تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1814657658
سناریوی عجیب مرد اسیدپاش در دادگاه
واضح آرشیو وب فارسی:فرارو: مرد جوانی که با انتقام اسیدی، سعی کرد به اختلافات با همسرش پایان دهد، صبح دیروز در جلسه محاکمه اش، منکر اسیدپاشی شد. این مرد ادعا کرد که خودش قربانی نقشه اسیدی زن و مادرزنش شده و آنها با اسید به سراغش آمده اند. روز ١٢ آبان سال ٩٢ روز انتقام گیری بود. انتقام سختی که مرد جوان قرار بود بعد از ١٥ سال زندگی مشترک، از همسرش بگیرد. او آن روز تهدیدهایش را عملی کرد. آن روز ساعت ٩ صبح لیلا به همراه مادرش برای فک پلمب کارگاه خیاطی اش به شهرداری ملارد کرج رفت. جایی که شوهر سابقش در آن جا کار می کرد. علی کارمند شهرداری بود. لیلا که تصور می کرد پلمب کارگاهش، کار شوهرش بوده، از دست او به شدت عصبانی شد. با این حال تهدیدهایش را جدی نگرفت و به شهرداری رفت تا کارهایش را انجام دهد. او داخل شهرداری بود که پیامکی از سوی شوهرش دریافت کرد با این مضمون: «من جلوی در شهرداری منتظرت هستم.» لیلا که به شدت ترسیده بود، همراه مادرش، از در شهرداری خارج شد ولی نمی دانست که چه سرنوشتی در انتظارش است. بلافاصله با شوهرش روبه رو شد. زن جوان با دیدن همسر سابقش قدم هایش را تندتر کرد ولی باز هم علی به سراغش رفت و خودش را به او رساند. مرد عصبانی از پشت سر موهای لیلا را گرفت. لیلا روی زمین نشست. او دستانش را روی صورتش گذاشت. چند لحظه بعد مرد خشن در برابر دیدگان حیرت زده رهگذران و فریادهای مادرزن سابقش در بطری قرمز رنگی را باز کرد و همزمان با کشیدن موهای زن جوان سعی کرد دستانش را از جلوی صورتش بردارد. لیلا التماس می کرد و مادرش از همه کمک می خواست تا این که علی ظرف پر از اسید را به سمت صورت زن خالی کرد. بعد از آن درحالی که مادر لیلا همچنان سعی می کرد مانع کار علی شود، مرد جوان باقیمانده اسید را روی پاهای مادرزنش ریخت. این پایان نقشه اسیدی مرد جوان بود و حالا باید فرار می کرد. این مرد پا به فرار گذاشت و چند لحظه بعد اورژانس و ماموران پلیس بالای سر این دو زن قربانی حاضر شدند. لیلا و مادرش به بیمارستان شهید مدنی کرج و بعد از آن به بیمارستان سوانح سوختگی تهران منتقل شدند. آسیب های جدی از آن جایی که لیلا هنگام اسیدپاشی درحالی که اقدام وحشتناک شوهرش را پیش بینی کرده، دستانش را روی صورتش گذاشته بود، توانست سلامت صورتش را حفظ کند، ولی دو دستش، گوش و سمت چپ بدنش در این حادثه به شدت سوخته بود، تا جایی که پزشکان پس از اقدامات پزشکی مجبور به برداشتن لاله گوش وی شدند. مادر لیلا هم از ناحیه هر دو پا تحت درمان قرار گرفت. لیلا پس از درمان های لازم در تحقیقات به ماموران پلیس گفت: «من و علی همیشه با هم اختلاف داشتیم. علی معتاد به موادمخدر بود و مرتب مرا آزار می داد. برای همین ما از هم جدا شدیم، ولی علی همچنان مرا تهدید می کرد. او می گفت نمی گذارم راحت زندگی کنی. حتی به خاطر این که در شهرداری کار می کرد، کاری کرد که کارگاه خیاطی من پلمب شود. برای همین روز حادثه برای انجام فک پلمب راهی شهرداری محل کار شوهرم شدم، اما این سرنوشت در انتظارم بود.» اعتراف به اسیدپاشی از سوی دیگر مرد اسیدپاش نیز خیلی زود به دام پلیس افتاد و تحت بازجویی های قضائی و پلیسی قرار گرفت. وی که در ابتدا سعی می کرد منکر اسیدپاشی شود، در ادامه به جرم خود اقرار کرد و گفت: «به دلیل اختلافات خانوادگی که با همسرم داشتم مجبور شدم از او جدا شوم اما همچنان می خواستم با او زندگی کنم ولی همسرم اصلا به من اهمیت نمی داد و مرتب تهدیدم می کرد. ما حتی بعد از طلاق هم همیشه با هم بودیم تا این که در نهایت کنترل خودم را از دست دادم و تصمیم به انتقام گرفتم. من مایع لوله بازکنی را از قبل تهیه کردم و با آن سراغ همسرم رفتم. درحالی که از قبل می دانستم او به شهرداری رفته است، مقابل در منتظرش ماندم. وقتی آمد باز هم با هم درگیر شدیم و من لیلا را کتک زدم. بعد از آن ظرف لوله بازکنی را باز کردم و روی او ریختم. مادر لیلا هم که دست بردار نبود و در دعوای ما دخالت می کرد، قربانی اسیدپاشی شد، اما نمی خواستم روی او اسید بپاشم.» صدور حکم در دادگاه عمومی با اعتراف این مرد، درحالی که با قید وثیقه آزاد شده بود، در شعبه ١٠١ دادگاه عمومی شهر ملارد محاکمه شد. قضات این شعبه پس از بررسی های لازم، حکم به پرداخت دیه در مورد تمام آسیب هایی که به لیلا وارد شده، دادند. مرد جوان همچنین با حکم دادگاه به دو سال حبس تعزیری با احتساب ایام قبلی بازداشت، محکوم شد. اعتراض به رأی مادر و دختر قربانی زمانی که متوجه رأی دادگاه شدند به آن اعتراض کردند. آنها گفتند دیه نمی خواهند و تنها خواستار قصاص متهم هستند و این که در این سال ها چه عذابی را تحمل کرده اند و متهم تنها مستحق قصاص است. با این اعتراض، پرونده در دادگاه تجدیدنظر استان تهران بررسی شد و قضات این دادگاه نیز رأی را تأیید نکردند. آنها پرونده این اسیدپاشی را برای رسیدگی دوباره به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران فرستادند. بنابراین صبح دیروز جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه هشتم دادگاه کیفری و به ریاست قاضی اصغرزاده برگزار شد. در دادگاه در این جلسه، ابتدا لیلا به قضات گفت: «من و علی در زندگی مشترک اختلافات زیادی داشتیم. او چند سال آخر زندگی مان معتاد به موادمخدر و شیشه شده بود و زندگی را برای هر دویمان جهنم کرده بود. برای همین تصمیم به جدایی گرفتم ولی علی همیشه مرا تهدید می کرد. او می گفت کاری می کنم که هربار به آینه نگاه کنی از زندگی سیر شوی. با این حال، روز حادثه وقتی در شهرداری بودم، او به من پیام داد که منتظرتم. من حتی به حراست شهرداری هم موضوع را گفتم و او هم گفت برو بیرون اتفاقی نمی افتد. به همراه مادرم بیرون آمدیم که ناگهان علی به جانم افتاد و کتکم زد. بعد هم اسید رویم ریخت. خیلی ترسیده بودم و در این مدت زندگی سختی را داشتم. یک گوشم را از دست داده ام برای همین به شدت می خواهم که علی قصاص شود. حداقل او هم مثل من یکی از گوش هایش را از دست بدهد تا متوجه شود با من چه کرده است.» در ادامه مادر لیلا نیز از دادگاه تقاضای قصاص متهم را کرد. سپس خود متهم درحالی که باز هم اسیدپاشی را انکار کرد، به قضات گفت: «من نه معتاد بودم و نه همسرم را اذیت می کردم. همیشه این همسرم بود که مرا اذیت می کرد و حتی تهدیدم هم می کرد. او خیلی مرا اذیت کرده بود، تا این که روز حادثه من از محل کارم بیرون رفتم تا برای دخترم که ممتاز شده بود، هدیه بخرم. وقتی برگشتم، همسر و مادرزنم را دیدم و ماشین را پارک کردم تا با آنها صحبت کنم، ولی وقتی به طرف آنها رفتم، هر دوی آنها شروع کردند به داد و بیداد. من هم از روی عصبانیت لیلا را کتک زدم که در آن لحظه لیلا ظرف قرمز رنگی را به مادرش داد. او هم محتویات درون ظرف را روی من ریخت. من تصور می کردم روی من آب ریخته است حتی خندیدم ولی بعد متوجه شدم که بدنم می سوزد، همان جا فهمیدم اسید است، به همین دلیل برای این که بیشتر از این روی من اسید نریزد، دست مادرزنم را هل دادم که اسید روی خودش و دخترش ریخت.» وی ادامه داد: «من به شدت اسیدپاشی با نقشه قبلی را انکار می کنم و می گویم خودم قربانی اسیدپاشی هستم. این مادر و دختر می خواستند مرا بدبخت کنند برای همین با اسید به سراغ من آمدند.» با این اظهارات وکلای متهم نیز از وی دفاع کردند و در پایان هیأت قضائی وارد شور شدند تا رأی نهایی در مورد این پرونده را صادر کنند.
