تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846444343




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفتگو با هادی فلاحی ،دانش آموخته رشته کارآفرینی درباره «بررسی موانع موثر بر توسعه روستایی» ؛ الگوهای وارداتی برای اشتغال زایی روستایی


واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا: امیر محمدی-در کشور ما مدل جامعی برای اشتغال روستایی وجود ندارد. الگوهایی که در بخش کسب وکار روستایی پیاده شده است، اکثرا کپی برداری از کشورهای خارجی (از بنگلادش، آمریکا، اسکاندیناوی، و...) بوده که در کشور با کمترین بومی سازی ممکن اجرا شده است. مدل جامعی وجود ندارد و ازطرفی هم عوامل به درستی شناسایی نشده اند. برای مثال، دولت می خواهد بگوید که من اشتغال زایی می کنم، می گوید nمیلیارد تومان بودجه به بانک های کشور تزریق می کنیم و به ازای هر ١٠میلیون تومان یک فرصت شغلی ایجاد خواهد شد؛ اما متوجه نیست که مشکل آن روستایی پول نیست، وام بانکی نیست، مثلا مشکل آن روستایی که در منوجان است، سند ملکی اش است. با توجه به اینکه توسعه کشاورزی و توسعه روستایی به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار جامعه در نظر گرفته می شود، مناسب دیده شد تا با هادی فلاحی، دانش آموخته دانشگاه علامه طباطبایی در رشته کارآفرینی که پایان نامه خود را در زمینه بررسی موانع موثر بر توسعه روستایی انجام داده است، گفتگویی داشته باشیم که در ادامه می خوانید. ﷯ اشتغالزایی روستایی کارآفرینی اجتماعی ﷯ لطفا خودتان را معرفی کنید و بگویید در چه دانشگاهی تحصیل کرده اید یا در حال تحصیل هستید؟ فلاحی: بنده هادی فلاحی هستم. مقطع کارشناسی را در دانشگاه شاهد و در رشته مدیریت صنعتی گذراندم و مقطع کارشناسی ارشد را در رشته کارآفرینی در دانشگاه علامه طباطبایی به اتمام رساندم. ﷯ موضوع تحقیق پایان نامه تان را به طور دقیق ذکر کنید. در پایان نامه ام، با توجه به سابقه ای که از سال۸۹ در حوزه اشتغال زایی روستایی در جنوب استان کرمان داشتم و به طور مستقیم پروژه اشتغال زایی منوجانِ کرمان را پیگیری می کردم، سعی کردم به واسطه همین سابقه ای که دارم، پایان نامه ام را در همان منطقه تعریف کنم که موضوع دقیق آن عبارت است از: بررسی عوامل موثر برتوسعه کارآفرینی روستایی. ﷯ چه چیزی باعث شد که این موضوع را انتخاب کنید؟ بنده از سال۸۵ در فضای اردوهای جهادی مشغول به فعالیت بوده ام و از همان سال یک سری کارهایی را مخصوصا در حوزه اشتغال زایی جهادی با برخی دوستان شروع کرده بودیم؛ یعنی از همان سال۸۵ ما تیم تخصصی راه انداختیم و در این وادی وارد شدیم، به طوری که خیلی از دوستانی که با ما بودند، تصمیم گرفتند که در مقطع کارشناسی ارشد در رشته های مرتبط با کارآفرینی و اشتغال روستایی ادامه تحصیل دهند تا با تخصص و تسلط بیشتری بتوانند در حوزه اشتغال زایی روستایی، در مناطق محروم کار کنند. همچنین در دوره دانشجویی، موسسه ای را تحت عنوان ثمرات ارزش آفرینان تاسیس کردیم که فیلد اصلی کارش، اشتغال زایی روستایی در مناطق محروم کشور، با رویکرد کارآفرینی اجتماعی است. به موازات تاسیس این موسسه، چند ساختار دیگر هم تشکیل شد که مجموعه نخبگان گروه های جهادی مختلف در حوزه اشتغال زایی را گردهم آورد و موجب تجمیع تجربیات بین گروه ها بود که اتفاقات خوبی در آن افتاد. به طور کلی، چه قبل از تاسیس رسمی این موسسه و چه بعد از آن، مجموعه ای که باهم فعالیت داشتیم و در شش استان