واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۹ مهر ۱۳۹۴ (۱۱:۱۴ق.ظ)
بسيج دانشجويي دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران: دست دادن با شيطان بزرگ بخشي از فرايند عاديسازي روابط با استکبار جهاني است موج-بسيج دانشجويي دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران، دست دادن با اوباما را بخشي از فرايند عاديسازي روابط با استکبار جهاني دانست و تصريح کرد: اوباما نه فردي مؤدب و باهوش؛ بلکه رئيس دولت استکباري آمريکاست که دستش به خون مظلومان و مسلمانان جهان آلوده است.
به گزارش خبرگزاري موج، بسيج دانشجويي دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران طي نامهاي خطاب به ظريف، وزير امور خارجه اعلام کرد که دستدادن با اوباما را بخشي از فرآيند عاديسازي روابط با استکبار جهاني و اوباما را نه فردي باهوش و مؤدب؛ بلکه رئيس دولت استکباري امريکا ميدانيم که دستش به خون مظلومين و مسلمانان جهان در فلسطين، لبنان، عراق، افغانستان، سوريه، يمن، کشمير و پاراچنار، ويتنام و کشورهاي آمريکاي لاتين آلوده است.
اين دانشجويان در ابتداي نامه خود با اشاره به آيه 120 سوره بقره خطاب به ظريف آوردند: در نظام مقدس جمهوري اسلامي، رهبري و ولايت فقيه مهمترين رکن نظام سياسي است که مشروعيت و قوام ساير نهادها و دستگاهها از آن ريشه ميگيرد. ارشادات، راهنماييها و خط مشيهاي تعيين شده از جانب رهبري انقلاب هميشه بايد سرلوحه و راهنماي عمل مسئولين نهادهاي مختلف قرار بگيرد.
اين دانشجويان در ادامه نامه خود آورده اند: طي دو سال گذشته و پس از روي کارآمدن دولت آقاي روحاني و در پيش گرفتن مشي جديد در سياست خارجي، راهنماييها و تذکرات رهبرمعظم انقلاب نيز پررنگتر شد. تعيين خطوط قرمز براي مذاکرهکنندگان دولتي که به تعبير رهبرانقلاب «چشمشان بدست دشمن بود که چه زماني تحريم را برميدارد» و اعلام موضع ايشان درباره بي نفع و باضرر بودن مذاکره با آمريکا از سويي و اصرار مذاکرهکنندگان بر دور زدن خطوط قرمز و اقدامهاي نابجايي مثل تماس تلفني با اوباما توسط آقاي روحاني و باهوش و مؤدب يافتن اوباما از سوي ديگر؛ نشان از عزم جزم دولتيان براي خدشهدار کردن موضع استکبارستيزانه نظام مقدس جمهوري اسلامي بود.
دانشجويان دانشگاه تهران در ادامه خطاب به ظريف آورده اند: متاسفيم که صراحتاً اعلام کنيم عملکردتان نشان ميدهد نه به شيطانبزرگ بودن آمريکا اعتقاد داريد نه به بينفع و مضر بودن مذاکره با آمريکا. از آن روزي که در دانشگاه تهران در مدح دکمههاي سيستم موشکي آمريکا در برابر سيستم دفاعي ايران سخن گفتيد و رهبرانقلاب خواستار «تورِ نظامي بردن برخي مسوولين» شدند، تا پيادهرويهاي گاه و بيگاهتان با جان کري و تا تاکيد بر همکاري با آمريکا براي چالشهاي منطقهاي؛ تا نقض خطوط قرمز رهبرمعظم انقلاب در مذاکرات و تا دستدادن کاملاً اتفاقي با اوباما. و ما هنوز در عجبيم که مفتخران به دستدادن با اوباما و پيادهروي با کري چطور رويشان شد براي شهيدهمداني پيام تسليت بنويسند!
اين دانشجويان در ادامه افزوده اند: ما به عنوان تشکلي که بنابر پيام امامراحل براي تأسيس بسيجدانشجويي خود را مکلف بر «حفظ اصول تغييرناپذير نه شرقي نه غربي» ميدانيم اعلام ميکنيم که دستدادن با اوباما را بخشي از فرآيند عاديسازي روابط با استکبار جهاني ميدانيم و اوباما را نه فردي باهوش و مؤدب؛ بلکه رئيس دولت استکباري امريکا ميدانيم که دستش به خون مظلومين و مسلمانان جهان در فلسطين، لبنان، عراق، افغانستان، سوريه، يمن، کشمير و پاراچنار، ويتنام و کشورهاي آمريکاي لاتين آلوده است.
در ادامه اين نامه آمده است: مقام معظم رهبري بعد از تماس رئيس جمهور با اوباما فرمودند برخي اقدامات بهجا نبود. شما در آن زمان متوجه نشديد که صحبت با دشمن حتي از پشت تلفن هم از نظر رهبري اقدامي غلط و ممنوع است، چه برسد به اين که از نزديک با او مصافحه کنيد؟ مصافحهاي که پيامدش نه عذرخواهي از رهبري و ملت، بلکه توجيهات عجيب و غريب حاميان همسو با دولت و استناد به مذاکرات اميرالمؤمنين با زبير و سيدالشهداء (ع) با عمربن سعد بود. خطوط قرمز مذاکرات را که رعايت نکرديد، خطوط قرمز نظام را نقض نکنيد. چرا گوشهاي شما هشدارهاي رهبري درباره ضررهاي مذاکره با امريکا را نميشنود اما در برابر انتقادات وارده بر چگونگي ونتايج مذاکرات از حمايتها و اعتماد رهبري به تيم مذاکرهکننده خرج ميکنيد؟ از اين روند سياستخارجي منفعلانه بوي نامه عقبنشيني سال 2003 به آمريکا ميآيد.
دانشجويان خطاب به ظريف آورده اند: درست است که در سالهاي پرافتخار انقلاب و دفاعمقدس در آمريکا بودهايد اما شما به عنوان وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران موظفيد بر طبق فرمايشات حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري عمل کنيد. با هزينهکردن از نام رهبري و غليظتر ادا کردن کلمه «مقاممعظمرهبري»، ولايتمداري بروز عيني نمييابد. به عمل کار برآيد، به سخنداني و سخنراني نيست. در پايان توجهتان را سخنان امامخميني درباره رابطه ما با ابرقدرتها جلب ميکنيم: «خيال نکنيد که روابط ما با آمريکا و روابط ما با نميدانم شوري و روابط ما با اينها يک چيزي است که براي ما يک صلاحي دارد. اين مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاحمندي براي بره نيست، اينها ميخواهند از ما بدوشند، اينها نميخواهند چيزي به ما بدهند!»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]