واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت نویسنده روسی برای فارس
ائتلاف منطقهای روسیه، چین و ایران علیه تروریسم ضروری است
به اعتقاد تحلیلگر سیاسی روس، مقابله موثر علیه تهدیدات گروههای افراطی و تروریستی در منطقه از راه ائتلاف نیروهای روسیه، چین، ایران و کشورهای آسیای مرکزی میسر میباشد.
«سرگئی کاژامیوکین» تحلیلگر سیاسی روزنامه «پراودا» چاپ مسکو در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، به بررسی تحولات اخیر شمال افغانستان و ضرورت اتخاذ اقدامات لازم برای مقابله با افراطگرایی از سوی روسیه، چین، ایران و کشورهای آسیای مرکزی پرداخته است. به اعتقاد وی، اشغال «قندوز» توسط جنگجویان طالبان و تعرض افراطگرایان به شمال افغانستان در مجموع وضعیت جدیدی در منطقه آسیای مرکزی را ایجاد کرده است. چرا که به میزان گسترش نفوذ طالبان در ولایتهای شمالی و شمال شرقی نظیر «تخار»، «قندوز»، «فاریاب»، «بدخشان» و... سطح تهدیدات برای همسایههای افغانستان و به خصوص تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان نیز بالا رفته است. به نوشته کاژامیوکین، در 7 سال پیش «باراک اوباما» طی مبارزات انتخاباتی خود وعده خروج نیروهای نظامی کشورش از افغانستان تا سال 2014 را داده بود. ولی نخبگان سیاسی و نظامی آمریکا نه در 7 سال پیش و نه در حال حاضر قصد خروج از افغانستان را نداشتند و ندارند. وی ادامه داد: چرا که افغانستان ضمن هم مرزی با ایران، چین و کشورهای آسیای مرکزی از نظر ژئوپلیتیکی کشور منحصر به فرد به شمار میرود و از طریق داشتن کنترل بر آن میتوان بر روی پکن، تهران و مسکو به عنوان مخالفان اصلی هژمونی آمریکا تاثیر زیادی گذاشت. در بخش دیگری از یادداشت این تحلیلگر روس آمده است؛ آمریکا برای حفظ و تداوم حضور نظامی خود در افغانستان به فکر فراهم کردن شرایط ایده آل شد که تشدید اوضاع امنیتی و «اثبات» ناتوانی نیروهای دولتی افغانستان برای مقابله با طالبان بهترین گزینه میباشد. این نکته نیز قابل توجه است که چند روز قبل از اشغال قندوز ژنرال «جان کمپبل» فرمانده نیروی بینالمللی کمک به امنیت به نمایندگان پنتاگون و شرکای خود در ناتو گزینههای مختلف برای ادامه حضور در افغانستان را معرفی کرد. همانگونه که رسانههای آمریکایی گزارش میکنند، کمپبل روی حفظ حداقل 10 هزار نفر نیروی نظامی تاکید دارد. به باور کاژامیوکین، اشغال راحت قندوز توسط طالبان بخشی از این استراتژی است که اکنون برای واشنگتن و حامیان این کشور در کابل توجیه مناسبی برای ادامه حضور نظامی آمریکا در افغانستان فراهم شده است. ضمن آشنایی با متن کامل یادداشت کارشناس سیاسی روس در جریان دیدگاه های دیگر وی نسبت به تحولات افغانستان و تاثیر آن بر کشورهای همسایه قرار خواهید گرفت. اشغال قندوز توسط جنگجویان طالبان و تعرض افراط گرایان به شمال افغانستان در مجموع وضعیت جدیدی در منطقه آسیای مرکزی را ایجاد کرده است. طی یک سال اخیر افغانستان نه تنها به عنوان اصلیترین کانون ناامنی و بیثباتی برای منطقه باقی ماند بلکه به میزان گسترش نفوذ طالبان در ولایت های شمالی و شمال شرقی نظیر تخار، قندوز، فاریاب، بدخشان و...، سطح تهدیدات برای همسایه های آن و به خصوص تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان نیز بالا رفت. امروز دیگر رویاروییهای مسلحانه در حاشیه مرز کشورهای شوروی سابق صورت گرفته و علاوه بر آن مواردی هم از درگیر شدن مرزبانان تاجیک و ترکمن با گروههای شبه نظامی مستقر در افغانستان به ثبت رسیده است. به نظر می رسد افراطگرایان به دنبال شناسایی مناطق ضعیف و آسیب پذیر مرزهای کشورهای همسایه هستند تا زمینه برای نفوذ خود به منطقه را فراهم کنند. در نگاه اول وضعیتی را که امروز در افغانستان به میان آمده است بسیاری از کارشناسان و روزنامه نگاران طی سالهای اخیر پیشبینی کرده و هشدار میدادند که خروج نیروهای بینالمللی کمک به امنیت (آیساف) از افغانستان منجر به تقویت گروههای افراطی و افزایش تهدیدات آنها برای کشورهای همسایه خواهد شد. به نظر من چنین پیش بینی محصول تواناییهای تحلیلی افراد مورد اشاره نبوده بلکه حاکی از وجود یک برنامه به صورت دقیق فکر و طراحی شده میباشد. این نکته قابل ذکر است که 7 سال پیش باراک اوباما طی مبارزات انتخاباتی خود وعده خروج نیروهای نظامی کشورش از افغانستان تا سال 2014 را