تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834226154
هادی را اینقدر ضجر دادند تا کشتند! / با خانمش از بچگی با هم بزرگ شدند و عاشق هم بودند / یک میلیارد از پرسپولیس طلب دارد
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
بائو؛
هادی را اینقدر ضجر دادند تا کشتند! / با خانمش از بچگی با هم بزرگ شدند و عاشق هم بودند / یک میلیارد از پرسپولیس طلب دارد
دوست صمیمی و رفیق سالهای دور کاپیتان مرحوم پرسپولیس گفت: «هادی سختی زیاد کشید تا توانست کاپیتان پرسپولیس شود. متاسفانه عدهای که نمیتوانستند بازوبند را در دست او ببینند، برایش مشکل ساختند.»
به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز، میثم بائو این روزها یکی از آشفتهترین فوتبالیهای کشورمان است. او میگفت که دیگر در پاهایش نایی برای راه رفتن نیست چه برسد به اینکه بخواهد این هفته در دیدار لیگ دسته یک با نساجی مقابل داماش به میدان برود. حرفهای درگوشی او به امیر عابدینی دلیلی برای همکلام شدن با نزدیکترین دوست فوتبالی هادی نوروزی شد که در ادامه می خوانید: * به امیر عابدینی از درددلهای هادی چه گفتی؟ - هادی این اواخر خیلی در فشار بود. او نمیتوانست عدم موفقیت پرسپولیس را تحمل کند. مشکل اصلی از این بازوبند بود. یک عده در پیج اجتماعیاش میرفتند و برایش پیامهای ناراحتکننده میگذاشتند و این مسایل او را آزار میداد. از خیلی وقت پیش به این طرف اذیت میشد. * چرا اینهمه آرام و بیحاشیه بود؟ - کلا اخلاقش اینطوری بود. چیزی که مرا هم آزار میداد و همیشه به او میگفتم که هادی! تو رو خدا یک حرفی بزن. یک گلی بردار به طرف دیواری پرت کن. یک شیشه آب معدنی را شوت کن تا تخلیه شوی؛ کاری که من هر زمان احساس کنم از چیزی دلخورم، انجام میدهم اما او همه چیز را درون خودش نگه میداشت. * کلا برخی در پرسپولیس با او موافق نبودند! قبول داری؟ - او در فصل نهم که کرانچار سرمربی تیم بود، کلی گل زد. فکر کنم 8 یا 9 گل زد و همان سال کریم باقری هم خیلی برای پرسپولیس گل میزد. آن زمان وقتی که هادی گل میزد عدهای از روی سکوها یک نفر دیگر را تشویق میکردند. شاید خیلیها این مساله را به یاد نیاورند با اینکه همین تازگی و چند سال پیش اتفاق افتاد اما او هرگز این مسایل را بازگو نکرد و به آن کسی که به جای هادی تشویق میشد، اعتراضی نکرد در حالی که شک ندارم هر کسی جای هادی بود بلافاصله نسبت به این مساله معترض میشد ولی هادی فقط میریخت توی دلش و با کسی حرف نمیزد. * این اواخر بیشتر ناراحت بود؟ - باور کنید ساعت 8 شب به من تلفن میکرد و تا ساعت 12 با هم حرف میزدیم. خیلی دلش پر بود. از مسایلی که در باشگاه میدید، از بدقولیها، از اینکه پرسپولیس بیصاحب شده و کسی حواسش به این تیم نیست، از اینکه این مسایل نتیجه نمیگیرد خیلی نگران بود و میگفت: "میثم من کاپیتان تیمم چرا الان باید اینهمه مشکل برای تیم بهوجود بیاید که همه چیز را از چشم من ببینند؟" اعصابش خرد بود... نمیتوانستم آرامش کنم. دائم از اینکه بار مسئولیت تیم بر گردنش بود، نگران بود و میگفتن باید جواب مردم را بدهد ولی هر کاری میکند یا تیم نتیجه نمیگیرد یا توپها به گل تبدیل نمیشود یا بدتر از همه داوریها به ضرر پرسپولیس بود. همه اینها روی اعصابش بود و حرفی هم نمیزد و همه چیز را درون خودش میریخت و به کسی چیزی نمیگفت. * چرا؟ مگر نه اینکه کاپیتان باید حرف تیم را به همه بگوید؟ - او نمیگفت. میگفت که تیم به اندازه کافی حاشیه دارد و دوست نداشت که بیشتر از این تیم با حاشیه مواجه شود. * در این مدت متوجه تغییراتی در او نشده بودی؟ - ما سالهاست که رفت و آمد خانوادگی با هم داریم و بچههای هادی به من عمو میگویند و به خانمم خاله... وقتی دو ماه و نیم پیش که هنوز به نساجی نرفته بودم او را دیدم، گفتم که هادی چرا اینقدر پیر شدی که گفت با این وضعیت پرسپولیس توقع داری پیر نشوم؟ خیلی اهل خانواده بود و از یکسو هم دوست نداشت این مسایل را در خانواده عنوان کند. یکی هست که حرفهایش را در خانه به همسرش میزند اما او هرگز نمیخواست که همسر و فرزندانش متوجه فشارهایی که در پرسپولیس روی دوشش بود، بشوند. * ظاهرا با همسرش هم رابطه عاطفی عمیقی داشت؟ - او و همسرش در کپورچال بین کیا کلا و بابل از بچگی با هم بزرگ شدند و همسایه بودند. وقتی خانمش 16ساله بود او را به تهران آورد و به نوعی خودش همسرش را که یک دختر نوجوان بود در تهران بزرگ کرد و عاشق فرزندانش بود... * کودک 7 ماهه داشت؟ - نه! او یک پسر به نام هانی دارد که 8 ساله است و کلاس دوم. یک دختر هم دارد به نام هانا که همین یک ماه پیش تولد یک سالگیاش بود و دیروز که آنها را در آزادی میدیدم، آتش میگرفتم. هانا اصلا نمیداند که چه اتفاقی افتاده و سراغ هادی را میگرفت. ما پنجشنبهشب خانه هادی بودیم و هانی خیلی ناراحت بود. * همسرش چه حالی داشت؟ - همسرش یک دقیقه نمیتوانست از هادی بیخبر باشد. آنها از بچگی با هم بزرگ شدهاند و از زمان کودکی همبازی بودند. هر وقت خانهشان بودیم یا آنها خانه ما بودند تا 5 دقیقه از هادی بیخبر میشد، سریع سراغش را میگرفت و حالا هم امیدوارم خداوند این صبر و طاقت را به او بدهد که بتواند این غم بزرگ را تحمل کند. * ظرف این 24 ساعت تلخ در شبکههای اجتماعی شایعاتی هم مطرح شد که او مواد مصرف کرده بوده و از این قبیل شایعات! تو که با او رابطه نزدیکی داشتی آیا این موضوع را تصدیق میکنی؟ - ما سه ماه در اردوی تیمملی زمانی که تازه کیروش به ایران آمده بود هماتاق بودیم. در پرسپولیس با هم همتیمی بودیم و در این سالها همه مسافرتهای داخلی و خارجیمان با خانواده و کنار هم بوده است. واقعا برای آنهایی که این کارها را میکنند متاسفم که خیلی بیوجدان هستند. اولا که پشتسر مردهای که دستش از این دنیا کوتاه است، نباید حرف زد ثانیا همه هادی را میشناسند. آیا در طول این سالها یک خبر در روزنامهای کار شده که هادی فلان روز تمرین را به هم ریخت؟ یا در رختکن با کسی درگیر شد؟ او از نظر اخلاقی زبانزد بود و از نظر فنی هم عالی بود که در این سالها در پرسپولیس در لیست همه مربیانی قرار داشت که در این تیم آمدند و رفتند. * چه شد که به نفت رفت؟ - کاری به این ندارم که چرا رفت ولی این را بگویم که در آن مدتی که در نفت بازی میکرد، وقتی با هم حرف میزدیم میگفت: "میثم! اینقدر اینجا راحت تمرین میکنم... اینقدر اینجا راحتم... تازه میفهمم که دارم فوتبال بازی میکنم..." اما از بس پرسپولیس را دوست داشت نتوانست دوری تیم را تحمل کند. * میدانی حدودا چقدر از پرسپولیس طلب دارد؟ - او از 5، 6 سال پیش به این طرف از باشگاه طلب دارد و میدانم که یک میلیارد تومان از باشگاه میخواهد. اینهم از جمله مسایلی بود که آزارش میداد ولی هرگز گلگی نمیکرد. فکر کنید که تیم قهرمان میشود یا نمیشود بیشتر از 39 درصد از طلب بازیکن را نمیپردازند اما به محض اینکه یک جلسه در تمرین غیبت میکنید، 10میلیون تومان جریمه میشوید یا اگر تیم قهرمان نشود 10 درصد قرارداد را میزنند و باقی پول را هم نمیدهند. بعد شکایت میکنید به کمیته انضباطی و اینقدر پشت گوش میافتد که مسئولان کمیته انضباطی هم تغییر میکند و همینطور طلبتان روی طلبتان تلانبار میشود تا یکباره میبینید که یک میلیارد از باشگاه طلب دارید و کسی هم نیست این مسایل را بفهمد. * از سختیهای فوتبال میگویی؟ - بله! او هم مانند من اوایل که 15 سالش بود و به تهران آمد، در پارک میخوابید. به خانه این و آن میرفت تا شب را صبح کند. من هم این کارها را کردم. هادی سختی زیاد کشید تا توانست کاپیتان پرسپولیس شود. متاسفانه عدهای که نمیتوانستند بازوبند را در دست او ببینند، برایش مشکل ساختند و همین اواخر وقتی بهخاطر اشتباه داوری یا تعصب یا هر چیزی در بازی با استقلالصنعتی دوکارته و از زمین اخراج شد و تیم باخت، بعد بازی همه مشکلات را آوار کردند بر سر هادی و متاسفانه تعدادی از هواداران تیم گفتند که او مقصر این باخت بوده است و نباید از زمین اخراج میشد. این رفتارهای ناجوانمردانه او را به ستوه آورده بود و حس میکنم بازوبند برایش بیشتر از اینکه مفید باشد مضر بود، طوری که حتی باعث مرگش شد. از بس که زیر فشار بود. * وقتی در آزادی بودی و به زمین چمن پر از مشکیپوش نگاه میکردی، چه چیزی به یادت آمد؟ - اینکه وقتی با هادی در پرسپولیس بودیم من 8 تا گل برای پرسپولیس زدم. هر بار که گل میزدم، او اولین نفری بود که به خاطر رفاقتمان سمت من میآمد و از خوشحالی روی دوشم میپرید. انگار مثل فیلم از جلوی چشمم میگذشت. * زمانی که جسد او را با تابوت به زمین آوردند، چه حالی داشتی؟ - باورم نمیشد. همش فکر میکردم که الان از جایش بلند میشود و میایستد. مردم که میگفتند هادی بلند شو... هادی بلند شو... یاد مصدومیتها افتادم و گفتم الان معجزهای میشود و هادی بلند و سرپا میایستد، ولی نشد. هرچه به جعبه بزرگ چوبی نگاه کردم، نشد که نشد. مردم که میگفتند "کاپیتان تیمتو بردار و بیار" آتش گرفته بودم و روی زمین افتادم. * کنار خانوادهاش خواهی ماند؟ - البته که این کار را میکنم. هانی را به بازی بعدی نساجی میبرم. لباس نساجی هم قرمز است و نمیگذاریم که آنها تنهایی را حس کنند. هر چند که هیچکس نمیتواند جای خالی هادی را برای همسرش پر کند. روزنامه گل 109
۱۲/۰۷/۱۳۹۴ - ۱۱:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
برای خانواده مرحوم از خداوند خواستار صبر و آرامش هستم میراسماعیلی: درگذشت هادی نوروزی شوک بزرگی به جامعه ورزش
برای خانواده مرحوم از خداوند خواستار صبر و آرامش هستممیراسماعیلی درگذشت هادی نوروزی شوک بزرگی به جامعه ورزش بودآرش میراسماعیلی قهرمان سابق تیم ملی جودو درگذشت هادی نوروزی کاپیتان تیم پرسپولیس را به جامعه ورزش تسلیت گفت آرش میراسماعیلی نایب رئیس فدراسیون در گفتوگو با خبرنگار واعلام زمان مراسم بزرگداشت هادی نوروزی در تهران