کار می کردیم، توانستیم نزدیک به چهارصد فرصت شغلی را ایجاد کرده یا توسعه دهیم که با توجه به اینکه هیچ پشتوانه مالی، دولتی و حقوقی نداشتیم، با این شرایط، به نظرم آمار کمی نیست. برای مثال در یک روستا به نام داشلوجه، در شهرستان خدابنده زنجان، کارگاهی خیاطی دایر شد که الان شصت نفر در آن مشغول به کارند و حتی مهاجرت معکوس پیش آمد و افرادی که از آن روستا به تهران آمده بودند و در بازار تهران کارگری می کردند، برگشته اند و در روستای خود مشغول شده اند و در آنجا کار می کنند. همچنین سعی کردیم تمام دغدغه مان، کارمان، تحصیلمان، زندگی مان، با هم هم پوشانی داشته باشند و به همین دلیل در مقطع کارشناسی ارشد به رشته کارآفرینی روی آوردم. ولی متاسفانه به دلیل ضعف نظام آموزش عالی یا شاید تطابق نداشتن علایق و برنامه های ما با سیستم آموزش عالی، چیزی که در فوق لیسانس انتظار داشتیم تا کمک کار جریان کاری مان شود، محقق نشد؛ یعنی در فوق لیسانس ما دو سال (البته من به خاطر پایان نامه ام سه سال) تحصیل کردیم و دیدیم که اکثرا مبانی غربی را به ما خوراندند، مبانی ای که شاید بتوان گفت نهایتا ۲۵درصد در کشور ما کارایی داشته باشند و بقیه آن تئوری هایی بود که از این گوش می آمد و از آن گوش می رفت. چیزهای این طوری را در فوق لیسانس تجربه کردیم؛ ولی در پایان نامه، چه من و چه سایر دوستان، تصمیم گرفتیم که روی این موضوع کار کرده و در این زمینه تولیدمحتوا کنیم. ................................................ موضوع پایان نامه تان کارآفرینی در روستاست که بلاشک مهم ترین موضوع در این عرصه است. تحقیق در این موضوع را از کجا شروع کردید؟ ما در شش هفت سالی که کار کردیم، این خلأ را در سیاست گذاری های بخش اشتغال دیدیم که سیاست گذاری که در سطح ملی برنامه ریزی می کند، فوق العاده از بهره بردار روستایی که در مناطق محروم کار می کند، فاصله دارد. برای مثال یکی از خِبرگانی که من در پایان نامه ام به سراغ آن ها رفتم، خانم دکتری است که در موسسه پژوهش های برنامه ریزی در جهاد کشاورزی که یکی از استراتژیک ترین ارگان های ملی در بخش اشتغال زایی روستایی است، مشغول به فعالیت است. این خانم می گفت که من هشت سال است در اینجا نشسته ام، به من ماموریت نمی دهند که بروم و یک روستا را از نزدیک ببینم و دارم برای روستای ندیده و نشناخته ام تصمیم گیری و برنامه ریزی می کنم و خلاصه این فاصله آن قدر زیاد است که می بینیم در بعضی جاها آن تطابق و تجانسی که باید وجود داشته باشد، وجود ندارد. در ابتدای سال۹۲ ، آقای بهمنی رئیس بانک مرکزی، در شورای عالی پول و اعتبار گفتند برای هر ۱۰میلیون تومان یک نفر ضامن معتبر کفایت می کند؛ ولی این اتفاق در کجای کشور افتاد؟ مثلا در شهرستان منوجان که ما در آن مشغول به کار هستیم، هنوز هم برای هر پنج میلیون تومان دو نفر ضامن کارمند رسمی بدون هیچ سوءسابقه و پیشینه ضمانتی می خواهند. فاصله زیاد است. ازطرفی می بینیم که در بخش اشتغال ۱۰ ارگان هستند که ادعای مسئولیت می کنند و اشتغال زایی را وظیفه خود می دانند؛ اما ازطرفی دیگر، برای اینکه یک پروژه به نتیجه برسد، هیچ ارگانی مسئولیت را به گردن نمی گیرد. ﷯ درواقع با توجه به این مباحثی که اشاره کردید، باید گفت شما در پایان نامه به دنبال کشف موانع اشتغال زایی بودید. دقیقا. من دیدم که در کشور از طرفی موازی کاری وجود دارد و از طرفی جزیره ای عمل کردن؛ یعنی عوامل بازی گردان بخش اشتغال از عملکرد یکدیگر بی خبرند. به عبارتی نبود همگرایی و هماهنگی بین بخشی و بین دستگاهی وجود دارد. این مهم ترین معضلی است که آسیب آن را افراد روستایی می بینند. چرا این اتفاق افتاد؟ چون در کشور ما مدل جامعی برای اشتغال روستایی وجود ندارد. الگوهایی که در بخش کسب وکار روستایی پیاده شده است، اکثرا کپی برداری از کشورهای خارجی بوده، (از بنگلادش، آمریکا، اسکاندیناوی، و...) که در کشور بدون هیچ بومی سازی اجرا شده است. مدل جامعی وجود ندارد و از طرفی هم عوامل به درستی شناسایی نشده اند. برای مثال، دولت می خواست بگوید که من اشتغال زایی می کنم، می گفت n میلیارد تومان بودجه به بانک های کشور تزریق می کنیم و به ازای هر ۱۰میلیون تومان یک فرصت شغلی ایجاد خواهد شد؛ اما متوجه نبود که مشکل آن روستایی پول نیست، وام بانکی نیست، مثلا مشکل آن روستایی که در منوجان است، سند ملکی اش است؛ چراکه شما می بینید هفت صد کیلومترمربع مساحت شهرستان است و حتی یک مترمربع از آن هم چه در شهر و چه روستا سند ندارد. شما بیایید و کل بودجه مملکت را در آن بانک بریزید، وقتی او وثیقه ندارد که در بانک بگذارد و نمی تواند برداشت کند، فایده ندارد. نتیجه چه شده؟ اینکه می بینیم ۸۷درصد از اعتبار تخصیصی یک شهرستان به خزانه برگشت خورده است؛ یعنی جذب تسهیلات بانکی در این شهرستان فقط ۱۳درصد بوده است، یعنی عوامل به درستی شناسایی نشده و بنابراین نمی دانیم نقطه کور داستان کجاست که آنجا را درست کنیم و دائما در سیاست هایمان به طور مکانیکی عمل می کنیم و پول تزریق می کنیم که پول برگشت یا انحراف می خورد؛ چنان که بعضا دیده می شود بهره بردار بخش عمده ای از تسهیلات، کارمندان بانک بوده اند؛ یعنی تسهیلاتی که قرار بوده ارزان قیمت باشد که روستایی کشاورزی کند و تولید را بچرخاند و اقتصاد مقاومتی شکل بگیرد. من در پایان نامه ام این عوامل را شناسایی کرده ام که ببینم گره های کار در کسب وکار روستایی کجاست؛ ضمن اینکه این عوامل اولویت بندی شده اند که سیاست های مرتبط دولتی را اصلاح کند. ﷯ این عوامل که شما به آن اشاره کردید یا اهم یافته های تحقیق شما، شامل چه مواردی می شود؟ در این تحقیق محوری ترین عوامل موثر در توسعه کارآفرینی روستایی، عوامل فردی بودند؛ به عبارتی مهم ترین چیزی که در سیکل کسب وکار روستایی مورد نیاز است، این است که یک روستایی خودش را باور داشته و به خودش اطمینان داشته باشد، نترسد، از اینکه اگر دو بار پیش مسئول اداره ای رفت و به او «نه» گفتند، نا امید نشود، بماند و ادامه بدهد. ﷯ این مشکلات را شما در آن منطقه می دیدید؟ بله، عرض کردم. بنده تقریبا از سال۸۹ در آن منطقه حضور دارم و تقریبا هر دو ماه یک بار سفری ۱۰روزه به آنجا دارم و با خیلی از اهالی منطقه رفیق هستیم و با آن ها ارتباط نزدیک دارم. چیزی که در خروجی کار برای خود من مهم است، این است که نتیجه ای که استخراج شده، نتیجه ای است که من آن را در تجربه چند ساله ام لمس کرده ام و شخصا تاییدش می کنم. این عوامل در سطوح مختلف طبقه بندی شده اند و ما در مدل پایانی مان ۹ دسته عوامل کلی را داشتیم که در نهایت این ها با هم افزایی به تراکنشی می رسیدند که دو مسیر؛ الف) توانمندی فردی و اجتماعی است، ب) سهولت راه اندازی کسب شکل می دادند که در واقع اشتغال کارآفرینی روستایی را در منطقه توسعه می دهند. عوامل زیرساختی ما شامل زیرساخت های عمرانی و تاسیساتی، زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی، زیرساخت های مالی و