واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: Yaser!15th December 2008, 12:06 AMاز آن زمان كه " خاقاني شروانی " با سرودن قصيده معروف " ايوان مدائن " ماجرای فروپاشی يك امپراتوری بزرگ و سقوط حيرت آور يك پادشاه را دستمايه عبرت آموزی قرار داده ؛ قرنها گذشته است . با اين حال گويی فراخوان خاقانی برای عبرت گرفتن از سرانجام شوم حكومت مقتدر ساسانيان ؛ آموزه ای زمان ناشناس و هميشگی است . هان ای دل عبرت بين از ديده نظر كن هان ايوان مدائن را آيينه عبرت دان نزديك به چهارده سده پيش از اين ؛ سپاهيان عرب به تصميم خليفه دوم و با شعار دعوت به اسلام به سرزمين ايران گسيل شدند و در مدت زمان كوتاه ؛ بنيان های شاهنشاهی ساسانی را فرو ريختند . تاريخ نگاران و نظريه پردازان در زمينه تحليل و تفسير و علت يابی شكست سپاه يزدگرد سوم و فرار زبونانه آن پادشاه و پناه جويي نافرجامش به آسيابان معروف بسيار گفته و نگاشته اند . اما صرف نظر از گونه گونی برداشتهای اهل فن؛ يك موضوع در تمامی تحليلها مشترك است و آن استقبال توده مردم ايران از سپاه اسلام است و ابراز خرسندی از شكست پادشاه ساسانی ! چگونه است كه ملتی بزرگ با آن پيشينه تمدن باستانی و برخوردار از سرزمينی پهناور كه چندين كشور شرقی و غربی و شمالی و جنوبی ايران امروز را در بر میگرفته و با آن دستگاه عريض و طويل كشوری و لشكری اش در برابر سپاهيان سرزمينی كه تا پيش از اسلام به خشونت و وحشيگری شناخته مي شد ؛ نه تنها به مقاومت و مبارزه جدی بر نمی خيزد ؛ بلكه با اشتياق و استقبال پذيراي آن مي شود ؟ حدود شصت سال پيش ؛ شهريور هزار و سیصد و بیست ، سپاهيان بيگانه بدون كمترين اعتنايی به پادشاه ايران نه تنها وارد سرزمين ما میشوند بلكه رضاخان را از سلطنت خلع و به جزيره دور افتاده ای در آفريقای جنوبی تبعيد میكنند . اين بار نيز واكنش مردم ايران عبرت انگيز است . با آن كه در پيشينه مردم اين سرزمين همواره روح وطن پرستی و اجنبی ستيزی جلوهگر بوده اما گويی مردم ايران سقوط يك ديكتاتور را هر چند به بهای حضور موقت بيگانگان ترجيح میدهند . اين بار نيز كمترين مقاومتی در برابر هجوم بيگانه ؛ نه از سوی مردم و نه از سوی ارتش وفادار به شاه مشاهده نميشود ! چرا ؟ و اينك تازه ترين شاهد اين داستان عبرت انگيز ؛ ماجرای فروپاشی رژيم آهنين صدام . درست است كه توانايی و تجهيزات ارتش عراق در مقايسه با قدرت جهنمی ارتش مهاجم بسيار اندك بوده اما از سوی ديگر حكومت صدام اساسا ماهيتی امنيتی نظامی داشته و از سالها پيش توانمندی های قابل توجهی چه از لحاظ لجستيكی و چه نيروی انسانی فراهم ساخته است . به راستی چه عاملی موجب شد كه با شتابی غافلگير كننده نه تنها حكومت آهنين صدام فرو ريزد بلكه مقاومت چندانی از سوی مردم عراق نيز مشاهده نشود ؟ بی ترديد مردم عراق نيز همچون هر ملتی ؛ دل در گروی استقلال وطن خويش دارند و حضور ناخواسته بيگانگانه را در كشور خود نمی پسندند ؛ اما در عين حال عراقيان سقوط حاكمان بعثی را به بهای حضور بيگانگان پذيرفتند و حتی به رغم آسيب های غمانگيزی كه در اين جنگ متحمل شدهاند ؛ از شكست حكومت خود شادمان و خرسندند . چرا ؟ دندانه هر قصری پندی دهدت نو نو پند سر دندانه بشنو ز بن دندان به گمان من پاسخ اين چراها در اين عبارت خلاصه مي شود : حكومتها ؛ آن گاه كه از تسخير دلهای مردم خويش ناتوان میشوند ؛ آن گاه كه اراده مردم را به چيزی نميگيرند ؛ آنگاه كه مشاركت مردم را در امور كشور برنمی تابند و سرانجام ؛ آنگاه كه اقتدارگری را به هر شيوه ؛ خواه پليسی ؛ خواه پادگانی و حتي خواه امنيتی ؛ جايگزين عوامل مقبول مشروعيت خويش میكنند ؛ سپاه پنهان موريانه ؛ رويگردانی ملی را بر پايه های بيگانه فرو می ريزند و مردم به اميد آن كه نفسی تازه كنند ؛ شادمانی میكنند . عجب عبرت انگيز است داستان ايوان مداين . دوستان هر مطلبی راجع به عبرت گرفتن یا نگرفتن از تاریخ دارید اینجا جاشه . پس لطف کنین MAAAH23rd December 2008, 03:11 PMتاريخ آيينه اي است که انسان در آن عبرت هاي بي شماري را مي تواند مشاهده کند . همانگونه که مي تواند مدرسه اي باشد که از آن درس هاي بسياري مي توان آموخت . از تاريخ مي توان چراغي فرا راه آينده ساخت و نقشه زندگي خود را براساس آن ترسيم نمود چرا که حوادث در کليت خود در تاريخ تکرار مي شود از اين رو در شرايط يکسان نتايج مشابه به بار خواهد آورد . از اين رو دانستن و فهم تاريخ براي انسان هااهميت بسيار دارد . قرآن کريم نيز به منظور پند آموزي از تاريخ ، به انسان ها سفارش نموده است تا به مطالعه سرگذشت و سرنوشت پيشينيان همت بگمارند و در تاريخ به تأمل و تدبر پرداخته و از آن براي خود پلي بسوي سعادت و نيکبختي بسازند . از سيه روزي تيره بختان عبرت گرفته بسوي سرنوشت مقرون با خوشبختي و آرامش ابدي گام بردارند . به دليل تأثير گذشته ها بر آينده و تاريخ بر آتيه است که قدرت هاي طاغوتي نيز براي در هميشه تاريخ مطالعه سرگذشت ملت ها را سرلوحه کار خود قرار مي دادند و امروز قدرت هاي استعماري از طريق سرمايه گذاري بر تاريخ شناسي جوامع ديگر ، راهي بسوي استعمار و استثمار آن ها جستجو مي کنند. بدين جهت آن ها به هرملتي که چشم طمع ببندند ابتدا تاريخ آن ملت را به خوبي مطالعه و از اين طريق راه نفوذ بر آن ها را پيدا مي کنند. اگر ملت ها نيز به تاريخ اهميت داده و آن را بخوبي شناخته و تحليل کنند مي توانند از آن درس هاي فراوان براي خنثي کردن نقشه استعمارگران و زور گويان و براي مبارزه با آن ها سود جويند و نقات قوت و ضعف مستکبران را با استفاده از تاريخ پيدا و شيوه مبارزه خود را بر اساس آن تنظيم نمايند يا با عبرت گيري از سرنوشت ملت هايي که در تاريخ شکوفايي و تمدن خويش را از دست داده و دچار انحطاط گشته اند، از فروپاشي فرهنگ و تمدن خويش جلوگيري کنند. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]