داده بود. وی اساسا به دلیل لفاظیهای صلح طلبانه خود موفق به اشغال کرسی رئیس جمهوری شد. اما فاصله بین قول و عمل اوباما خیلی زیاد بود. نخبگان سیاسی و نظامی آمریکا نه در 7 سال پیش و نه در حال حاضر قصد خروج از افغانستان را نداشتند و ندارند. چرا که افغانستان ضمن هممرزی با ایران، چین و کشورهای آسیای مرکزی از نظر ژئوپلیتیکی کشور منحصر بفرد به شمار میرود که از طریق داشتن کنترل بر آن میتوان بر روی پکن، تهران و مسکو به عنوان مخالفان اصلی هژمونی آمریکا تاثیر زیادی گذاشت. بنابراین انتشار مطالب و گزارشهای متعددی در خصوص «پیامدهای نامطلوب خروج نیروهای غربی از افغانستان» با هدف حفظ حضور نظامی و سیاسی آمریکا و غرب صورت میگرفت که تا حدودی زیادی برآورده شده است. امروز در افغانستان تعدادی از پایگاههای نظامی کلیدی و بیش از 10 هزار نفر نظامی خارجی حضور دارند که تقریبا 90 درصد آنها آمریکایی میباشند. اما واشنگتن قبلا وعده داده بود که تا پایان سال 2016 در افغانستان فقط گروه مسلح حراست از سفارت آمریکا باقی خواهد ماند. معلوم است که پنتاگون و بخش زیادی از نخبگان حاکم آمریکا (از جمله رهبری حزب جمهوری خواه) مخالف چنین سناریویی بودند. اما چگونه میتوان اجرای وعده فوق را به اصطلاح دور زد؟ در این راستا بهترین گزینه برای ماندن آمریکا و کشورهای ناتو «اثبات» ناتوانی نیروهای دولتی افغانستان برای مقابله با طالبان میباشد. این نکته نیز قابل توجه است که چند روز قبل از اشغال قندوز ژنرال «جان کمپبل» فرمانده نیروی بینالمللی کمک به امنیت به نمایندگان پنتاگون و شرکای خود در ناتو گزینههای مختلف برای ادامه حضور در افغانستان را معرفی کرد. همانگونه که رسانههای آمریکایی گزارش میکنند، کمپبل بر حفظ حداقل 10 هزار نفر نیروی نظامی تاکید دارد. به نظر میرسد که اشغال راحت قندوز توسط طالبان بخشی از این استراتژی است. اکنون برای واشنگتن و حامیان این کشور در کابل توجیه مناسبی برای ادامه حضور نظامی آمریکا در افغانستان فراهم شده است. تشدید اقدامات گروههای افراطگرا در شمال افغانستان در کنار بحث فوق، همچنین هدف اعمال فشار بر روسیه، چین و ایران را در نظر گرفته است. از جمله اقدامات شبه نظامیان میتواند خطوط لوله گاز ترکمنستان به چین را مورد تهدید قرار دهد. ضمنا ترکمنستان از تامین کنندگان عمده گاز برای چین به شمار میرود و ایجاد اخلال در این زمینه برای پکن دارای پیامدهای بسیار نامطلوبی خواهد بود. جالب این جاست که پس از حضور یافتن طالبان در مرز افغانستان با ترکمنستان، عشقآباد با تحقق پروژههای گازی «تاپی» و خط لوله فرا خزری که از سوی غرب حمایت میشوند، موافقت کرد. همچنین نفوذ شبهنظامیان به شمال افغانستان همزمان با انعقاد موافقتنامه احداث مسیرهای جادهای و راهآهن بین ایران و چین اتفاق افتاد. قرار است مسیرهای مربوطه از ولایتهای شمالی افغانستان عبور کنند که به صورت طبیعی فعال شدن افراطیها مانع تحقق به موقع آنها خواهد شد. علاوه بر این، تعرض شبه نظامیان به تاجیکستان که در آن پایگاه 201 نظامی روسیه قرار دارد، میتواند باعث منحرف شدن توجه مسکو از اوکراین و سوریه شده و آن را درگیر یک بحران خطرناک و طولانی در آسیای مرکزی کند. اما یک نکته به اصطلاح تا حدودی جای امید باقی میگذارد و آن اینکه طالبان برخلاف گذشته دیگر یک حرکت یکپارچه و با رهبری واحد نمیباشد. امروز طالبان تقریبا مجموعهای از جناحها و گروههای غیر وابسته به هم را تشکیل میدهد که هر کدام دارای حامیان خارجی نظیر آمریکا، پاکستان، ترکیه، قطر و غیره میباشند. اما همزمان به این موضوع نیز نگرانیهای می7افزاید که طی مدتهای اخیر در ترکیب این گروهها تعداد شبهنظامیان کشورهای خاورمیانه که در سوریه و عراق تجربه اندوختهاند، افزایش پیدا کرده است. آنها ضمن قرار گرفتن تحت حملات ارتش سوریه و شبه نظامیان شیعه عراقی و اینک نیروی هوایی روسیه، به تدریج در حال منتقل شدن به افغانستان میباشند. به احتمال زیاد تجمع آنها در افغانستان در راستای تحقق اهدافی که به آن اشاره شد، خواهد بود که در چنین شرایطی مقابله موثر علیه تهدیدات گروههای افراطی و تروریستی تحت حمایتهای بازیگران فرا منطقهای، از راه ایجاد ائتلاف منطقهای نیروهای روسیه، چین، ایران و کشورهای آسیای مرکزی میسر خواهد بود. انتهای پیام
94/07/15 - 15:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]