واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ امروز: اصغر دادبه، استاد فلسفه و پژوهشگر ادبیات کلاسیک در نشست «حافظ پژوهی در ایران و شبه قاره» گفت که امروز عده ای می خواهند از حافظ یک مورخ ناظم بسازند و آن چهره را به جای چهره واقعی حافظ معرفی کنند اما این مسلک نمی تواند ما را به شناخت واقعی شاعر برساند. حسن انوشه نیز درباره شهرت حافظ در شبه قاره هند توضیحاتی ارائه کرد.به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ اصغر دادبه، استاد فلسفه و پژوهشگر ادبیات کلاسیک در نشست «حافظ پژوهی در ایران و شبه قاره» که عصر دوشنبه (۲۰ مهر)، با حضور حسن انوشه برگزار شد، عنوان کرد: کسانی که می خواهند حافظ را یک مورخ ناظم معرفی کنند در شعرهای حافظ دنبال تطبیق تاریخی می گردند و هر بیت را به تاریخ وصل می کنند اما این که شاه شیخ ابواسحاق چه گونه کشته شده است فقط در دیوان حافظ مطرح نیست. در واقع ما در شعر باید به انگیزه شاعر توجه کنیم و دیگر مسایل را کنار بگذاریم چون در این صورت سطح آفرینش ادبی را فروکاسته ایم. وی افزود: سیروس نیرو از جمله کسانی است که نگاهی تطبیقی به دیوان حافظ داشته است و می توان چند تن دیگر را نیز مانند او اسم برد. البته شاید بتوان مباحث تاریخی را از دیوان شاعران استخراج کرد اما مگر شاعر مجنون است که صرفاً برای تاریخ و وقایع آن شعر سروده باشد؟! نقدی که امروز شعر را معنا می کند نقد بلاغی است، البته در گام های بعدی می توان نقد جامعه شناختی و حتی اساطیری هم داشت اما نباید این گونه نقدها را محور پژوهش ادبی قرار داد. این استاد دانشگاه اضافه کرد: درست است که شاعر برای سرودن شعر انگیزه می خواهد اما یک واقعه تاریخی تلنگری بیش نیست و شاعر در روند آفرینش ادبی حرف خودش را می زند و اثر حقیقی او قائم به ذات است و متعلق به هیچ تاریخی نیست. مرحوم دکتر غنی، جزو معدود افرادی بود که با حسن نیت شعر حافظ را شرح می کرد و شعر او را نیز آنجا که لازم بود به وقایع تاریخی مرتبط می کرد اما این ارتباط دهی برای او محور پژوهش نبود. دادبه ادامه داد: نمی خواهم اسم ببرم اما امروز در بین پژوهشگران حافظ، نویسندگان زیادی را می شناسیم که با نگاه تاریخی صرف به حافظ نگاه می کنند و غزل های او را مورد تحلیل قرار می دهند. اگر بخواهیم درباره حافظ بگوییم که این بیت مربوط به آن حرف و گفته شاه شجاع است یا این غزل را برای فلان اتفاق نوشته است، در حق حافظ و ادبیات کلاسیکمان جفا کرده ایم. در واقع پژوهش ادبیات علم احتیاط است. علامه قزوینی درباره واضح ترین مسایل حکم قطعی نمی داد و می گفت ظاهراً چنین است. او در جایی می گوید که حتی اگر بخواهم لفظ «بسم الله الرحمن الرحیم» را هم در جایی بنویسم به قرآن مراجعه می کنم و این نشانگر آن است که احیاط شرط عقل است. این استاد دانشگاه توضیح داد: طبعاً شماری از غزل های حافظ با انگیزه تاریخی نوشته یا در مسیر عاشق شدن و ادراک زیبایی خلق شده است اما اگر ما آن شعرها را با یافتن معشوق یا منسوب کردن بیت ها به زیبایی های روزمره و معمولی مقایسه کنیم ارزش های ادبی دیوان حافظ یا هر شاعر دیگری را فروکاسته ایم. خود حافظ هم در غزلی می گوید: «حدیث عشق نداند کسی که در همه عمر/ به سر نکوفته باشد در سرایی را» حافظ در شبه قاره حسن انوشه، پژوهشگر ادبیات کلاسیک و حافظ پژوه نیز در این نشست گفت: از میان شعرای فارسی گوی هند، حافظ از امیرخسرو دهلوی تأثیر پذیرفته است. او وقتی چشم به جهان گشود که امیر خسرو در گذشته بود. حافظ در هند زودتر از نقاط دیگر جهان شناخته شد و در شبه قاره از یک بیت تا کل دیوان او را شرح داده اند. در مقایسه با هند، جهان عرب دیرتر به سراغ حافظ رفت. ابراهیم امیرالشقاوی به شناخت حافظ همت گماشت. در میان شاعران عرب نیز سلطان محمد فاتح، سلطان سلیم، سلطان جم و سلطان قانون متأثر از حافظ بودند و سعی داشتند مانند او شعر بسرایند. حافظ در قید حیات بود که در هند به شهرت رسید. وی افزود: نخستین چاپ دیوان حافظ را در هند ابوطالب تبریزی ترجمه و منتشر کرد و بعدها در شهرهای متعدد هندوستان حتی تا اعماق دکن دیوان حافظ را به چاپ رساندند. دیوان حافظ در ایران حدود نیم قرن پس از هندوستان منتشر شد. چاپخانه گولاخ در قاهره نیز حافظ را انتشار داد که مسبب آن مردی از یاران جمال الدین اسدآبادی بود. بعدها در هند، در اسلام آباد، بمبئی، دهلی، صورت، کراچی و نقاط دیگر حافظ به دست علاقه مندانش رسید. در واقع دیوان او را کارمندان کمپانی انگلیس در هند شرقی به انگلیسی برمی گرداندند. در آن زمان زبان فارسی، زبان دولتی شبه قاره بود و برای استخدام، کارمندان باید فارسی می دانستند. انوشه توضیح داد: به همین دلایل گزیده های ادب فارسی در هند به زبان های گوناگون تدریس می شد. از میان شاعرانی هم که از ایران به هند رفتند عرفی، شاپور تهرانی، صائب تبریزی، و طالب آملی تحت تأثیر حافظ شعر می سرودند. حتی بعضی ها که همان زمان با حافظ زاویه داشتند، سعی می کردند مانند او غزل بسرایند اما کار آن ها هم در باطن شبیه به حافظ بود و امروز جزو مقلدان او محسوب می شوند. قدیمی ترین نسخه دیوان حافظ که در ایران موجود است نسخه ۸۲۹ هجری قمری است اما من نسخه ۷۹۲ را نیز در هندوستان دیده ام. این موضوع را با بهاءالدین خرمشاهی نیز در میان گذاشتم ولی نتوانستیم آن نسخه را به ایران بیاوریم. چون نسخه ای متعلق به فردی خاص و هزینه بیمه اش بالا بود. حافظ در هند به زبان های مختلف از اردو گرفته تا انگلیسی ترجمه شده است و مخاطبان خاص خودش را دارد. خانواده تاگور هم در هند بسیار متأثر از حافظ بودند. تاگور در سال ۱۳۱۳ نیز به تهران آمد و از آرامگاه حافظ دیدن کرد. نشست «حافظ پژوهی در ایران و شبه قاره» عصر امروز در سرای اهل قلم برگزار شد.
سه شنبه ، ۲۱مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ امروز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]