اقتصادی، زیرساخت های ترویجی و آموزشی و زیرساخت های اداری و قانونی بود و هر کدام از این زیرساخت ها شاخصه هایی دارند، مثلا در زیرساخت های عمرانی و تاسیساتی، یکی از عواملی که باید به آن توجه کافی شود، همین وضعیت مالکیت اراضی و مستندسازی آن است که اسناد ملکی آن باید به دست افراد برسد و این زیربنایی ترین مسئله ای است که باید در آن سیکل دنبال شود یا دسترسی به منابع انرژی (آب و برق و گاز و تلفن و انرژی) خیلی محدود است و حتی خیلی از روستائیان منطقه آب آشامیدن هم ندارند و برق بسیاری از روستاها در همین دهه اخیر کشیده شده است و جاده و راه مشکلات خاص خودش را دارد که باید در رابطه با این موضوع تدبیری اندیشیده شود. در عوامل فرهنگی اجتماعی مواردی که ذکر شد، عوامل خانوادگی و عوامل جمعیت شناختی بود. عوامل خانوادگی به این برمی گردد که وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده فردی که بخواهد وارد حوزه کسب وکار شود چگونه است و اینکه آیا مردم این خانواده را به عنوان خانواده ای مطرح می شناسند یا آنکه آن خانواده، یک خانواده توسری خور بوده است. مثلا در شهرستان منوجان یا قلعه گنج در بعضی از روستاها می بینیم هنوز همان نظام ارباب رعیتی حاکم است و حتی یک سری از آدم ها و طوایف خودشان را غلام فرض می کنند. آن غلام اصلا به خودش اجازه نمی دهد و چنین نگرش و باوری در درونش وجود ندارد که بخواهد برود و کسب وکار راه بیندازد. وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده خیلی مهم است؛ برای اینکه درک و همکاری و حمایت خانواده را درپی دارد. ﷯ عوامل جمعیت شناختی مثل چه؟ عوامل جمعیت شناختی بیشتر شامل بحث سن، جنس، سطح سواد، مذهب و مباحث این چنینی است که محیط بر کسب وکار است. مثلا در شهرستان منوجان اکثر افراد شیعه هستند؛ ولی مثلا روستایی وجود دارد که اهالی آن اهل تسنن هستند که باعث می شود برای ارتباط گیری با فضای کسب و کار محدودیت هایی به وجود آید. سطح سواد هم بسیار مهم است. برای مثال یکی از مصاحبه شونده ها می گفت که سطح سواد بر روی فرهنگ مردم تاثیر می گذارد و برای مثال اگر بخواهیم یک شرکت تعاونی بزنیم، اگر مردم تحصیلات و سواد حتی درحد خواندن ونوشتن داشته باشند، بهتر می توانند درک کنند که من چه می گویم. در بحث سرمایه اجتماعی جامعه روستایی مان، ما تعهد اجتماعی و اصالت فرهنگی اهالی را رصد کردیم. به نظرم اصالت فرهنگی روستا خیلی مهم است؛ چراکه بافت روستایی کشور ما از ابتدا بافتی بوده که آدمی که در آن بوده، از ابتدا اهل کار بوده است؛ یعنی وقتی من در خانواده ای در یک روستا به دنیا می آمدم، موظف بودم بروم سر زمین و کار کنم، چه بخواهم و چه نخواهم، زندگی این را به من القا می کرد. الان می بینیم چه اتفاقی افتاده؟ ارتباط روستاها با شهر زیاد شده و شهرزدگی در روستاها به وجود آمده است؛ یعنی روستاها مصرف گرا شده اند. برای مثال در همین منوجان من روستایی را می شناسم که تخم مرغ و نانشان را هم از شهر می خرند. ولی اگر اصالت فرهنگی روستا حفظ شود، به کارآفرینی که می خواهد در روستا کار کند، کمک می کند تا راحت تر بتواند کار کند. ................................................ از «فرهنگ تولید» تا «آینده نگری و برنامه ریزی» روستائیان؛ چرا «ده» برای ما اهمیت دارد؟


پنجشنبه ، ۱۶مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شهرآرا]
[مشاهده در: www.shahrara.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن