واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
ورزش> فوتبال ملی؛
به مهدویكيا گفته بودند به من پاس نده! / "علی دایی" گفت هوایت را دارم
ادموند بزیک را به طور اتفاقی ملاقات کردیم، مهاجم سالهای نه چندان دور پرسپولیس که از سال 1375 به این تیم ملحق شد و تا سال 1380 در جمع سرخپوشان باقی ماند.
به گزارش سرویس ورزشی "جام نیوز"اگر اشتباه نکنیم او در 133 بازی برای پرسپولیس 40 گل هم به ثمر رساند که آمار نسبتاً خوبی در این تیم به شمار میرود. ادموند بزیک درباره آن سالها و حضورش در پرسپولیس حرفهای جالبی زد که در پی از نظرتان میگذرد. كار در تيم اميد پرسپوليس چگونه است؟
خدا را شكر، به همراه بهروز رهبريفرد مشغول خدمت به بر و بچههاي اميد و جوانان پرسپوليس هستيم و اميد داريم بتوانيم به اين باشگاه كمكي كنيم. شما قرار است براي گراميداشت ياد و خاطره مرحوم هادي نوروزي چهكار كنيد؟
باشگاه كه قطعاً تدابيري انديشيده است اما ما در تيم اميد پرسپوليس قصد داريم با پيراهن مشكي به ميدان برويم. واقعاً خبر هولناك و غيرمنتظرهاي بود. من، هادي نوروزي را ميشناختم. پسري سر به زير و بدون حاشيه بود. اصلاً باور نميكنم به اين زودي او را از دست بدهيم. (آهي ميكشد) اگر اشتباه نكنيم سال 75 به پرسپوليس رفتي؟
بله، پس از ارائه بازيهاي نسبتاً خوب در آرارات، پرسپوليسيها سراغم آمدند. 21 ساله بودم كه پيراهن اين تيم بزرگ را پوشيدم. بازي كنار آن همه ستاره سخت نبود؟
فوقالعاده سخت بود. شما تصورش را بكنيد يك جوان ميخواهد بين آن همه مهاجم بزرگ و اسم و رسمدار بازي كند... هم فال بود و هم تماشا! فكر ميكنيم هميشه شماره 12 ميپوشيدي. چرا در پرسپوليس سراغ اين شماره نرفتي؟
آقاجان! شماره 12 دست حسين آقا عبدي كاپيتان پرسپوليس بود. مگر ميشد طرف شماره 12 رفت؟! شماره... (بعد از كلي فكر كردن) 10 را كه نپوشيدي. شماره...
(خودش جواب ميدهد) شماره 22 نصيب من شد. آن اوايل استانكو از سيستم 1-6-3 استفاده ميكرد و مرا هم بال چپ ميگذاشت. و مهدي مهدويكيا را بال راست. درست است؟
بله، مهدي و محمود شافعي را به عنوان بال راست به ميدان فرستاد. خاطرم هست يكي از بازيكنان باتجربه پرسپوليس نميدانست من و مهدويكيا رفاقت صميمانهاي با هم داريم و به او گفته بود كه به بزيك پاس نده! جداً؟!
(ميخندد) بنده خدا متوجه نبود كه مهدي مهدويكيا دوست صميمي من است و از او خواسته بود با اين كار باعث شود كه ادموند بزيك از پرسپوليس برود. (به شوخي) منظورت علي دايي كه نيست؟!
نه بابا! علي دايي بزرگتر از اين حرفهاست. اتفاقاً خوب به خاطر دارم آن اوايل علي دايي بزرگياش را به من ثابت كرد. آن زمان كار يك جوان در تيمهاي بزرگ بسيار سخت بود. دايي به من گفت هوايت را دارم و خيالت راحت باشد. همان توصيه علي آقا باعث شد راحتتر در پرسپوليس كار كنم اما كسان ديگري بودند كه... بگذريم! ميشود نگذريم!
نه ديگر! گذشتهها گذشته است و به قول محسن بنگر فوتبال ارزش آن را ندارد كه بيدليل يا حتي با دليل به يكديگر بپريم. از آن دوران پرسپوليس چه چيزهايي به يادت مانده؟
گلزنيهاي دربي، مهدي هاشمينسب، مجتبي محرمي، فرشاد پيوس، ... و خيلي خاطرات خوب ديگر. واقعاً دوران غرورانگيزي بود. پرسپوليس دستنيافتني به نظر ميرسيد و اميدوارم اين پرسپوليس هم بتواند ياد و خاطره آن دوران را زنده كند./110
۱۴/۰۷/۱۳۹۴ - ۲۳:۵۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]