اعلام زمان مراسم بزرگداشت هادی نوروزی در تهران ورزش > لیگ برتر - باشگاه پرسپولیس زمان دقیق برگزاری مراسم بزرگداشت هادی نوروزی را اعلام کرد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین زمان دقیق مراسم بزرگداشت هادی نوروزی توسط باشگاه پرسپولیس اعلام شد بر این اساس مراسمبرانکو که اینقدر صبور است گریه میکرد، وای به حال سایر بچهها کفشگری: فشار زیادی روی هادی بود/ با گریههای باق
برانکو که اینقدر صبور است گریه میکرد وای به حال سایر بچههاکفشگری فشار زیادی روی هادی بود با گریههای باقری فهمیدم که دیگر نوروزی میان ما نیستبازیکن تیم فوتبال پرسپولیس گفت فکر میکردم خبر درگذشت هادی نوروزی یک کابوس است اما وقتی گریههای آقا کریم را دیدم باورم شد که هادی نوپدربزرگی که نگران آینده بچه های هادی نوروزی است
پدربزرگی که نگران آینده بچه های هادی نوروزی است ورزش > لیگ برتر - با درگذشت هادی نوروزی اقوام او نگران فرزندانش هستند به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین امروز پدر همسر هادی نوروزی دو فرزند این بازیكن مرحوم پرسپولیس را نزد طاهری مرد همه كاره پرسپولیس برد و گفت كه نگران حقدرگذشت هادی نوروزی شوک بزرگی بود
حسین بادامکی درگذشت هادی نوروزی شوک بزرگی بود شناسهٔ خبر 2928423 - جمعه ۱۰ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹ ۴۹ ورزش > فوتبال ایران بازیکن پیشین تیم فوتبال پرسپولیس درگذشت هادی نوروزی را یک شوک بزرگ برای پرسپولیسیها و همه هواداران فوتبال برشمرد به گزارش خبرنگار مهر مراسم تشییع پیکر هادی نوروافشارزاده: نبود هادی درد بزرگی است
افشارزاده نبود هادی درد بزرگی است مدیرعامل باشگاه استقلال کاپیتان فقید پرسپولیس را بازیکنی خوب و با اخلاق دانست و این ضایعه را تسلیت گفت خبرگزاری تسنیم مدیرعامل باشگاه استقلال کاپیتان فقید پرسپولیس را بازیکنی خوب و با اخلاق دانست و این ضایعه را تسلیت گفت بهرام افشارزاده که درمرگ هادی داغ بزرگی بر دلمان گذاشت/ در ادامه مسابقات بهتر میشویم
حسین عبدی مرگ هادی داغ بزرگی بر دلمان گذاشت در ادامه مسابقات بهتر میشویم شناسهٔ خبر 2929684 - جمعه ۱۰ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۸ ورزش > فوتبال ایران عضو هیات مدیره باشگاه پرسپولیس اعلام کرد که مرگ هادی نوروزی خیلی زود بود و داغ بزرگی بر دلمان گذاشت به گزارش خبرنگار مهر حسین عبدیافشارزاده: نبود هادی نوروزی درد بزرگی است
مدیرعامل باشگاه استقلال کاپیتان فقید پرسپولیس را بازیکنی خوب و با اخلاق دانست و این ضایعه را تسلیت گفت به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم بهرام افشارزاده که در مراسم تشییع پیکر هادی نوروزی در ورزشگاه آزادی حضور یافته بود در خصوص کاپیتان فقید پرسپولیس گفت هادی نوروزی بازیکنویدئو/ شوک بزرگ به فوتبال ایران؛ هادی نوروزی از دنیا رفت
ویدئو شوک بزرگ به فوتبال ایران هادی نوروزی از دنیا رفت دانلود لینک ۰۹ ۰۷ ۱۳۹۴ - ۱۳ ۵۵فضیلت زیارت غدیریّه امام هادی(ع) از نگاه بزرگان
جناب شیخ عبّاس قمی در مورد زیارت شریف غدیریّه می نویسد در تمامی زیارات مأثوره زیارتی به این درجه از صحّت و اعتبار و قوّت سند پیدا نمی شود امام هادی ع از جمله مهمترین زیارتهای ائمه طاهرین - از نظر شیعه امامیه - زیارت غدیر است که برای آن اهمیت زیادی قائلند امام هادی ع در سا-
ورزش
پربازدیدترینها