پنجشنبه ، ۱۶مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرارو]
[مشاهده در: www.fararu.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]
صفحات پیشنهادی
خودسوزی مرد اسیدپاش در محاصره پلیس
خودسوزی مرد اسیدپاش در محاصره پلیس در این مرحله ماموران وارد عمل شدند و خانه ویلایی را محاصره کردند ماموران با اخطار به فرد اسیدپاش از او خواستند تسلیم شود اما متهم حاضر نبود تسلیم شود و تهدید میکرد اگر پلیس دست از محاصره برندارد خود را میسوزاند او همچنین وسایل خانه را به طرغرضی: علنی بودن دادگاه بابک زنجانی در جهت پاسخگویی به مردم بود
غرضی علنی بودن دادگاه بابک زنجانی در جهت پاسخگویی به مردم بود یک کاندیدای سابق انتخابات ریاست جمهوری گفت حاکمیت موظف بود تا به مردم در ارتباط با فسادهای اقتصادی انجام شده پاسخ دهد و علنی برگزار شدن دادگاه بابک زنجانی نیز در همین راستا بود به گزارش نامه نیوز محمد غرضی در ارزیاعلنی بودن دادگاه بابک زنجانی در جهت پاسخگویی به مردم بود
علنی بودن دادگاه بابک زنجانی در جهت پاسخگویی به مردم بود یک کاندیدای سابق انتخابات ریاست جمهوری گفت حاکمیت موظف بود تا به مردم در ارتباط با فسادهای اقتصادی انجام شده پاسخ دهد و علنی برگزار شدن دادگاه بابک زنجانی نیز در همین راستا بود آفتاب محمد غرضی در ارزیابی از برگزاری علنیتجمع غیرت انقلابی مردم جیرفت در خصوص رد برجام/ دستور عجیب و دور از انتظار دستگاه قضایی
تجمع غیرت انقلابی جمعی از مردم ولایی جیرفت در اعتراض به مفاد برجام بعدازظهر امروز شنبه ۱۱ مهرماه در محل دفتر نماینده مردم این شهرستان در مجلس شورای اسلامی برگزار شد به گزارش سفیرجنوب ب ه نقل از دقیانوس تجمع غیرت انقلابی جمعی از مردم ولایی جیرفت در اعتراض به مفاد برجام بعدازظهر اقهرهای طولانی مدت، پای مرد جوان را به دادگاه کشاند
دادگاه خانواده قهرهای طولانی مدت پای مرد جوان را به دادگاه کشاند آقای قاضی همسرم وقتی با هم جر و بحث می كنیم تا هفته ها با من قهر می كند و در خانه سكوت می كند به گزارش سرویس حوادث جام نیوزٰ قهر های طولانی زن جوان پای او و شوهرش را به دادگاه خانواه باز كردسناریوی رسانههای معاند برای دادگاه «ب.ز»
از بی بی سی تا من و تو سناریوی رسانههای معاند برای دادگاه ب ز برخی رسانه های بیگانه محاکمه بابک زنجانی را آخرین حلقه مقابله نظام جمهوری اسلامی با فساد تلقی کرده و اینگونه القا می کنند که طرح پرونده های کلان فساد اقتصادی به دلیل هزینه زابودن از حیث اعتمادعمومی از این پس به محبازیکنان جوان باید از حضور در تیم ملی به خودشان ببالند تیموریان: شاید عملکرد 10 ساله ما مقابل عمان برای مردم ع
بازیکنان جوان باید از حضور در تیم ملی به خودشان ببالندتیموریان شاید عملکرد 10 ساله ما مقابل عمان برای مردم عجیب باشد بازی سختی برای هر دو تیم استکاپیتان تیم ملی فوتبال ایران می گوید دیدار برابر عمان بازی سختی برای هر دو تیم خواهد بود به گزارش خبرگزاری فارس و به نقل از سایت فدردرخواست عجيب کره شمالي از مردم
درخواست عجيب کره شمالي از مردم رسانههاي خبري خارجي ميگويند حکومت پيونگ يانگ از مردم کره شمالي خواسته شده تا براي جشنهاي بزرگداشت هفتادمين سالگرد حزب حاکم کارگران به اين خاطر پول اهدا کنند به گزارش بي بي سي کره شمالي براي يافتن منابع مالي جشنهاي بزرگداشت هفتادمين سالگرد حزب حبرخورد عجیب با پیرمرد انقلابی!
دیروز و در حاشیه مراسم تشییع شهدای منا پیرمردی که با حضور در مراسم مذهبی - ملی و با در دست داشتن تیترهای مرتبط با مراسم صحنه های به یاد ماندنی ای را رقم زده بود مورد آزار و اذیت نیروهای امنیتی و انتظامی قرار گرفت بنا بر گزارش خبرنگار کیهان که در مراسم تشییع شهدای منا حضور داشتهاقدام عجیب شهرداری تهران: قرار دادن دهها ماکت مرده کفن پوش در پارک نهج البلاغه!
اقدام عجیب شهرداری تهران قرار دادن دهها ماکت مرده کفن پوش در پارک نهج البلاغه پارسینه نوشت شهرداری تهران در اقدامی عجیب برای پاسداشت شهدای فاجعه منا دهها ماکت مرده کفن پوش را در پارک نهج البلاغه تهران قرار داد ۱۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲ ۴۱-
گوناگون
پربازدیدترینها