واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه جام جم: نمایشگاه «خاطرات دور» که این روزها در گالری گلستان برپاست، مخاطبان را با جنبه هایی متفاوت از هنر ایران آشنا می کند. در این نمایشگاه مجموعه ای از آخرین آثار تارا بهبهانی، نقاش و پژوهشگر هنر ارائه شده و این هنرمند جوان متاثر از روح فرهنگ و هنر ایران، زمینه ای فراهم آورده تا مخاطب امروز پیوندی نوین با این نقوش و فرم ها پیدا کند. آنچه در ادامه می آید، گفت وگو با این هنرمند جوان است.عنوان یک اثر یا نمایشگاه و یا رخداد هنری، اولین مرحله برای آشنایی مخاطب با آن است. چرا برای این نمایشگاه عنوان «خاطرات دور» را انتخاب کردید؟ ذهنیتی که از هنر گذشته برای ما تداعی می شود، سرشار از خاطرات خوش رنگ و لعاب و دلنشین است. در جای جای این کشور که قدم می گذاریم، گذشته فرهنگی و هنری رنگینی را می بینیم که در یاد و خاطره می ماند. این خاطرات گرچه دور است، ولی ذهنیت نزدیک و ماندگاری دارد. در واقع این فضای فکری موجب شد تا من این عنوان را برای نمایشگاهم انتخاب کنم. هدف شما از پرداختن به این موضوع چه بود؟ این که سراغ نقش ها و فرم های سنتی و بومی ایران بروید و آنها را در قالب های نوین به تصویر بکشید؟ ما وقتی کالای ناب و متاعی گرانبها داریم، چرا سراغ کالا و متاع دیگران برویم. این همه نقش و رنگ در هنر ما بوده و ریشه دارد. هر تکه از آن به لحاظ فرم و ترکیب بندی رنگ و... بی نظیر است. بازنمایی آن برای نسل جدید امری مهم و قابل توجه است. کارهای من با رویکردی مدرن ریشه های هنری گذشته را می جوید و سعی دارد آن را با زبان امروزی عجین و بیان کند. چرا سراغ سبک سوررئالیسم رفتید و از این شیوه به عنوان قالب بیان ایده های مورد نظرتان استفاده کردید؟ آیا این سبک امکانات خاصی برای کار شما دارد؟ آنجا که تخیل به میان می آید، اثری خلق می شود. وقتی بن مایه های رئالیستی اثر را فدای جنبه های غیرواقعگرایانه می کنیم، از تعاریف زمینی و کلیشه ای جدا می شویم و ذهنیتی جدید معرفی می شود که برای تماشاچی و مخاطب جالب و تفکربرانگیز است. سوررئالیسم در کارهای من ایدئولوژی جدیدی را می طلبد که از هنر سنتی فاصله بگیریم و دنیای معاصر را جستجو کنیم. با این نکته که فراموش نکنیم این ایده ها چه ریشه ای در گذشته داشته و چه گستره باشکوهی را گذرانده ایم. بنابراین تلاش من این بود تا قابلیت های سوررئالیسم را برای آثارم به کار بگیرم. شما تاکید ویژه ای بر اهمیت مطالعه و پژوهش برای ارتقای آفرینش هنری دارید. این حوزه چه نقشی در خلق نقاشی هایتان داشته و چقدر در اجرا از آن استفاده می کنید؟ مطالعات گسترده من در طول سال ها بر هنر ایران و هنر اسلامی، افق بسیار گسترده ای را برایم نمایان کرد. مقالات متعددی که در زمینه های مختلف هنر نوشتم و دریچه های جدیدی که در مسیر نوشتن آنها برایم روشن شد، همه زمینه ساز بستری بود که کنار نقاشی هایم به رویکرد و نگاه جدیدی به هنر برسم. بی شک زوایای پیچیده ای که در هنر ما پنهان است، در پی مطالعات مختلف روشن می شود. کسانی که برای دیدن نمایشگاه به گالری گلستان آمده بودند، نظری خاص درباره موضوع و فرم آثار داشتند؟ آیا فرصتی پیش آمد با بازدیدکنندگان به طور مستقیم صحبت کنید؟ بله، هم در افتتاحیه نمایشگاه و هم در روزهای بعد فرصتی پیش می آمد تا با کسانی که برای دیدن نقاشی ها آمده بودند، صحبت کنم. برای بعضی از مخاطبان، ایرانی بودن این نقاشی ها جذاب و جالب بود و به نظرشان روح این آثار خیلی ایرانی می آمد. برخی دیگر می گفتند هیچ وقت تصور نمی کردند می شود از این منظر به کاشی نگاه کرد و زیبایی های آن را دید. عمق تصاویر و نقش و رنگ آنها هم خیلی برای مخاطبان این نمایشگاه جذاب و متفاوت بود. این که برپایی این نمایشگاه در کنار جنبه های فنی و هنری آن موجب شده بود تا بیننده ها با خوشحالی و حس مثبتی به یک تجربه خوب دست پیدا کنند، برای من بهترین موفقیت و نتیجه است. به مخاطب اشاره شد و بد نیست کمی بیشتر به ارتباط بین هنرمند و مخاطب هنر بپردازیم. به نظر شما با توجه به تغییرات صورت گرفته در دنیای امروز چه اتفاقی باید بیفتد تا یک هنرمند و آثارش به طور مستمر مورد توجه مخاطب قرار گیرد؟ به نظرم مهم در اینجا ایستادگی و پشتکار هنرمند است و این که هنر آنها به سلیقه مخاطب پاسخ می دهد. ارتباط با مخاطب در دنیای هنر تعیین کننده است و تداوم هنرمند در خلق اثر هنری و حضورش در فضاها و مجامع هنری را امکان پذیر می کند. نباید فراموش کنیم که در عرصه هنر این مخاطب واقعی است که تا حدود زیادی خط مشی را مشخص می کند و فرآیند رشد مخاطب و هم هنرمند تا حدود زیادی در یک مسیر مشترک است. پریسا قاسم زاده جام جم
پنجشنبه ، ۱۶مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه جام جم]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]