واضح آرشیو وب فارسی:حوزه هنری: محسن مومنی شریف، رییس حوزه هنری، در یادداشت خود که در پی شهادت سردار حسین همدانی نوشته آورده است: حقیقت شهادت این بزرگمرد اما، برای اهالی هنر و نویسندگان ادبیات پایداری یک واقعیت و یک ضرورت اساسی را متذکر می شود و آن اهمیت خاطره نگاری، مستندسازی و گردآوری تاریخ شفاهی این چهره های کم نظیر است.پایگاه خبری حوزه هنری - چند هفته پیش سردار شهید حسین همدانی در حوزه هنری میهمان ما بود. او برای مراسم رونمایی از کتاب «وقتی مهتاب گم شد» آمده بود. کتابی که بخشی از خاطرات او و نیروهای همدانی اش از نگاه برادر جانبازمان علی خوش لفظ و به قلم برادر جانباز دیگرمان سردار حمید حسام نوشته شده بود. او پیش از این هم چند بار به حوزه آمده بود. اما این بار حضورش برای ما حلاوتی دیگر داشت. آن روز فضای مجلس سرشار از معنویت و شمیم ایثار و شهادت بود. خانواده های معظم شهدا، جانبازان آسمانی و مجاهدان خدایی در جای جای تالار مهر به چشم می خوردند؛ اما ماه تابان این مجلس حاج حسین همدانی بود. هرچند او متواضعانه و بدون هیچ تظاهری که نشان دهد کیست و عنوان و درجه اش چیست، با لباسی ساده و خلق وخوی خاکی و مردمی که جهانی از عزت و سربلندی را در جان شیفته خود نگاه داشته بود، حضور یافته بود؛ اما همه می دانستند و می دانستم که این روزها او در جبهه شام چه نقش مهمی دارد و در دفاع از حریم اهل بیت (ع) و مرزهای عقیده و آرمان های انقلاب اسلامی تا کجاها پیش رفته است. هرچند هر لحظه وجود او برای انقلاب اسلامی یک ثروت و سرمایه معنوی بود اما شهادت را می شد از جان شیفته او استنشاق کرد و او را در آستانه آن فوز عظیم دید! وقتی که دعوت شد صحبت کند، معلوم شد در همین زمان کوتاه از انتشار کتاب، آن را خوانده است. گلایه کرد چرا راوی همه خاطراتش را نگفته است و خواست در کتاب دیگری آن را کامل کند. به گفته ای از رهبر معظم انقلاب اشاره کرد که در جایی فرموده اند «آمریکایی ها برای جنگ داخلی بی افتخارشان (شمال و جنوب) هزاران کتاب نوشته اند. اما ما برای هشت سال دفاع مقدس سرشار از افتخارمان چند کتاب نوشته ایم؟» تأکید داشت: «کم کار کرده ایم و همه صاحبان خاطره باید به وظیفه شان عمل کنند.» اتفاقاً سردار خود از زمره معدود کسانی بود که به وظیفه اش عمل کرده بود و حداقل تا آن روز دو جلد از خاطراتش به نام های «مهتاب خین» و «تکلیف است برادر» به همت برادران عزیزم حسین بهزاد و گلعلی بابایی منتشر شده بود و می دانم خاطرات ضبط شده از او بیش از این ها است. مراسم که تمام شد، برای نماز به مسجد آیت الله خامنه ای رفتیم به طمع اینکه نماز را پشت سر او بخوانیم تا امروز روزی به خود ببالیم که پشت سر شهیدی نماز خوانده ایم؛ اما افسوس که او این افتخار را از ما دریغ کرد! حقیقت شهادت این بزرگمرد اما، برای اهالی هنر و نویسندگان ادبیات پایداری یک واقعیت و یک ضرورت اساسی را متذکر می شود و آن اهمیت خاطره نگاری، مستندسازی و گردآوری تاریخ شفاهی این چهره های کم نظیر است پیش از اینکه دیر شود. امروز، دو کتاب ارجمند به یادگار مانده از او، حالا بیش از گذشته ارزش و قدر خود را به مشتاقان ادبیات دفاع مقدس و فرهنگ ایرانی اسلامی نشان می دهد. تسلیت و تعزیت این ماجرا اگرچه زبان دل است اما بیش از آن باید درود فرستاد به او و همه شهیدانی که هنوز در میان ما هستند. شهیدانی که تا شربت جاودانگی ننوشیده اند باید ما گرفتاران چنبر خاک، قدرشان را بدانیم و در این نفحه های رحمانی تنفس کنیم. ای بودن تو جلوه آفاق عاشقی/ بگذار در حقیقت نام تو گل کنیم! محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری
سه شنبه ، ۲۱مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حوزه هنری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]