واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کریم انصاری فرد: اول فکر کردم هادی از پرسپولیس رفته/ با شنیدن خبر مرگ نوروزی، شب و روزم بهم ریخته ورزش > فوتبال جهان - انگار همه چیز جور شد. کریم قبل از بازی این هفته پانیانیوس زیر پیراهن خود نوشت روحت شاد کاپیتان. او روی نیمکت نشست ولی دقیقه 75 به زمین رفت.
کریم انصاری فرد
کریم انصاری فرد
کریم انصاری فرد
سعید اكبری - خبرگزاری خبرآنلاین؛ وقتی وارد ترکیب شد فقط دوست داشت گل بزند. اتفاقا توپی جلویش افتاد و آن را به تور چسباند تا ثانیه ای بعد همان نوشته را جلوی دروبین ها نشان دهد. عکاس های یونانی هم روی کریم و نوشته روی پیراهنش زوم کردند. وقتی بعد از بازی با این بازیکن حرف زدیم، صدایش در نمی آمد. بغض کرده بود و می گفت دست و پایش می لرزد. باور نمی کند روزی برسد که برای هادی نوروزی چنین کاری کند. اما این اتفاق افتاده بود. گفت و گو با کریم انصاری فرد به خاطر شرایط خاصش به یک روز بعد موکول شد و سرانجام دیروز با این بازیکن حرف زدیم. کریم در طول مصاحبه چند بار سکوت کرد و در ادامه گفت واقعا نمی داند باید چه بگوید. او هنوز شوکه است و باورش نمی شود هادی از دنیا رفته... کریم اول از همه بابت مرگ هادی به تو هم تسلیت می گوئیم چون می دانیم از دوستان هم بودید. سابقه بازی در کنار هم را دارید. ولی این چند روز برای تو چطور گذشت؟ مخصوصا اینکه خارج از ایران هستی و دور از همه. فکر کنم با چیزی که در اینستاگرامم خواندید متوجه شدید که من چه حالی دارم. راستش الان هم زیاد نمی توانم حرف بزنم. حال و روز خوشی ندارم. از مرگ هادی شوکه شده ام و نمی دانم اصلا چه چیزی باید بگویم. حرف زدن در این باره برایم سخت است. چطور متوجه مرگ هادی شدی؟ خبرش را دیدی چه حسی داشتی؟ روزی که این اتفاق افتاد من صبح بیدار شدم و به تمرین رفتم. نمی دانستم که چه شده. بعد از تمرین بود که موقع برگشتن به خانه به سایت ها یک نگاهی انداختم. در ماشین بودم و داشتم سایت ها را چک می کردم که دیدم در یک جا نوشته اند هادی رفت و ما را تنها گذاشت. فکر کردم منظورشان این است که هادی از پرسپولیس رفته و این تیم را تنها گذاشته است. گفتم مگر نیم فصل شده که هادی از پرسپولیس رفته است؟ فکر کردم شاید از خارج از ایران پیشنهاد داشته و رفته. به خبرهای پائین رفتم و دیدم کلی پیام تسلیت است. می گفتم خدایا چه شده که اینقدر پیام نوشته اند؟ رفتم به آخر خبرها و دیدم نوشته هادی خدا بیامرز فوت کرده است. خبر را باز کردم دیدم همه تسلیت گفته اند. همانجا زدم روی ترمز و یک لحظه نفسم بند آمد. از همان لحظه ساعت را گم کرده ام و شب و روزم قاطی شده. هنوز باورم نمی شود به خدا. امیدوار بودم این خبرها یک دروغ باشد. هنوز شوکه ام. نمی دانم اصلا چه باید بگویم. کاش هادی نمی رفت. برای من خیلی سخت بود، مخصوصا در خارج از ایران. نمی توانستم برگردم و حداقل در مراسم هادی باشم. عکس های این دو سه روز را دیدم، واقعا حالم بدتر شده. بعد از اولین گل اروپائیت، کاری کردی که یکجورهایی به همه آرامش داد. جمله ای که زیر پیراهنت به خاطر هادی نوشته بودی؛ «روحت شاد کاپیتان». فردای روزی که این اتفاق افتاد من به تمرین پانیانیوس رفتم و همه بچه های تیم از من پرسیدند چه اتفاقی برای بازیکن ایرانی افتاده. یعنی می خواهم بگویم همه خبرش را فهمیده بودند، مخصوصا بعد از اینکه فیفا هم