واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: سعدی بی تردید یکی از بزرگ ترین شاعران جهان است، بسیاری از منتقدان معروف ادبی او را به صورت های مختلف ستایش کرده اند. به طور مثال امرسون نویسنده و اندیشمند قرن 17 امریکا گفته است: سخن سعدی حرف دل همه مردم دنیاست. در میان منتقدان بزرگ ادب فارسی هم درباره این سخن سرای بزرگ گفته شده است که هرگز کسی زبان فارسی را به شیرینی و حلاوت او بیان نکرده است. خود سعدی هم به این امر واقف بود، به طوری که شاید نزدیک به 100 بیت در ستایش و تعریف از شیرین زبانی خود در مجموعه آثارش آورده است که البته بیشتر آنها در غزلیات او ثبت شده. در جایی خطاب به قلم خود می گوید: «تو قلم نیستی که نیشکری» از این گفته به هیچ وجه بوی خودستایی نمی آید زیرا بحق آثار سعدی دارای چنین ویژگی ای هست و طبیعی است که هر کس از خصوصیات اثر خود بیش از همه باخبر است. آوازه سعدی مانند دیگر شاعران بزرگ زبان فارسی مثل خیام و حافظ جنبه ای جهانی دارد، به طوری که چهره های بزرگ فرهنگی دنیا برخی اندیشه ها و گفته های او را عینا نقل کرده اند که یکی از آنها نیچه است. نیچه یکی از دوستداران سعدی بود. غرض از این مقدمه این است که به هر حال اهل ادب و فرهنگ در جهان از وجود چنین شخصیتی و همچنین اثری که او پدید آورده به خوبی مطلع هستند. اینکه سازمان یونسکو کتاب کلیات او را ثبت جهانی کرده است، چندان جای شگفتی ندارد، زیرا اگر بخواهیم به درستی چنین ثبتی را مورد بررسی قرار دهیم، امتیازی به سعدی نمی دهد، بلکه سعدی است که به آن نهاد ارزش می بخشد که دارای چنین درکی بوده که باید چنین اثری از چنین امتیازی نسبت به دیگر آثار ادبی جهان برخوردار باشد. شایسته است که این حرکت برای دیگر چهره های کشور هم اتفاق بیفتد، که به همین ترتیب آثارشان در فهرست جهانی قرار بگیرد و این امر عاملی شود و انگیزه ای پیش آورد برای شناخت بیشتر چهره های فرهنگی کشور به جهانیان. اما شوربختانه اقداماتی از این دست در مدیریت فرهنگی کشور یا مطلقا دیده نمی شود و یا بسیار اندک است و کار به جایی رسیده است که مولانا را کشور همسایه از دایره فرهنگ ایران بیرون کشیده و به نام خود ثبت جهانی کرده است زیرا با اقدامات و قیل و قال هایی که درباره این چهره بارز و برجسته فرهنگ فارسی مطرح کرد و با ترجمه های متعددی که از مثنوی مولانا به زبان خود ارایه و به رهبران و روسای جمهور کشورهای مختلف جهان احصاء کرد، به صورت ظاهر مولانا را از حیطه فرهنگ ایرانی با ثبت نام او به عنوان یک شاعر ترک، لطمه ای حداقل به صورت صوری به تاریخ فرهنگی ایران زد. یا برخی کشورهای عربی حتی حافظ و سعدی را هم به دلیل آنکه دارای ملمعاتی هستند شاعر عرب می نامند و من خود به چشم دیده ام که در برخی روزنامه های معروف عربی آنان را شاعران عرب می نامند، از این گذشته فرهنگ های لغت معروف مثل بریتانیکا، امریکانا را بگشایید و مدخل پورسینا را نگاه کنید نوشته است: فیلسوف عرب. طبیعی است که مقابله با این ثروت های فرهنگی به عهده مدیریت فرهنگی کشور است ولی اینچنین که دیده می شود در این زمینه فعالیتی که چشمگیر باشد و نشان دهد حرکتی برای ممانعت از این نوع اقدامات وجود دارد دیده نمی شود. کتاب «مسالک الممالک» هم در حد خود اهمیت بسیاری دارد. کسانی که سعی در سرقت چهره های بزرگ فرهنگ ایرانی دارند و کشورهای مصنوعی که در چند دهه اخیر در گرداگرد ایران به وجود آمده اند که حتی اشعار فارسی نظامی را از آرامگاه او حذف می کنند و واکنش درخور توجهی از سوی ما ابراز نمی شود، نتیجه این می شود که چشمداشت های بزرگ تری صورت می گیرد که نمونه بارز آن تحریف نام خلیج فارس است، که باید توجه داشت که از منظر جامعه شناسی و تاریخی به دقت در این موضوع تامل کرد که همه دست اندازی های تاریخی در طول هزاران سال با تغییر نام شروع شده است. هر سرزمینی که مورد توجه دست اندازان قرار می گیرد نخست نام آن را به فرهنگ خود برمی گردانند. همین مشکل را در خصوص سرزمین های مجاور خلیج فارس هم داریم که کتاب هایی مثل «مسالک الممالک» استخری می تواند دلیل بارزی باشد بر حقی که ایران از لحاظ تاریخی دارد و سندی معتبر برای ابطال دیدگاه های قوم گرایانه. ثبت این گونه آثار که برآمده از چهره های بزرگ فرهنگی ایران است کمترین تاثیری که می تواند داشته باشد این است که بعدها به لحاظ حقوقی سندی باشد برای دعوی بسیاری از حقایقی که دیگران به عمد کتمان می کنند. در بسیاری از بخش های آثار سعدی می بینیم از نام پارس برای تمامی سرزمین ایران استفاده می شود، بنابراین امروز می توان بر اساس چنین مستندات و آثاری شاهد آورد که هر کسی که ایرانی است، پارسی هم هست و پارس در حقیقت ایران است که برخی منکر مودت و وحدتی در سراسر کشور هستند و بر طبل فرقه گرایی می کوبند و گمان می کنند از این طریق می توانند به مقاصد نادرستی که در ذهن دارند، برسند. اما این آثار سد و مانعی است درمقابل از میان رفتن وحدت ملی و کمرنگ شدن همبستگی اقوام ایرانی به یکدیگر. ٭ پژوهشگر و مترجم حوزه ادبیات
یکشنبه ، ۱۹مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]