واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: - همشهری آنلاین: کمال الدین شاهرخ مدرس دانشگاه و رئیس انجمن عکاسان بسیج هنرمندان که در موسم حج ۹۴ (۱۴۳۶ هجری قمری) حضور داشته است، به عنوان شاهد عینی فاجعه منا می گوید: «من دیدم حداقل پنج طبقه از زائران روی هم افتاده بودند و چون همگی لباس احرام به تن داشتند، بدن ها هم برهنه شده بود».به گزارش شفقنا رسانه، صبح روز عید قربان که آن اتفاق افتاد، همه حجاج از مشعر به منا آمده بودند تا بعد از کمی استراحت برای مراسم رمی جمرات بروند. حجاج خسته بودند و شرایط روزهای گذشته چندان رمقی برای آنها باقی نگذاشته بود. کمال الدین شاهرخ، عکاس حوزه حج و زیارت یکی از کسانی است که آن روز با تماس یکی از همکاران صدا و سیما و اطلاع از شرایط خاص پیش آمده به همراه امدادگران ایرانی در محل حاضر می شود. شاهرخ می گوید: «در آن لحظه ما فکر نمی کردیم فاجعه تا این حد عمیق باشد. فکر کردیم شاید اتفاقی جزئی پیش آمده است. کسی صدمه دیده است و او از دوستان خود کمک می خواهد». اما مکالمات بعدی و رسیدن به محل حادثه، وضعیت وخیم تری را نشان می دهد: «متوجه شدیم با اتفاقی روبه رو هستیم که شاید در بیست سال گذشته نظیر آن در منا اتفاق نیفتاده باشد و آن موقع هم جمرات شکل فعلی را نداشت». نیروهای امدادگر ایرانی و هندی به گفته شاهرخ تلاش می کنند تا وارد محل حادثه شوند اما ماموران عربستانی محوطه را می بندند و به هیچ کس اجازه ورود نمی دهند: «شرایط این خیابان به گونه ای است که به چند خیابان فرعی راه دارد و همه این راه ها بسته شده بود. اما می توانستیم از راه چادرهای کشورهای دیگر که در آن محل بودند به مرکز حادثه برسیم». این کار هم چندان فایده ای نداشت: «همه کارهای انجام شده هم خارج از محوطه ممنوعه بود. اما چون ماموران نمی توانستند مانع کسانی شوند که می خواستند به چادرهایشان برگردند، ما از طریق چادرهای کشورهای دیگر کمی به فضا نزدیک می شدیم. اما آنجا هم با وجود مشخص بودن کاور امداد و نجات ایران، اجازه ورود و کمک نمی دادند و خودشان خیلی کُند کار می کردند». شاهرخ که به عنوان عکاس در مراسم حضور داشت، درباره عکاسی از این حادثه توضیح می دهد: «به هیچ کس اجازه عکس و فیلم نمی دادند و اگر کسی در حال فیلم و عکس گرفتن با موبایل خود دیده می شد، موبایل را می گرفتند و با او برخورد می کردند. بعد از دو سه ساعت هم منطقه را به طور کامل تحت کنترل در آورده بودند تا کسی نتواند عکس و فیلمی تهیه کند». او ادامه می دهد: «من مجوز قبلی برای تهیه عکس و فیلم داشتم ولی در آن شرایط نمی شد عکس گرفت. چند عکس گرفته شده، هم در شرایط خاصی بود». اگرچه «نیروهای خودشان تصویربرداری می کردند. تصاویری که البته تا به حال هیچ کدام از آنها در رسانه های شان دیده نشده است». شاهرخ درباره وضعیت امداد و نجات و رسیدگی به مجروحان هم می گوید: «به مجروحان بعد از دو سه ساعت از حادثه کار نداشتند و بیشتر به دنبال جنازه ها بودند تا آنها را بیرون بیاورند». او معتقد است: «اگر در همان ساعات اولیه به نیروهای امدادی اجازه می دادند تا به محل وارد شود و کمک کنند شاید آمار کشته شدگان این قدر بالا نمی رفت. خیلی از افراد به خاطر بی آبی و تشنگی از حال رفتند و بعد از ریختن آب روی صورتشان به هوش آمدند». شاهرخ ادامه می دهد: «منطقه قفل شد و محلی برای تردد ماشین و آمبولانس و ... نبود. هر کسی هم که می خواست امداد رسانی کند، باید از روی جنازه ها رد می شد. ضمن این که نیروهای امدادی عربستان خیلی دیر وارد شدند و با وجود فاصله چهل پنجاه متری نیروهای دفاع مدنی یعنی آتش نشانی، امداد و نجات و ... هم نتوانستند کاری انجام بدهند». این عکاس حج و زیارت هم پشته های زائران فوت شده را دیده است: «این افراد به خاطر فشار و ازدحام جمعیت و برای این که بتوانند از مهلکه فرار کنند به سمت جلو رفته و همین طور طبقه طبقه روی بدن سایر حجاج افتاده بودند». او ادامه می دهد: «من دیدم حداقل پنج طبقه از زائران روی هم افتاده بودند و چون همگی لباس احرام به تن داشتند، بدن ها هم برهنه شده بود». شاهرخ می گوید: «کسانی که در آن محل بودند، وقتی برگشتند آن قدر حال روحی بدی داشتند که نمی شد با آنها ارتباط گرفت. چون همه اتفاقات را از نزدیک دیده بودند و این که چه طور بعضی از زائران می توانستند با خوردن کمی آب نجات پیدا کنند». او درباره زمان این مراسم هم این فرضیه که ایرانی ها در ساعات خلوت تر به جمرات می روند و بنابراین تعداد کشته شدگان باید کمتر باشد، را رد می کند و می گوید: «الآن چند سال است پیش بینی شده خانم ها را شب هنگام به جمره می برند و برای همین می بینید آمار فوتی های خانم ها کم است». و بقیه «سعی می کنند در همان هوای خنک قبل از ظهر بروند». شاهرخ توضیح می دهد: «شما فکر کنید ۹ صبح دما ۴۵ درجه است. ظهر دما ۵۰ درجه می شود و افراد وقتی به آنجا می روند، زیر آفتاب و بدون هیچ فشار و استرسی هم نمی توانند تحمل کنند که به اندازه یک ربع ساعت در آن محل بایستند». او ادامه می دهد: «اگر غرفه های کنار این خیابان ها را هم باز می کردند، این امکان وجود داشت تا تعدادی از افراد نجات پیدا کنند. آنها که توانسته اند نجات پیدا کنند، خود را از بالای سر افتادگان به بالای چادرها رسانده اند؛ از بالای غرفه ها پایین پریده اند و برای همین دست و پای آنها شکسته است». عکاسی در روزهای بعد از حادثه چه طور بود؟ آیا اجازه عکاسی داده شد؟ شاهرخ می گوید: «من سعی کردم به صورت نامحسوس عکاسی کنم. بر اساس تجربه چند ساله در این مراسم می دانم که در زمان عکاسی در چنین فضاهایی نباید جلب توجه کرد». مهمترین نظر درباره دلیل این اتفاق، مسدود شدن مسیر به خاطر ماشین مقامات عربستان است. شاهرخ در محل نبوده است و نمی داند یک ماشین معمولی راه را سد کرده است یا ماشین مقامات عربستان؛ اما تجربه او می گوید: «در سال های گذشته در محل جمره اتفاقاتی به خاطر تردد غیرقابل پیش بینی ماشین ها از آن خیابان می افتاد و مردم سعی می کردند توقف کوتاهی داشته باشند تا این ماشین ها رد شوند. همین توقف باعث به وجود آمدن فشار می شود. آن روز هم گویا همین اتفاق افتاده است. گروهی که جلوتر بوده اند، توقف می کنند و بعد گروه های پشت سر بدون اطلاع از آنچه جلوتر در جریان است؛ حرکت می کنند و ارتباطی برقرار نشده بود که از مسیرهای دیگری به زائران در این زمینه اطلاع رسانی شود تا چنین اتفاقی به وجود نیاید». اتفاقی که با یک مدیریت زمان ماموران عربستانی و هدایت زائران به مسیرهای دیگر شاید هرگز پیش نمی آمد.
پنجشنبه ، ۱۶مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]