واضح آرشیو وب فارسی:دانا: به کسانی که با تو محاجّه و جدال کرده، از قبول حق شانه خالی می کنند بگو بیایید با فراخواندن فرزندان،زنان و خویشتن خدا را بخوانیم و با حالت تضرع و ابتهال بر دروغگویان نفرین فرستیم، هر نفرینی که دامن گروه مقابل را گرفت معلوم خواهد شد که راه او باطل است و بدین وسیله به این گفت و گو وجدال پایان می دهیم.به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از شاهو خبر ؛ "مباهله" در معناهای مختلف به کار رفته است، اما دو معنا برای این لغت بیشتر کاربردی شده و در متون مختلف از آن بهره گرفته شده است؛ یکی به معنای "یکدیگر را لعن کردن " و دیگری "نفرین نمودنی که این نفرین به هلاکت طرف بیانجامد". تعریف لغوی و قرآنی مباهله: اگر به "لعن کردن" به عنوان معنای پوششی مباهله توجه نماییم، درباره معنای "لعن ولعنت" باید به طرد نمودن و دورساختن از روی خشم اشاره داشت؛ لعن از سوی خداوند این معانی را در برمیگیرد و براین قرار مباهله یعنی "انقطاع از توفیق الهی و قبول رحمت پروردگار" ولعن از سوی انسان نفرینی بر انسان دیگر است تا وی را از رحمت الهی دور نماید. در آیه موسوم به "مباهله" این کلمه در معنی "نفرین کردن همدیگر" آمده، به این صورت که وقتی استدلالات منطقی سودی دربرنداشته باشد افرادی که با همدیگر درباره مساله ایی دینی گفت و گو دارند در محلی جمع شده و به درگاه خداوند تضرع می نمایند و از او می خواهندکه دروغگو را رسوا ساخته و مجازات نماید. ماجرای مباهله: در سال دهم هجری اشخاصی از سوی پیامبر اسلام(ص) مأمور تبلیغ در منطقه "نجران" از بلاد یمن شدند و در برابر، مسیحیان نجران افرادی از مرتبه بزرگان دینی خود را برای گفت وگو با پیامبر به مدینه فرستادند. با ورود این گروه از مسیحیان نجرانی، آنان با پیامبر(ص) دیدار کرده و به گفت و گو و مباحثه پرداختند؛ یکی از پرسش های مسیحیان از حضرت محمد(ص) میزان شناخت ایشان از حضرت مسیح(ع) بود و آنان این گونه سوال خود را مطرح نمودند که ای محمد(ص) ؛آیا سرور ما را میشناسی؟ پیامبر در جواب فرمودند: مگر سرور شما کیست؟ گفتند: عیسی بن مریم. و پیامبر در پاسخ آنان فرمود: آری میشناسم و او بنده و فرستاده پروردگار است. مسیحیان نجران برای اینکه بحث را با پیامبر ودر مورد عیسی بن مریم ادامه دهند پرسیدند: کسی را که پروردگار مانند وی آفریده، از آنچه که دیده و یا شنیده ایی به ما نشان بده... در همین حال، فرشته مقرب "جبرئیل" بر پیامبراکرم(ص) نازل شده و این آیه را مُنزَل نمودند: " مانند عیسی در نزد خداوند همچون "آدم" است که وی را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: "موجود باش"او هم آنی موجود شد؛ بنابراین ولادت عیسی مسیح بدون پدر هرگز دلیل بر الوهیت وی نیست". مسیحیان نجرانی که سال ها در این اندیشه باقی مانده بودند که مسیح فرزند پروردگار است از پذیرفتن حقیقت سرباز زده و بر افکار خود اصراری لجوجانه ورزیدند. نزول آیه مباهله و در خواست مسیحیان نجرانی: آیه مباهله از سوی خداوند کریم بر پیامبر نازل شد و خطاب به ایشان فرمود: "به کسانی که با تو محاجّه و جدال کرده، از قبول حق شانه خالی می کنند بگو بیایید با فراخواندن فرزندان،زنان و خویشتن خدا را بخوانیم و با حالت تضرع و ابتهال بر دروغگویان نفرین فرستیم، هر نفرینی که دامن گروه مقابل را گرفت معلوم خواهد شد که راه او باطل است و بدین وسیله به این گفت و گو وجدال پایان می دهیم". وقتی