تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816484523




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خواستگاری طلایی از ۳۵ دختر با آبمیوه مسموم


واضح آرشیو وب فارسی:سلامت نیوز: سلامت نیوز : دختر و پسر شیک پوش در نقش خواستگار وارد می شدند و پس از جلب اعتماد دختران دم بخت، آنها را با خوراندن شربت مسموم بیهوش و اموالشان را سرقت می کردند. دو متهم با ۳۵ شکایت در تهران و کرج مواجه هستند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، عصر روز دوشنبه، 12 مردادماه امسال بود که مأموران پلیس پایتخت با تماس کارکنان یکی از بیمارستان های غرب تهران از مسمومیت مرموز دختر جوانی باخبر و برای تحقیق در بیمارستان حاضر شدند. بررسی ها نشان داد ساعتی قبل رهگذری در یکی از پارک ها با پیکر نیمه جان دختر 23 ساله ای مواجه شده و او را به بیمارستان منتقل کرده است. تیم پزشکی هم علت بیهوشی این دختر را که ستاره نام داشت، مسمومیت شدید دارویی اعلام کرد. ماجرا از زبان اولین شاکی ستاره که به سختی روی تخت بیمارستان حرف می زد به پلیس گفت: من فروشنده بوتیک لباسی در مرکز شهر هستم. روز قبل، دختر شیک پوشی برای خرید لباس به مغازه ام آمد. او خودش را ساناز معرفی کرد و گفت که شوهرش مهندس هوافضا است. ساناز با من طرح دوستی ریخت و گفت از من خوشش آمده و برای برادر شوهرش به دنبال دختر جوانی است و در صورتی که مایل باشم، مرا به برادر شوهرش معرفی می کند. ساناز آنقدر از برادر شوهرش تعریف کرد که من شیفته او شدم و قبول کردم او را ببینم و درباره ازدواج با هم حرف بزنیم. به همین دلیل شماره تلفن همراهم را به او دادم. آبمیوه مسموم شاکی ادامه داد: ساناز امروز با من تماس گرفت و گفت برای دیدن برادر شوهرش همراه او به یکی از پارک های غرب تهران بروم. من هم اعتماد کردم و به محل قرار رفتم. در پارک ساناز را دیدم که کنار مرد شیک پوشی نشسته بود. او مرا به آن مرد معرفی کرد و خودش برای خریدن نوشیدنی ما را ترک کرد. مرد جوان خودش را کامران معرفی و گفت مهندس است. در حال حرف زدن بودیم که ساناز با سه لیوان آبمیوه به جمع ما اضافه شد. او یک لیوان را به من داد و یک لیوان هم به کامران و لیوان آبمیوه دیگر را هم خودش خورد. وقتی لیوان آبمیوه را خوردم، ناگهان سرم گیج شد و دیگر هیچ چیزی نفهمیدم تا اینکه روی تخت بیمارستان به هوش آمدم. وی ادامه داد: آنها وقتی مرا بیهوش کردند تمام طلاها، گوشی همراه و پول های کیفم را سرقت کردند . آغاز تحقیقات به دستور بازپرس عموزاد پس از طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی عموزاد، بازپرس شعبه 4 دادسرای 34 برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان زبده پایگاه 5 پلیس آگاهی قرار گرفت. شناسایی شکایت های مشابه در حالی که مأموران تحقیقات گسترده ای را برای شناسایی خواستگار شیک پوش و دختر جوان آغاز کرده بودند با چندین شکایت مشابه دیگر هم روبه رو شدند که نشان می داد خواستگار شیک پوش به همراه دختر جوان به همین شیوه دهها دختر جوان دیگر را بیهوش و اموال و طلاهای آنها را سرقت کرده اند. رفتن به محل قرار با طلاهای امانتی یکی دیگر از شاکیان که دختر 30 ساله ای به نام ثریا بود، گفت: من فروشنده لوازم بهداشتی در داروخانه ای هستم. چندروز قبل زن و مرد جوانی که لباس های مرتبی پوشیده بودند، وارد داروخانه شدند. آنها تعدادی شامپو، رنگ مو و لوازم مربوط به گریم و آرایشی خریدند و از داروخانه بیرون رفتند. دقایقی بعد دختر جوان دوباره وارد داروخانه شد. او گفت که برای امر خیری دوباره مزاحم شده است و سؤال کرد مجردم یا متأهل. وقتی گفتم مجردم ، مرد جوان را به عنوان برادر شوهرش معرفی کرد و گفت که مرا پسندیده و خواسته از شما خواستگاری کنم. پس از این تلفن مرا گرفت و قرار شد تلفنی با هم حرف بزنیم. وی ادامه داد: چند روزی با دختر جوان تلفنی حرف زدم تا اینکه پیشنهاد داد برای آشنایی بیشتر در پارکی با هم قرار بگذاریم. او گفت برادر شوهرش به جواهرات قیمتی و لباس های شیک اهمیت زیادی می دهد و از من خواست اگر طلا و جواهرات زیادی ندارم، از بستگان و دوستانم امانت بگیرم. ابتدا قبول نکردم اما وقتی با اصرار او روبه رو شدم، قبول کردم. روز حادثه طلا و جواهرات مادر و خواهرم را امانت گرفتم و به پارکی که آدرس داده بودند، رفتم. در پارک من و زن جوان با هم شروع به حرف زدن کردیم و مرد جوان هم به مغازه ای رفت و دقایقی بعد با سه لیوان آبمیوه برگشت. او آبمیوه را تعارف کرد و من خوردم که ناگهان سرم گیج شد. در حالی که داشتم از هوش می رفتم، متوجه شدم آنها طلاهایم را از گردن، گوش و دستانم باز کردند و پول هایم را برداشتند و مرا همانجا رها کردند. ساعتی بعد وقتی به هوش آمدم، دیدم در بیمارستان هستم. 15 میلیون طلا و جواهراتم را سرقت کردند یکی دیگر از شاکیان دختر 35 ساله ای به نام شیرین بود. وی با طرح شکایتی گفت: من مغازه لباس فروشی در یکی از پاساژهای جنوب تهران دارم. اواخر شهریور ماه، زن جوانی به عنوان مشتری وارد مغازه من شد. او تعدادی لباس خرید و بعد گفت که به دنبال دختر مناسبی برای برادر شوهرش است. وقتی فهمید من مجردم و وضع مالی خوبی دارم، عکس برادر شوهرش را از داخل کیفش بیرون آورد و به من نشان داد. او گفت که برادر شوهرش مرد تحصیلکرده ای است و دوست دارد همسر آینده اش دختر پولداری باشد. او از من خواستگاری کرد و قرار شد برای آشنایی بیشتر در پارکی یکدیگر را ملاقات کنیم. روز حادثه او آدرس پارکی را در حوالی صادقیه داد و خواست تا به آنجا بروم. پس از این من طلا و جواهراتم را که 15 میلیون تومان ارزش داشت، پوشیدم و به پارک رفتم. آنجا مرد جوان بعد از اینکه خودش را به من معرفی کرد به آبمیوه فروشی رفت و سه لیوان آبمیوه خرید. وقتی آبمیوه را خوردم از هوش رفتم تا اینکه روی تخت بیمارستان به هوش آمدم. چهره نگاری از متهم در حالی که هر روز به تعداد شاکیان اضافه می شد، مأموران پلیس با کمک شاکیان چهره متهم را بازسازی کردند. بررسی ها نشان داد متهم مرد 38 ساله سابقه داری است که چندین سابقه سرقت در یکی از شهرهای شمالی کشور در کارنامه اش ثبت شده است. با مشخص شدن هویت متهم، کارآگاهان در ردیابی های تخصصی خود دریافتند وی با طعمه جدید خود در پارکی قرار دارد. بنابراین کارآگاهان محل را تحت نظر قرار دادند و عصر روز شنبه وی را در حالی که با طعمه جدیدش در حال حرف زدن بود، دستگیر کردند. بازداشت و اقرار متهم پس از دستگیری به چندین فقره سرقت از دختران جوان با این شیوه با همدستی دختر جوانی اعتراف کرد. براساس این گزارش تاکنون ۱۵ شاکی متهم در تهران و ۲۰ شاکی نیز در شهرستان کرج شناسایی شده اند. دستور بازداشت متهم زن به دستور قاضی عموزاد، بازپرس پرونده صادر شده و تحقیقات بیشتر در این باره ادامه دارد. دستور انتشار تصویر بدون پوشش داماد قلابی از سوی بازپرس صادر شده است. شاکیان در صورتی که به این شیوه هدف سرقت قرار گرفته اند به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند. گفت و گو با متهم متأهلی؟ بله، یک دختر هشت ساله و یک پسر شش ساله دارم. در تهران زندگی می کنی؟ خودم بله اما همسر و بچه هایم در شهرستان هستند. چه شد که به تهران آمدی؟ بیکار بودم برای کار به تهران آمدم. اما در بازجویی ها گفته بودی که در شهرستان شناخته شده بودی و برای سرقت به تهران آمدی؟ (سکوت می کند) چه شد که چنین نقشه ای را طراحی کردی؟ چند ماه قبل که برای کار به تهران آمدم در پارکی با دختر جوانی شنا شدم. مدتی با هم ارتباط داشتیم تا اینکه این نقشه را طراحی کردیم و به بهانه خواستگاری، اموال دختران جوان را سرقت می کردیم. بیشتر توضیح بده؟ ما از قبل طعمه های خود را که دختران مجرد بودند، شناسایی می کردیم. پس از این لباس های گرانقیمت می پوشیدیم و به بهانه خرید به مغازه آنها می رفتیم. آنجا وی خودش را زن برادر من معرفی می کرد و از آنها برای من خواستگاری می کرد. بعد با آنها قرار می گذاشتیم و به آنها می گفت که لباس های شیک و طلا و جواهراتشان را بپوشند تا من شیفته آنها شوم. به این بهانه آنها را فریب می دادیم و سر قرار با آبمیوه مسموم آنها را بی هوش می کردیم و بعد هم جواهرات و پول هایشان را سرقت می کردیم. فکر نمی کردید آبمیوه مسموم باعث مرگ آنها شود؟ نه. بیشتر به فکر نقشه مان بودیم که جواهرات آنها را سرقت کنیم. طلا ها را بعد از سرقت چه کار می کردید؟ من با طلا فروشی ای در جنوب تهران آشنا بودم و طلاهای سرقتی را می فروختم و پول آن را با هم تقسیم می کردیم. چقدر در این مدت پول به دست آوردی؟ دقیق نمی دانم. فکر کنم 40 تا 50 میلیون تومان. پس انداز کردی؟ نه. مقداری برای خانواده ام فرستادم و بقیه اش هم خرج خودم کردم. من برای این کار احتیاج به لباس های شیک و مدل های مختلف داشتم. برای اینکه شناخته نشوی دیگر چه کار می کردی؟ من سعی می کردم موهایم را رنگ کنم. گاهی هم گریم می کردم که شناسایی نشوم. سر هر قرار، لبا س های تازه ای می پوشیدم.


دوشنبه ، ۲۰مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سلامت نیوز]
[مشاهده در: www.salamatnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن