تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817019873
این شهید جنگ تحمیلی، از بغداد آمده بود
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
این شهید جنگ تحمیلی، از بغداد آمده بود استان‌ها > ایلام - شهید صادق امیدی متولد 1338 بغداد، تا پایان دوره پنجم ابتدایی را در پایتخت کشور عراق سپری کرد و پس از اخراج ایرانی های مقیم عراق خانواده پرجمعیت وی نیز از طریق مرز خسروی به قصر شیرین منتقل شدند.
به گزارش ایرنا، وی دوران راهنمایی را در قصرشیرین و دو سال نخست مقطع متوسطه را در شهرستان فلاورجان از توابع استان اصفهان و دو سال پایانی دبیرستان را نیز در شهرستان ایلام گذراند. برادر شهید صادق امیدی از روزگار کودکی شهید در کشور عراق و مهاجرت خانواده به ایران می گوید و سختی ها و رنج هایی که آنها به خاطر شرایط آن دوران متحمل شدند. جانباز سرافراز حاج "یوسف امیدی" اظهار کرد: در گذشته عراق نسبت به استان ایلام منطقه ای آباد و سرسبز و با رونق اقتصادی گسترده بود و همین ویژگی ها موجب مهاجرت ایلامی های زیادی به کشور عراق شده بود که خانواده ما نیز به همراه تعداد زیادی از اقوام به علت خشکسالی های پی در پی ، فقر و بیکاری رهسپار کشور عراق شدیم. وی افزود: ایرانی های مقیم آنجا از کارهای ساده تا تجارت و فروش اجناس و حتی کارهای تاسیساتی و فنی مختلف را انجام می دادند و پدر ما نیز در حوزه های فنی و تاسیساتی چون پل سازی، احداث پالایشگاه های نفت و گاز مشغول به کار بود. سال 1350 که دامنه اختلاف های سیاسی میان ایران و عراق گسترده شد، دولت وقت عراق اقدام به اخراج مهاجران ایرانی کرد که خانواده ما نیز جزء این خانواده ها محسوب می شد. در مسیر بازگشت به ایران پس از سال ها که از کوچ خانواده به عراق گذشته بود، ابتدا به قصرشیرین ، سپس خرمشهر ، جیرفت ، کرمانشاه و دوباره قصرشیرین سفر کردیم. امیدی بیان کرد: سفر های خانواده ما به شهرهای مختلف کشور کوتاه مدت و 15 الی 20 روزه و برای یافتن سرپناه و اشتغال پدر و کسب معیشت خانواده بود که در نهایت از سال 1350 تا 55 در قصرشیرین ساکن شدیم. وی ادامه داد: یکی از مشکلاتی که بچه های مهاجر امثال ما با آن مواجه بودیم، ندانستن زبان فارسی بود چرا که ما در زمان سکونت در عراق در مدارس دولتی این کشور و با زبان مردم آنها یعنی عربی آموخته بودیم و هیچگونه آشنایی با زبان فارسی نداشتیم و پس از سفر به ایران در مدت یکسال تا حدود زیادی به زبان فارسی آشنا شدیم. وی تاکید کرد: شهید صادق فردی خلاق ، مبتکر و نوآور بود که با تکیه بر هوش و درایت خود کاردستی های بسیار زیبا و هوشمندانه ای را خلق می کرد که در آن زمان ساخت چنین وسایلی از یک بچه کم سن و سال بسیار بعید به نظر می رسید. برادر شهید امیدی یادآور شد: بیشتر آن کاردستی ها در مدارس محل تحصیل شهید و برای تشویق دیگر دانش آموزان مدارس توسط کادر آموزشی نگهداری می شد و شوربختانه هیچ یک از آثار مبتکرانه شهید الان موجود نیست. وی اضافه کرد: شهید به مانند پدر علاقه وافری به کارهای فنی داشت و همین علاقه در وی باعث خلق آثار شگفت انگیزی شده بود. یوسف امیدی عنوان کرد: این شهید والامقام با استفاده از تخته سه لای صندوق های چوبی چایی و با کمک چسب و اره مویی اقدام به ساخت راکت های پینگ پنگ و فروش آنها می کرد، همچنین با همین تخته ها و یا ورق های نازک حلبی روغن، هواپیما ، ماکت ماشین های راه سازی در ابعداد کوچک اما واقعی ، کشتی بخار و موشک درست می کرد که قادر به حرکت بودند. برادر شهید ادامه داد: وی برای ساخت این آثار خلاقانه صبر و حوصله فراوانی را به کار می گرفت و من نیز به عنوان دستیار با وی در ساخت این کاردستی ها و ماکت ها همراهی می کردم و همین همراهی با شهید صادق موجب تولید و خلق آثار فنی گوناگونی از سوی بنده شد. امیدی اعلام کرد: پس از مهاجرت خانواده به فلاورجان اصفهان وی علاوه بر خواندن درس به صورت پاره وقت در پمپ بنزین یا شرکت نفت کار می کرد. به گفته وی یکی از مراحل بسیار مهم شکل گیری روحیه قوی و شجاع شهید ، حضور در صحنه مبارزه علیه نظام ستمشاهی پهلوی در اصفهان بود، به گونه ای که یکبار با هم فکری تعدادی از دوستان همراه و همراز منزل یکی از معلمان وابسطه به دربار و رژیم را که مزاحمت و اذیت های زیادی را برای دانش آموزان و مردم منطقه ایجاد کرده بود شبانه با بنزین به آتش کشیدیم که همین امر باعث فرار این معلم از شهرستان فلاورجان شد. وی افزود: گسترش فعالیت های شهید بر علیه رژیم شاهنشاهی منجر به دستگیری و بازداشت وی در زندان اصفهان به مدت 15 روز شد. برادر شهید صادق امیدی اضافه کرد: پس از آزادی شهید برای همیشه به ایلام و زادگاه اصلی خود مهاجرت کردیم و شهید در مقطع سوم دبیرستان مشغول به تحصیل بود که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و وی در سال تحصیلی 59- 58 در رشته علوم تجربی موفق به اخذ دیپلم شد. وی بیان کرد: شهید پس از اخذ مدرک دیپلم بلافاصله جذب سپاه تازه تاسیس پاسداران شد. وی اضافه کرد: دولت عراق پیش از حمله رسمی به ایران در اردیبهشت 59 ، چندین بار قبل از و پس از انقلاب در سال 58 و ماه های ابتدایی 59 به خاک ایران از طریق مرز مهران تجاوز هوایی و زمینی کرده بودند و شهید نیز در کسوت یک رزمنده سپاهی چندین بار به مقابله و دفاع در برابر تجاوزها و حملات کشور متجاوز عراق اعزام شد. وی ادامه داد: شهید صادق در همان ابتدای ورود به سپاه توان و استعداد رزمی و فنی خود را به رخ دیگران کشید به گونه ای که وی و دیگر شهید دلاور استان " شهید "روح الله شنبه ای" تنها افرادی در سپاه استان بودند که موفق به یادگیری خمپاره انداز شدند. امیدی اعلام کرد: با توجه به تحرکات نظامی عراق در خاک ایران و مرز مهران تیپ 23 "نوهه" ارتش تهران موسوم به "کلاه سبز ها" اقدام به برگزاری کلاس های آموزشی چریکی و جنگ های نامنظم برای نیروهای سپاه استان ایلام کردند که شهید صادق نیز طبق معمول استعداد خود در فراگیری این دوره نظامی را به نمایش عموم گذاشت و جزء معدود افرادی بود که موفق به یادگیری تفنگ 106 ضد زره شد. یوسف امیدی اضافه کرد: این شهید شجاع و رشید قبل از شروع رسمی جنگ به عنوان فرمانده خمپاره انداز 81 در تپه های شمال مهران و سپس فرمانده خمپاره انداز 120 در تنگه بینا در منطقه میمک برای دفاع در برابر تهاجم های عراق اعزام شد و در یک عملیات ایزایی در جریان حمله به پاسگاه سنگی عراق در روبروی تنگ بینا با همکاری نیروهای بومی منطقه موفق به دستگیری 13 اسیر جنگی شد. وی گفت: پس از شروع رسمی جنگ تحمیلی در 31 شهریور 59 این شهید سرافراز به عنوان فرمانده خمپاره انداز به منطقه "کانی سخت" مهران اعزام شد و تنها هفت روز پس از شروع تجاوز عراق به خاک لاله گون ایران یعنی در هفت مهر ماه 59 پرونده عمر 21 ساله این شهید فرزانه و نابغه در پی اصابت ترکش به ناحیه سر بسته شد و بعد از شهید شنبه ای دومین شهید استان ایلام محسوب می شود. برادر شهید امیدی تاکید کرد: خانواده امیدی علاوه بر شهید صادق یک برادر دیگر خود را نیز تقدیم آرمان های مقدس انقلاب کرده است. وی افزود: برادر دیگرم شهید عباس در 18 آبان سال 60 در حالی که تنها 16 بهار از عمرش گذشته بود در پی بمباران هوایی جنگنده های ارتش عراق به درجه رفیع شهادت نایل آمد و پیکر پاک و بی گناهش در میان شعله های خودخواهی صدام و حامیانش به گونه ای سوخت که تنها از روی دندان های پیشنش شناسایی شد. وی عنوان کرد: این خانواده ارزشی به جز این دو برادر شهید ، شهید دیگری را نیز به پیشگاه خداوند تقدیم کرده ایم ، شهیدی که نام و آوازه دلاوری هایش همه جا طنین افکن بوده و تا دنیا بپاست این نام و آوازه به یادگار خواهد ماند. امیدی یادآور شد: سردار شهید "یادگار امیدی" نیز به عنوان داماد خانواده و همسر خواهر بنده در آذر ماه سال 64 به درجه رفیع شهادت نایل شد. وی بیان کرد: از آنجا که مادر شهیدان امیدی هیچ قوم و خویش نزدیکی در ایران و ایلام ندارد و همه اقوام و بستگان نزدیک وی در عراق به سر می برند، تکیه و چشم امید خاصی به فرزندان خود به ویژه پسرانش داشت و همین امر موجب سختی تحمل این داغ های سنگین برای وی شده و شهدای خانواده را افتخاری گرانقدر برای ایران و ایلام می داند. لازم به یادآوری است خانواده شهید امیدی علاوه بر تقدیم سه شهید رعنا و دلاور به انقلاب اسلامی، دو برادر دیگر شهید نیز افتخار پوشیدن لباس جانبازی در جنگ تحمیلی را نصیب خود کرده اند.
کلید واژه ها: آزادگان جنگ تحمیلی - دفاع مقدس (جنگ تحمیلی) - استان ایلام -
دوشنبه 13 مهر 1394 - 11:34:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]
-
گوناگون
پربازدیدترینها