برنامه های شیر خواران حسینی مقتل خوانی مراسم واجتماع بزرگ لبیک یا حسین (ع) ویژه محرم در مشهد مقدس
مشهد خبرگزاری صداو سیما اجتماعیدر دومین روز از ماه محرم نخستین اجتماع عظیم مردمی با عنوان لبیک یا حسین ع همزمان با سراسر کشور در شهرک شهید رجایی مشهد نیز برگزار شد به گزارش خبرگزاری صدا و سیما در این مراسم معنوی هزاران نفر از دلباختگان و ارادتمندان اهل بیت ع به یاد مظلومیتبرخورد جدی با «آرایش ویژه ماه محرم»
برخورد جدی با آرایش ویژه ماه محرم آنچه به تازگی با عنوان آرایش ملایم ویژه ماه محرم و یا اصلاح ویژه محرم از سوی برخی آرایشگران تبلیغ میشود غیرقانونی است و میتواند به توبیخ منجر شود این را هم رئیس اتحادیه آرایشگران زنانه تهران و رئیس اتحادیه آرایشگران مردانه تهران میگویبسته کتاب «به نشر» ویژه ایام محرم منتشر شد
بسته کتاب به نشر ویژه ایام محرم منتشر شد انتشارات آستان قدس رضوی همزمان با فرارسیدن ماه مبارک و ایام شهادت سید و سالار شهدا امام حسین ع بسته کتاب شناسی آن حضرت را شامل چهار عنوان کتاب معرفی و مطالعه آنها را در این ایام پیشنهاد میکند به گزارش فرهنگ نیوز آشنایی با سیره و زند«آرایش ویژه ماه محرم» ممنوع شد
آسیب های اجتماعی - فرازنیوز آنچه به تازگی با عنوان آرایش ملایم ویژه ماه محرم و یا اصلاح ویژه محرم از سوی برخی آرایشگران تبلیغ می شود غیرقانونی است و می تواند به توبیخ منجر شود این را هم رئیس اتحادیه آرایشگران زنانه تهران و رئیس اتحادیه آرایشگران مردانه تهران می گویند به گزجزئیات جدید جشنواره سی و چهارم فیلم فجر/ بعد از دهه اول محرم اولین نشست خبری
جزئیات جدید جشنواره سی و چهارم فیلم فجر بعد از دهه اول محرم اولین نشست خبری با استفاده از نیروهای اجرایی تازهنفس و مجرب در برگزاری جشنواره فجر بستر گرایش علاقهمندان فراهم میشود محمد حیدری دبیر جشنواره فیلم فجر در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگگلچین مداحی «غلامرضا کویتیپور» ویژه محرم + دانلود
گلچین مداحی غلامرضا کویتیپور ویژه محرم دانلود سه آلبوم مداحی کویتی پور به نام های خاموش غریبانه 1 و 2 به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم و ایام سوگواری حضرت سیدالشهدا ع آماده دریافت است به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان سه آلبوویژه برنامههای رادیو نمایش در محرم اعلام شد
ویژه برنامههای رادیو نمایش در محرم اعلام شدبه مناسبت فرا رسیدن ماه محرم 4 نمایش سریالی رادیویی از رادیو نمایش پخش خواهد شد به گزارش خبرگزاری فارس نمایش پیرغلامان تعزیه به کارگردانی جواد پیشگر ماجرای فرزند یکی از تعزیه خوانان قدیمی است که با یاد پدر در گذشتهاش در محله شان-
گوناگون
پربازدیدترینها