تسلیت گفت، تمام رسانه های خارجی درباره اش نوشتند. من می خواستم کار خیلی کوچکی برای هادی کنم به خاطر همین گفتم برای او یک جمله بنویسم. روزی که رفتم برای هادی بنویسم، می خواستم جمله فارسی باشد ولی هر جا رفتم گفتند نمی توانیم فارسی تایپ کنیم و باید انگلیسی بزنی. از یکطرف فکر کنم بهتر شد که انگلیسی نوشتم چون حداقل اینجا هم بازخوردی داشت و همه از هادی یادی کردند. (لحظه ای مکث می کند) به خدا الان هم که دارم با شما حرف می زنم باورم نمی کنم این اتفاق ها افتاده. اصلا فکرش را نمی کردم که در زندگی ام یک روز گل بزنم و همچین کاری برای هادی انجام دهم. در پرسپولیس کنار هم بازی می کردید و با هم بعد از گل شادی می کردید ولی حالا... به خاطر همین چیزها باورم نمی شود. برای کسی که همیشه بعد از گل و شادی و شکست کنار هم بودیم، حالا باید چنین کاری می کردم. ما همیشه کنار هم بودیم ولی حالا هادی نیست. هنوز احساس می کنم مثل یک خواب است و واقعیت ندارد. کاری که کردی در سایت های یونانی چه بازتابی داشت؟ خیلی از سایت ها عکس شادی گلم را کار کرده اند و در این باره نوشته اند. همه آنها از هادی نوشته اند که خیلی ناگهانی از جمع ما رفته است. خیلی به این موضوع پرداخته اند. همانطور که گفتم از روز اول همه می دانستند یک بازیکن ایرانی درگذشته اما حالا بیشتر درباره اش نوشته اند و حتی عکس های هادی را گذاشته اند خاطرات زیادی هم از هادی داری. نمی خواهی درباره شان حرف بزنی؟ خاطره که زیاد بود. ما در پرسپولیس یک فصل همبازی بودیم. در تیم هم چند اردو با هم حضور داشتیم. من هم با هادی مثل خیلی ها دوست بودم. دوستی من و هادی به قبل از حضورم در پرسپولیس برمی گردد. خاطره خیلی زیاد است... ولی الان واقعا حرف زدن برایم سخت است. حال خوشی ندارم. اینکه ساکت بود و آرام، بیشتر باور مرگش را دشوار کرده. هادی همیشه سر موقع به تمرین می آمد و با کسی کاری نداشت. هیچکس را اذیت نمی کرد. بچه فوق العاده آرامی بود. همانطور که می دانید در تیمی مثل پرسپولیس کسی بدون حاشیه نیست. بازیکنان همیشه در رسانه ها هستند و تیم هم حاشیه هایی دارد. ولی هادی هیچ حاشیه ای نداشت. او کاملا آرام بود. به قول شما به خاطر این آرامش و متانتی که داشت، باور رفتن او برایمان سخت تر شده است. یکجورهایی قسمت بود گل بزنی و این گل را تقدیم به هادی کنی، درست است؟ یعنی همه چیز جور شد که این اتفاق بیفتد. دقیقا، همه چیز جور شد. خدا را شکر می کنم که توانستم گل بزنم و در روزی که هادی به خاک سپرده شد، این گل را تقدیم به او کنم. خدا روحش را شاد کنم. (دوباره مکث) نمی دانید چقدر حرف زدن در این باره برایم دشوار است. همه ما باید حواسمان به خانواده نوروزی باشد. این تنها کاری است که می توانیم انجام بدهیم. فقط باید یک عذرخواهی هم از خانواده او کنم. پانیانیوس بازی داشت و نتوانستم به ایران بیایم تا در مراسم هادی حاضر باشم. خیلی دوست داشتم این اتفاق می افتد و حداقل برای آخرین بار او را می دیدم. وقتی دیدم نمی توانم، گفتم حداقل کار کوچکی برایش انجام بدهم. روحش شاد. خدا به خانواده اش صبر بدهد. می دانم چه دردی این روزها می کشند. عکس های بچه های هادی را دیدم، جگرم کباب شد. به خدا نمی توانم حرف بزنم . 43 43
کلید واژه ها: کریم انصاری فرد - هادی نوروزی -
دوشنبه 13 مهر 1394 - 17:00:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]