که نماینده مسیحیان نجرانی پیشنهاد "مباهله" را از پیامبر گرامی اسلام(ص) شنیدند به یکدیگر نگاهی کرده و متحیر ماندند؛ آنان مهلت خواستند تا در این باره اندیشه کرده و شور نمایند. مسیحیان وقتی که نزد بزرگان خود بازگشتند و با آنان مشورت نمودند، فردی از بزرگان این گروه به آنان گفت: "فردا اگر محمد(ص) با اهل و فرزند خود آمد از مباهله بپرهیزید ولی اگر با اصحاب خویش آمد پس "مباهله" نموده که کاری از وی ساخته نیست". همراهان پیامبر در روز مباهله: بر اساس آیه "مباهله" پیامبر اکرم(ص) باید با فرزندان، اهل خود و کسانی که مانند نفس خویش باشند به محل مباهله می رفت، این اشخاص عبارت بودند از "حسن(ع)، حسین(ع)، فاطمه زهرا(س) و علی(ع)؛ پیامبر همراه با این 4 بزرگوار به سوی محل مباهله حرکت کرد. پیامبر در حالیکه دست حضرت علی(ع) را در دست داشت و حسنین(ع) پیش از آنان در حرکت بودند و حضرت زهرا(س) نیز پشت سر آنان راه می رفت پیش آمدند؛ مسیحیان نیز به محل مورد نظر رسیدند در حالی که بزرگان آنان و فردی که مورد مشورت قرار گرفته بود پیش از همه ودر جلو ایستاده بودند. وقتی که به هم رسیدند مسیحیان خواستار معرفی همراهان پیامبر شدند و با شنیدن نام آنان و نسبتی که با محمد(ص) داشتند از انجام مباهله سرباز زده و عقب نشینی نمودند. عقب نشینی مسیحیان: پیامبر پیش رفت و بر دو زانو در مقابل بزرگ مسیحیان نشست و آماده مباهله شدند، بزرگ مسیحیان نجران گفت: "به خدا سوگند که این مرد به مانند انبیاء است، پس به مباهله تن ندهید..." . یکی دیگر از بزرگان که برآشفته بود از وی خواست جلو رفته و مباهله نماید، اما این شخص گفت: "سوگند یاد می نمایم که مباهله ننمایم! زیرا ایشان بر انجام مباهله اصرار دارند و جرئت را در چشمان وی می خوانم، می ترسم راستگو باشد و در این صورت هیچ نیرویی برای ما باقی نمی ماند". این بزرگ مسیحیان نجران در ادامه می گوید: "در این جا چهره هایی می بینم که اگر از خداوند بخواهند که کره ایی را از جا برکند، حتما خداوند خواهد کرد؛ با او مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و در همه جهان یک نصرانی زنده نخواهد ماند". پایان مباهله راهی به سوی مصالحه: بدین گونه مباهله انجام نشد و بزرگ مسیحیان نجران بعد از اینکه اعلام می نماید از مباهله پرهیز دارند به پیامبر می گوید: " ما مباهله نکردیم، لکن حاضر به مصالحه هستیم؛ با مصالحه نمایید. حضرت محمد(ص) با آنان مصالحه نمود، آن هم دربرابر 2 هزار حله که هر حله یمانی قیمتی 40 درهمی داشته است؛ همچنین مسیحیان می بایست 30 دست زره، 30 رأس اسب و 30 قبضه نیزه به عاریه داده که اگر در یمن آشوب و جنگی پیش آید مسلمانان این وسایل را به کار گیرند. رسول خدا(ص) ضمانت دادند که عاریه ها را سالم به مسیحیان تحویل دهند و این قرار داد را مکتوب فرمودند. بدین ترتیب بعد از مدتی بزرگان و افراد عادی نجرانی یک به یک و دسته دسته به اسلام گرویدند و پیامبر و آل و اهل بیت(ع) ایشان پیروزی دیگری را با سیاست اسلامی و رهنمودهای قرآنی به دست آوردند. منابع: سوره آل عمران، آیه 61. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، انتشارات ناصرخسرو، ج2، ص 761. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، دارالکتاب الاسلامیه، ج9، ص 242. قرائتی، محسن، تفسیر نور، مکز فرهنگی درس هایی از قرآن، ج2، ص76.
پنجشنبه ، ۱۶مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]